احمدینژادیسم دیگر چه واژهای است؟ /با احمدینژاد سر عزل و نصبها اختلاف نظر داشتم
جمعشدن برخی وزرای احمدینژاد زیر یک سقف و تشکیل جبههای تحت عنوان «یکتا» طی چند ماه اخیر با علامت سوالات زیادی همراه بوده است.
به گزارش ایلنا، ساعت 24 نوشت: خط و ربط این جبهه با محمود احمدینژاد و گفتمان سوم تیر، حضور پررنگ اعضای این جبهه در جلسات انتخاباتی اصولگرایان، احتمالات درباره ارائه لیست واحد و ...از جمله ابهاماتی بود که با کامران دانشجو از اعضای هیات موسس این جبهه در میان گذاشتیم.
رییس ستاد انتخابات کشور در انتخابات پرحاشیه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و وزیر علوم دولت احمدینژاد در گفتگویی مکتوب با خبرآنلاین برایمان از مسیر حرکت جبهه یکتا در انتخابات پیش روی مجلس گفت. او که معتقد است اعضای جبهه یکتا برخواسته از خانواده اصولگرایی هستند، تاکید دارد تشکل متبوعش به دنبال سهمخواهی و ارائه لیست واحد نیست.
او که استانداری تهران در دولت احمدی نژاد را هم در کارنامه خود دارد، خوش بین است که وحدت حداکثری بین اصولگرایان حاصل شده و یک لیست واحد ارائه شود.
از دانشجو درباره نقش احمدینژاد و احتمال حمایتش از برخی جریانات حاضر در انتخابات پرسیدیم، از اینکه چرا برخی وزرایش در هنگام کاندیداتوری از او اعلام برائت کردند، از نگرانی درباره خطری تحت عنوان «احمدی نژادیسم» و او اینگونه پاسخ داد «من نمیدانم احمدینژادیسم دیگر چه واژهای است؟! آقای احمدینژاد رئیس جمهور دو دورۀ کشور بودند. مثل این میماند که بگوییم رفسنجانیسم یا خاتمیایسم یا روحانیایسم.»
دانشجو در بخش دیگری از این گفتگو اختلاف نظر با احمدی نژاد در دوران وزارتش بر سر برخی عزل و نصب ها را تایید کرد اما این را هم گفت که «گاهی اوقات در انتقاداتم از احمدی نژاد از حد خودم هم تجاوز می کردم ولی ایشان تحمل می کرد.
مشروح گفتگوی کتبی خبرآنلاین با کامران دانشجو را در ادامه مطالعه بفرمایید؛
آقای دانشجو! سناریوی انتخاباتی جریان اصولگرا برای انتخابات مجلس دهم را چطور ارزیابی میکنید؟
جریان اصولگرا نیز مثل جریان اصلاحطلب دنبال وحدت است تا بتواند بهصورت یکپارچه و منسجم در انتخابات مجلس شورای اسلامی وظیفه خود را ایفا کند. این وحدت و همگرایی مهم بوده و جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا تقوی در طول دو سال گذشته زحمات بسیار زیادی در این مسیر کشیدند و شورای همگرایی اصولگرایان را تشکیل دادند و بهصورت مرتب جلسات را با حضور قریب بهاتفاق اصولگرایان از تشکلها و افراد حقیقی پیگیری میکردند. الحمدا... نتایج خوبی در همدلی و همگرایی داشته و انشاءا... در انتخابات هم اصولگرایان منسجم وارد خواهند شد.
فکر میکنید قرار گرفتن پازلهای اصولگرایی از جبهه پیروان و موتلفه تا تحول خواهان (ایثارگران- رهپویان و جبهه یکتا و جبهه پایداری) در قالب شورای ائتلاف اصولگرایان وحدت حداکثری را رقم خواهد زد؟
سنتی و تحولخواه و... عناوینی است که رسانهها درست میکنند. در اصولگرایی، ارزشها و اصولی وجود دارد که مهمترین آنها پیگیری آرمانهای انقلاب اسلامی، ارزشهای اسلامی و فرمایشات مقام معظم رهبری و گفتمان حضرت امام (ره) است که در همه تشکلها و افراد حقیقی اصولگرا مشترک است.
براساس این اشتراکها و اینکه در اصولگرایی خدمتگزاری به مردم اصل است و نه قدرت و سهمخواهی، به نظر میرسد وحدت حادثشده است و منسجمتر هم خواهد شد.
یعنی وحدت کامل میان این جریان و ارائه یک لیست واحد را امکانپذیر میدانید؟
بله، انشاءا... حتماً همینطور خواهد شد. یعنی همه تلاشها در طول دو سال گذشته برای همین بوده که الحمدا... نتیجه نیز حاصل شده است.
نظرتان درباره غیبت برخی چهرههای مؤثر اصولگرا در این ائتلاف چیست؟ فکر میکنید این غیبت میتواند به چالشی برای جریان اصولگرا تبدیل شود؟
وزرایی که از دولت نهم و دهم در جبهه یکتا دور هم آمدهاند در خانواده اصولگرایی هستند، لذا طبیعی است مجموعه اصولگرایی از یکتا استقبال میکند و یکتا هم از بودن در این جمع استقبال نموده است.
به نظر من چالشی وجود نخواهد داشت و با تلاشهایی که قبلاً صورت گرفته و پیگیریهایی که در حال انجام است همدلی و همگرایی و انسجام بیشتری هم پیدا خواهیم کرد و اصولگرایان بهصورت یکپارچه و منسجم وارد صحنه انتخابات پیش رو خواهند شد.
فکر میکنید اختلافنظرهایی که در ادوار گذشته میان گروههایی چون جبهه پایداری و چهرههای معتدل در جریان اصولگرا وجود داشت، این روزها به پایان رسیده است یا همچنان برقرار است؟ باوجوداین اختلافنظرها، وحدت نهایی چقدر محتمل است؟
از متن سؤال شما اینگونه استنباط میشود که در این ائتلاف، گروههایی یا تشکیلاتی هستند که معتدل نیستند و گروههایی هم هستند که معتدلاند. در سؤال دومتان هم این معنا را با جملاتی مثل سنتی و تحولخواه بیان کردید.
ببینید همانطور که عرض کردم اینها عناوینی است که رسانهها درست میکنند. اصولاً اعتدال یعنی چه؟ که بعد معتدل را تعریف کنیم. سنگ محک معتدل بودن کدام است؟ چیستی تحولخواهی باید تعریف شود که بعد بتوان گفت عدهای یا گروهی تحولخواه است و گروهی سنتی.
درهرصورت اختلافسلیقه در چگونگی رسیدن و نزدیکتر شدن به آرمانها و ارزشهای انقلاب و راهکارهای پیگیری گفتمان امام(ره)، انقلاب و رهبری یک امر طبیعی است. اما آنچه پایه اصولگرایی است حفظ آرمانهای انقلاب و تبعیت از گفتمان امام و رهبری و در نتیجه عزت، اقتدار و سربلندی بیش از پیش ملت شریف ایران اسلامی است، که در این موضع هیچ اختلافی وجود ندارد. چون در اصولگرایی سهمخواهی و قدرت اصل نیست بلکه خدمتگزاری و رسیدن به آرمانها اصل است، وحدت صورت گرفته حتماً نهایی هم میشود.
جایگاه جبهه یکتا خصوصاً برخی وزرای دولت سابق در پازل ائتلاف اصولگرایان کجاست؟ آیا وزنه تأثیرگذاری در تصمیمات نهایی این ائتلاف به شمار می رود؟
جبهه یکتا گفتمان امام، انقلاب و رهبری را دنبال میکند و از وزرای دولت نهم و دهم تشکیل شده است که حضرت آقا فرمودند "شعارهای انقلاب را سر دست گرفتند".
در این جبهه کارآمدی افراد و تجربه کار اجرایی و پایبند بودن به گفتمان امام و رهبری اصل است که در ائتلاف اصولگرایی هم همینطور است. اصولاً وزرایی که از دولت نهم و دهم در جبهه یکتا دور هم آمدهاند در خانواده اصولگرایی هستند، لذا طبیعی است مجموعه اصولگرایی از یکتا استقبال میکند و یکتا هم از بودن در این جمع استقبال نموده است. به همین علت هم از شروع فعالیت شورای همگرایی اصولگرایان به ریاست حجتالاسلام والمسلمین تقوی، تعداد زیادی از وزرای دولت نهم و دهم که عضو جبهه یکتا هستند در این شورا فعال بوده و عزیزان هم از حضور این افراد در شورا استقبال نمودهاند.
اگر کاندیداهای معرفیشده از سوی این جبهه در لیست شورای ائتلاف قرار نگیرند. منشعب شده و لیست مجزا میدهند یا تن به تصمیمات نهایی ائتلاف اصولگرایی میدهید؟
در لیست بودن یا نبودن مطرح نیست، بلکه اینکه ملاکها چیست و مؤلفهها و شاخصهای در لیستبودن کدام است محل بحث است. منطقی بر ورود افراد در لیست حاکم خواهد بود که قاعدتاً همه از آن استقبال میکنند. مشکل زمانی است که سهمخواهی و وزنکشی و ادعا جایگزین شاخصها و مؤلفههای واقعی و حقیقی شود. جبهه یکتا در خانواده اصولگرایی دنبال کارآمدی و تحول (به معنی نزدیکترشدن به آرمانهای انقلاب) در مجلس است و نه به دنبال سهمخواهی.
آقای دانشجو! جبهه یکتا بر چه مبنایی شکل گرفت؟ آیا قرار است فقط نمود و بروز انتخاباتی داشته باشد یا برنامههای کلانتری را دنبال خواهد کرد؟
اینکه جبهه یکتا چرا شکل گرفت دلایل متعددی دارد اما شاید مهمترین و اساسیترین دلایل را بتوان در سه مورد عنوان نمود:
اولاً، همانطور که عرض کردم وزرایی که در دولت نهم و دهم بودند و جبهه یکتا را تشکیل دادند خودشان را متعلق به خانوادۀ اصولگرایی میدانستند. در دولت نهم و دهم با خدماتی که ارائه شد و مردم لذت خدمت بیمنت توسط خادمینی از جنس خودشان، سادهزیست و بیادعا، را چشیدند و ظرفیتی در تودۀ مردم ایجاد شد که به اعتقاد ما این ظرفیت ایجاد شده از درون اصولگرایی شکلگرفته بود و نباید بلاتکلیف میماند و خدای ناخواسته یا مورد سوءاستفاده قرار میگرفت و یا بهتدریج فراموش میشد. لذا تصمیم گرفته شد این ظرفیت ایجادشده به اصل خود یعنی همان ظرف اصولگرایی برگردانده شود.
بهاینترتیب برخی رسانهها و عدهای که با شیطنتها و جوسازی و سیاهنمایی دنبال حذف این ظرفیت عظیم از صحنه سیاسی کشور بودند با هوشیاری اصولگرایان به این مقصود خود نرسیدند. خلاصه اینکه ما میخواستیم این ظرفیت ایجادشده که به نظر ما متعلق و برخاسته از اصولگرایی بوده است در همان جایگاه اصلی خودش قرار گفته و تعریف شود.
دوماً در طول یکسال و اندی (البته الان شده دو سال و اندی) که گذشت دیدیم که در صحنه سیاسی کشور با فریبکاری و برخی شعارهای دهانپرکن که یادآور همان ادبیات دوران اصلاحات بود، عدهای از سیاسیون دنبال سستکردن پایههای گفتمان امام و رهبری یا همان گفتمان انقلاب هستند. به نظر میآید شاید بتوان این گفتمان را در همان "یَکفُر بِالطِّاغوتِ وَ یُؤمِن بِالله" خلاصه کرد و عدهای با ادبیات خاص دنبال سستکردن مبنای کفر به طاغوت و استکبارستیزی گفتمان امام و رهبری بودند.
وحدت کامل و ارائه لیست واحد در جریان اصولگرا حتما رخ می دهد. در اصولگرایی خدمتگزاری به مردم اصل است، نه قدرت و سهمخواهی، لذا به نظر میرسد وحدت حادثشده است و منسجمتر هم خواهد شد.ما قائل به این هستیم که کفر به طاغوت و ایمان به الله در کنار هم است و نمیشود این گفتمان که به اعتقاد ما موتور محرکه ماندگاری انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران است را دو قسمت کرد و فقط قسمت دوم آن را گرفت. اصلاً قائلیم بر اینکه تا قسمت اول نباشد بخش دوم نمیتواند درست شکل بگیرد. در هر صورت میدیدیم که با شعارهای دهانپرکن، کفر بالطاغوت و استکبارستیزی گفتمان امام و رهبری را دارند تحتالشعاع قرار میدهند و ما هم در جبهه یکتا دغدغه این گفتمان را داشتیم و داریم و خواهیم داشت.
ثالثاً به مردم در ارتباط با بهبود معیشتان و به کشور در مورد بهبود وضع اقتصاد و به ملت در ارتباط، اقتدار قولهایی داده شده بود که میدیدیم همه بر زمین مانده است و فقط گفتار درمانی صورت میگیرد. ما در جبهه یکتا دغدغه کارآمدی و تحول را داشتیم و عدم کارآمدی بهوضوح در همه زمینههای اقتصادی، علمی، معیشتی و... دیده میشد. شاید این سه دلیل از عمدهترین دلایل شکلگیری جبهه گفتمانی یکتا باشد.
بخش دوم سؤال شما را با همین سه مورد پاسخ دادم یعنی وقتی جبههای بر این مبانی شکلگرفته باشد برای کشور و مشکلات آن برنامه دارد. البته انتخابات هم یک صحنه فعالیت است و با توجه به اهمیت آن، جبهه یکتا هم در این صحنه در چارچوب قوانین و مقررات فعال بوده و خواهد بود.
برخی این جبهه را در مسیر گفتمان سوم تیر ارزیابی میکنند، این تحلیل تا چه اندازه مبتنی بر واقعیت است.
اول باید دید منظور از گفتمان سوم تیر چیست؟ گفتمان دوم خرداد و تو خالی بودن آن برای مردم کاملاً مشخص شده است اما منظور از گفتمان سوم تیر کدام است؟
گفتمان جبهه یکتا، گفتمان کارآمدی و تحول ایران اسلامی بر مبنای ماندگاری آرمانهای انقلاب و ارزشهای اسلامی و نیز گفتمان امام و رهبری است ولا غیر.
اعضاء شاخص این جبهه در انتخابات مجلس کاندیدا شدند، نقطه بارز سخنان این افراد بعد از اعلام کاندیداتوری اعلام برائت از احمدینژاد بود و بیشتر خود را بهعنوان ظرفیت دولت قبل مطرح میکردند، دلیل این انکارکردنها چیست؟
نمیدانم منظور شما از انکار چیست؟ انکار چیزی است که وجود داشته باشد و شما آن را کتمان کنید.
جبهه یکتا دولت نهم و دهم را از نظر اجرایی و ارائه خدمات به جامعه اعم از عمرانی و آبادانی، پیشرفت علمی و فناوری، آموزش و پرورش، مسکن و راهسازی، طرد استکبار، نپرداختن به اشرافیگری و تجملگرایی، و به جای آن پرداختن به خدمتگزاری بیمنت به مردم و سادهزیستی در سطح مدیران رده یک کشور موفق میداند و این را با مقایسه و به پشتوانه آمار و ارقام مقایسهای در کارهای عمرانی و فعالیتهای علمی و تحقیقاتی و پیشرفتهای علمی و فناوری میگوید.
جریان اصلاحطلب در کل یک جریان تعریفشده در درون خانواده نظام و انقلاب است و دنبال انسجام خودشان برای یک رقابت سالم در صحنه انتخابات هستند.
مردم شریف ایران اسلامی سادهزیستی و دوری از تجملات وزرای عضو جبهه یکتا را دیدهاند، این عزیزان کارآمدی خود را در بعد اجرایی به اثبات رساندند و در بعد آرمانها هم که شعارهای انقلاب را سر دست گرفتند و آنها را با شجاعت و صداقت و صدای بلند عنوان و پیگیری میکردند. هرچند ضعفهایی در مجموعه دولت مثل هر دولت دیگری وجود داشت اما این همه ساده زیستی و خدمتگزاری را که نمیشود انکار کرد. حتی با سیاهنمایی و برچسبزدنهای گوناگون هم مردم این دورۀ شیرین خدمتگزاری بیادعا را از مسئولین همجنس خودشان فراموش نمیکنند.
رقبا از همین ظرفیت یعنی ظرفیت کارآمدی و تحول در بعد اجرایی و ظرفیت پیگیری شعارهای انقلاب و گفتمان امام و رهبری در بعد عقیده و آرمانها میترسند و به همین دلیل هم دنبال این هستند که با برچسبزدنهای گوناگون اینها را منزوی کنند غافل از اینکه اولاً سیاهنمایی اثر ندارد چون بالاخره اینها که سیاهنمایی میکنند باید کارنامه فعالیتهای خودشان را یک روز نشان دهند و با خط خطیکردن کارنامه دیگران فقط نقش شاگرد تنبلها را بازی میکنند که نمیخواهند کارنامه خودشان رو شود، ثانیاً اینگونه برچسبزدنها و سیاهنمایی دورۀ نهم و دهم ریاست جمهوری دیگر رنگ باخته و خریداری هم ندارد. ما را هم در جبهه یکتا بیشتر ترغیب میکند که به جِد پیگیر همان شعارهایی که سر دست گرفته بودیم باشیم.
برخی تحلیلها جبهه یکتا را نقطه اتصال احمدینژاد با اصولگرایان سنتی میدانند، مصداق آن را هم حضور چهرههای شاخص این جبهه در جلسات شورای همگرایی اصولگرایان عنوان میکنند.
حضور اعضاء جبهه یکتا در شورای اصولگرایی بنا به دعوت این شورا و با استقبال جبهه صورت گرفت. ما بهعنوان جبهه یکتا خودمان را همانطور که عرض کردم در خانواده اصولگرایی تعریف کردهایم و برای انسجام و وحدت اصولگرایی هم تلاش کرده و خواهیم کرد.
اعضاء دولت نهم و دهم که تعدادی از آنها جبهه یکتا را تشکیل دادهاند از قبل از حضور در دولتهای نهم و دهم در خانواده اصولگرایی بودهاند و همچنان در این خانواده هستند و با شیطنتهایی که برخی رسانهها و افراد خاص به علت ترس از قابلیتهای این جبهه در ظرفیتسازی دارند بههیچوجه اجازه نمیدهیم بین این جبهه و تشکلهای اصولگرای دیگر اختلاف ایجاد شود. افراد جبهه یکتا افراد باتجربه و کارکشتهای هستند و ترفندهای رقیب و شیطنتهای دشمن را خوب میشناسند.
جناب دانشجو، به عقیده شما آقای احمدینژاد در انتخابات آتی مجلس چه نقشی خواهد داشت؟
این سؤال را باید از ایشان پرسید، من در مورد نقش جبهه یکتا میتوانم توضیحات بدهم که دادم.
اینطور سؤال را مطرح کنم، فکر میکنید ایشان نقشی برای رأیآوری برخی گروهها ایفا خواهند کرد و از ظرفیت و پایگاهش برای حمایت از برخی نامزدها یا لیستها بهره خواهد جست؟
در لیست بودن یا نبودن اعضای جبهه یکتا فهرست ائتلاف اصولگرایان مطرح نیست بلکه اینکه ملاکها چیست و مؤلفهها و شاخصهای در لیستبودن کدام است محل بحث است. جبهه یکتا در خانواده اصولگرایی دنبال کارآمدی و تحول (به معنی نزدیکترشدن به آرمانهای انقلاب) در مجلس است، نه به دنبال سهمخواهی.
به نظرم این سؤال را هم باید از خود ایشان بپرسید. اما، ما در جبهه یکتا براساس باورهایمان در خانواده اصولگرایی و شورای ائتلاف اصولگرایان برای انتخابات مجلس فعالیت میکنیم تا افرادی با تجربه و کارآمد و معتقد به ماندگاری آرمانهای انقلاب و گفتمان امام و رهبری وارد مجلس شوند چرا که تنها راه اقتدار و استقلال کشور را در همین میبینیم.
نظرتان درباره احساس خطر برخی فعالان سیاسی خصوصاً اصلاحطلبان دربارۀ احمدینژادیسم چیست؟
من نمیدانم احمدینژادیسم دیگر چه واژهای است؟! آقای احمدینژاد رئیس جمهور دو دورۀ کشور بودند. مثل این میماند که بگوییم رفسنجانیسم یا خاتمیایسم یا روحانیایسم.
آنچه باید بیش از هر چیز از آن ترسید نفوذ فتنهگر و منافق در نهادهاست. حالا این افراد مال هر دورهای از ریاست جمهوری بودهاند یا هستند نباید در ارکان نظام بتوانند نفوذ کنند.
افرادی که دل در گرو بیگانه دارند. برای پیشرفت و اقتدار کشور بهجای توانمندیهای ایرانی مسلمان چشمشان دنبال دشمنان این مرز و بوم است، اینگونه افراد هستند که دشمن به آنها طمع میکند. فرق نمیکند که این تیپ افراد در کدام دوره از ریاست جمهوری بودهاند یا هستند. افرادی که یا واقعاً فکر میکنند دشمن و آمریکا دیگر خلق و خوی گرگ ندارند و یا این تفکرشان از سر غفلت و جهالت است. اینگونه افراد و افراد خودباخته اگر در دستگاهی و نهادی فرهنگی و اجرایی و ارکان مؤثر نظام مثل مجلس باشند انقلاب از درون خورده میشود.
اصلاحطلبان واقعاً باید از سران فتنه فاصله بگیرند و فاصله خود را با آنها برای مردم شفاف کنند چون یکی از بزرگترین خطرهایی که برای انقلاب ایجاد شد در فتنه سال 88 توسط این افراد بهوجود آمد و این افراد مثل منافقین همچنان به دنبال براندازی نظام هستند حالا در هر لباسی که باشند فرق نمیکند.
اساسا به نظر مشا احمدینژاد صاحب تفکر و جریان ایدئولوژیک خاصی بود، این ایدئولوژی را تعریف میکنید و اینکه چه ملزوماتی دارد؟
بالاخره هر کسی تفکری دارد، رؤسای جمهور قبل از آقای احمدینژاد و رئیس جمهور بعد از ایشان هم دارای تفکراتی هستند، اما یک رئیس جمهور مسئول اجرایی کشور است نیازی نیست که یک ایدئولوگ باشد. ما در دولت نهم و دهم کار اجرایی میکردم و همکاری اجرایی داشتیم. در امور اجرایی هم بعضاً بین اعضاء کابینه اختلاف نظر وجود داشت و این موضوع طبیعی هم بود. اعضاء دولت کار ایدئولوژیک نمیکردند بلکه در بین اعضاء دولت همکاری اجرایی برای خدمترسانی بهتر و مؤثرتر وجود داشت.
شما اخیراً انتقاداتی را به رئیس جمهور سابق داشتید ریشه این انتقادات به چه چیزی بر میگردد؟
در طول دورۀ خدمتم در دولت، در امور اجرایی یا جابجاییهای افراد، عزل و نصبها و یا چگونگی انجام یک کار اختلافنظرهایی داشتیم که در همان زمان تصمیمات لازم در مورد آن گرفته میشد.
انتقاداتی هم داشتم که البته در دولت عنوان میکردم و ایشان هم تحمل میکردند. شاید گاهی اوقات از حد خودم هم تجاوز میکردم ولی ایشان تحمل میکرد.
آرایش سیاسی جریان اصلاحطلب را طی چند ماه اخیر چطور میبینید؟ فکر میکنید اصلاحطلبان سال 94 آنقدر قدرت گرفته اند که به رقیب قَدَری در مقابل اصولگرایان برای به چالش کشیدن اکثریت مجلس دهم تبدیل شوند؟
این را عرض کنم که اصلاحطلبانی که در فتنه سال 88 از عوامل آن نبودند و فتنه و فتنهگری را همراهی نکردند در درون نظام جمهوری اسلامی تعریف میشوند. این عزیزان، دوستدار انقلاب و جمهوری اسلامی هستند و نگاهشان به دشمن نظام نیست. آنهایی هم که فتنه و کودتای رنگی سال 88 را همراهی کردند و یا بدتر از آن خودشان از عوامل این فتنه و کودتای رنگی بودند و بهنظام ضربه و زیانی وارد کردند که معلوم نیست تا کی جبران شود قاعدتاً نباید انتظار داشته باشند نظام نسبت به آنها بیتفاوت باشد.
اما جریان اصلاحطلب در کل یک جریان تعریفشده در درون خانواده نظام و انقلاب است و دنبال انسجام خودشان برای یک رقابت سالم در صحنه انتخابات هستند. شاید بهجای این تقسیمبندیها بهتر باشد بگوییم تشکلها و افرادی که دلسوز انقلاب و همراه مردم هستند (چه اصولگرا و چه اصلاحطلب) و آنهایی که ضد نظام و ضدانقلاب و همراه منافقین و فتنه و کودتای رنگی هستند. در یک چنین تقسیمبندی، همۀ دلسوزان انقلاب (اصولگرا و اصلاحطلب) باید مراقبت کنند که ضدانقلاب وارد نهادهای نظام جمهوری اسلامی نشود.
احتمال نزدیکشدن اعتدالیون به اصلاحطلبان چقدر میتواند برای اصولگرایان در انتخابات مشکلساز شود؟ اساساً چنین ائتلافی از دیدگاه شما امکانپذیر است؟
در سؤالات قبلی هم عرض کردم. اول باید اعتدال را تعریف کرد تا بعد بشود اعتدالیون را شناخت. اصرار بر حق و حفظ آرمانها و ارزشهای انقلاب که همان گفتمان امام و رهبری است معتدلترین کاری است که هر کسی که این مرز و بوم را دوست دارد و دلش برای ایران اسلامی میتپد میتواند دنبال کند. نمیشود به بهانه اعتدال، دین و ارزشهای انقلابی را اوراق کرد. برای معنویات سراغ دین و ارزشهای اسلام رفت و برای مادیات سراغ غرب را گرفت. خدا نیاورد روزی را که غرب و شیطان بزرگ با رفتار برخی خواص احساس کنند که برای این ملت غیور و شجاع اولویت برداشتن تحریمها است. عزت و اقتدار ملت به حفظ آرمانهای انقلاب و از جمله کفر بالطاغوت و استکبارستیزی نظام و ایمان و توکل به خداوند و تلاش و توانمندیهای داخلی است. اعتدال یعنی در همۀ امور چه دنیوی و چه اخروی، دین اولویت دارد.
در مورد رقابت هم باید عرض کنم که رقابت سالم در هر قالبی که باشد برای اصولگرایان مشکلساز نخواهد بود چرا که میزان رأی مردم است. آنچه مشکلساز میشود عدم رعایت قانون، عدم رعایت حقالناس، تفسیر به رأی کردن حقالناس و عدم رعایت قواعد یک رقابت سالم است.
اینکه بگوییم اگر آنچه ما میخواهیم و ما در معرض رأی قرار میدهیم رأی آورد این انتخابات دموکراتیکترین انتخابات است و اگر آن کس که ما میخواهیم رأی نیاورد حتماً تقلب شده است. این خودرأییها و خودمحوریها است که مشکلساز میشود همانطور که در سال 88 شد و حالا دیگر باید درس گرفته باشیم.
در این دوره شاهد رشد چشمگیر ثبتنامها در هر دو انتخابات مجلس و خبرگان بودیم، برخی چون آیت ا... جنتی آن را مبهم ارزیابی کردند برخی هم از فتنه جدیدی سخن میگویند، تحلیل شما از این روندی که در ثبتنامها طی شد چیست؟
بالاخره نباید از فتنه و عوامل فتنه و همراهان فتنه غفلت کرد. اگر فرصتی پیدا کنند نفوذ خواهند کرد. یکی از ارکان اصلی و مؤثر نظام جمهوری اسلامی نیز مجلس شورای اسلامی و شاید از آن مهمتر مجلس خبرگان رهبری است که باید مراقب نفوذ عوامل فتنه و همراهان کودتای رنگی سال 88، در این نهادها بود. شورای محترم نگهبان و حضرت آیت الله جنتی هم با توکل به خداوند متعال اجازه نفوذ در این نهادها را نخواهند داد تا انشاالله از این بُعد هم حقالناس رعایت شود.
رهبر انقلاب طی چند ماه اخیر درباره نفوذ دشمن در دوران پسابرجام هشدار دادند، در همین راستا برخی هشدارها درباره نفوذ در نهادهای نظام داده میشود. با توجه به تجربه عملکردی شما چه در جایگاه وزیر علوم و آشنایی به محیط علمی و دانشگاهی، و چه از جایگاه یکی از معاونان وزارت کشور دولت سابق و آشنایی با محیط سیاسی چقدر موضوع نفوذ را جدی میبینید و بیشترین خطر را از کدام ناحیه و در کدام حوزه احساس میکنید؟
ببینید، اگر نفوذ جدی نبود، حضرت آقا در سخنرانیهای متعدد در مورد آن هشدار نمیدادند. اما نفوذ نباید اهرمی شود برای اینکه عدهای که صالح هستند و صلاحیت دارند و دلسوز کشور و انقلاب هستند را از رقابت خارج کرد.
اصلاً رشد کشور در رقابت سالم بین تشکلها و افراد دلسوز نظام است، اما بالاخره دشمن هم بیکار نمینشیند باید مراقب بود. یکی از جاهایی که دشمن برای آن برنامه دارد میتواند مجلس خبرگان و یا مجلس شورای اسلامی بهخاطر اهمیت و تأثیر آن در سرنوشت نظام باشد که باید همه بهصورت عام مراقبت کنند. در این بحث اما دستگاههای ناظر مسئولیت بیشتری دارند.
در مورد دانشگاهها هم باید واقعاً مراقبت کرد که عوامل فتنه، منافقین و فتنهگران و نفوذیها در جایگاه معلم دانشگاه کرسی تدریس نگیرند. حضرت امام فرمودند (مضمون فرمایشات ایشان)«ما از چه و چه و چه نمیترسیم ما از دانشگاهی میترسیم که جوانان ما را با نگاه به غرب تربیت کند.»
جایگاه و اهمیت دانشگاه بهقدری است که ایشان میفرمایند "تا دانشگاه اسلامی نشود کشور اسلامی نخواهد شد" و میفرمایند "دانشگاه اسلامی نمیشود مگر آنکه تمام عناصر آن اسلامی شود". به نظر میرسد یکی از مهمترین عناصر دانشگاه هم مدرسین دانشگاهها باشند.
البته نفوذ از جایگاه هنر مثل فیلمسازی، عکاسی، تئاتر و... نوشتن کتاب و نفوذ در رسانههای نوشتاری و... نیز بسیار مهم است. چون فرهنگ را نشانه میرود. اگر فرهنگ جامعه منحرف یا عوض شد دیگر نیازی به تسخیر جغرافیای آن سرزمین نیست.