اصلاحطلبان چگونه به قدرت بازگشتند؟
اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدهاند که برای بازگشت به قدرت دیگر احتیاج نیست حتما از اصلاحطلبان سرشناس با صبغه صرفا سیاسی استفاده کنند.
عصر ایران در گزارشی نوشت:
بعد از حوادث انتخابات سال ۸۸ کمتر کسی تصور میکرد اصلاحطلبان بتوانند بازهم در فعالیتهای سیاسی کشور حضور داشته باشند. رهبران این جریان به حاشیه رفتند. بسیاری از نیروهای این جریان به زندان رفتند یا به دلایل گوناگون دیگر نمیتوانستند در صحنه سیاسی کشور حضور داشته باشند.
بر همین اساس جریان اصولگرا به حضور خود در قدرت مطمئن بود و مبتنی بر این اطمینان به یک رقابت درون گروهی رسیده بود. دیگر برای آنان صحنه سیاسی کشور رقابت میان اصلاح طلبان و اصولگرایان نبود بلکه رقابت میان اصولگرایان و اصولگرایان بود. اصلاحطلبان در این میان با استفاده از غفلت اصولگرایان یا یک استراتژی درست به صحنه سیاسی کشور بازگشتند.
آنها برای بازگشت نه از نیروهای خود بلکه از نیروهای رقیب استفاده کردند. روحانی و ناطق نوری که زمانی از شناخته شدهترین نیروهای جریان راست در ایران بودند و سالها به ویژه در دهه ۶۰ تلاش میکردند جریان راست قدرت را در اختیار داشته باشند. اصلاحطلبان با استفاده از اختلافات ایجاد شده میان اصولگرایان دست به جذب ژنرالهای جریان راست زدند و توانستند آنها را نه به صورت کامل اما با خود همراه کنند.
روحانی تبدیل به نامزد اصلاح طلبان برای انتخابات رئیس جمهوری شد و ناطق نوری عضو اتاق فکر اصلاح طلبان برای انتخابات ریاست جمهوری شد. بدین ترتیب اصلاحطلبان با استفاده از نیروهای سابق جریان رقیب به قدرت برگشتند. در انتخابات مجلس دهم نیز جریان اصلاحات با رد صلاحیت گسترده نیروهای خود روبرو شد و تصمیم گرفت با معرفی چهرههای جدید و اصولگرایان نزدیک به جریان اعتدال وارد صحنه رقابت شود.
اصلاحطلبان به این نتیجه رسیدهاند که برای بازگشت به قدرت دیگر احتیاج نیست حتما از اصلاحطلبان سرشناس با سبقه صرفا سیاسی استفاده کنند بلکه میتوانند با اصلاح طلبان فعال در عرصههای اجتماعی و فرهنگی و کمتر شناخته شده و حتی اصولگرایان میانه و نزدیک به دولت هم برای حضور در صحنه سیاسی استفاده کنند.
بعد از سال ۸۸ جریان اصلاحات به یک بلوغ سیاسی رسیده است. این بلوغ باعث شد بعد از حوادث سال ۸۸ بازهم به صحنه سیاسی کشور بازگردند و حتی به فتح سنگر به سنگر نهادهای مختلف هم رسیدند. اصلاحطلبان بعد از دوری هشت ساله از ریاست جمهوری، ۱۲ ساله از مجلس و دو دوره شورای شهر بازهم به این نهادها برگشتند و به دنبال این هستند که اینها نهادها را برای خود حفظ کنند و حتی در سالهای آینده در مجلس و شورای شهر اکثریت مطلق را در اختیار بگیرند.