رابطه ماشین شاسی بلند مشکی و مردستیزی!
آنچه در سریالهای تلویزیونی نتایج مرد ستیزانهای به بار میآورد یک اصل مستتر در بازارتولیدات کالاهای فرهنگی است که از خروج از کلیشههایی که جواب (مثبت) داده و انتخاب و امتحان فرمهای تازه ساختاری و بنیانی در این تولیدات میهراسد.
مهدی بوشهریان؛ سریالهای تلویزیونی این روزها شباهت زیادی به ترانههای پاپ پیدا کردهاند. در این روزگار که از سر و روی رادیو و تلویزیون و سیدی و تلفنهمراه و در و دیوار آهنگ و ترانه پاپ میریزد حتما به این نکته برخوردهاید که باوجود اینکه آهنگی را برای نخستینبار میشنوید اما وقتی خواننده مصرع اول را نخوانده شما مصرع دوم را حدسزده و زودتر از آن میخوانید. حکایت سریالهای تلویزیونی هم اینروزها همینگونه است.
سریالهای مردستیزانه
آنچه در سریالهای تلویزیونی نتایج مرد ستیزانهای به بار میآورد یک اصل مستتر در بازارتولیدات کالاهای فرهنگی است که از خروج از کلیشههایی که جواب (مثبت) داده و انتخاب و امتحان فرمهای تازه ساختاری و بنیانی در این تولیدات میهراسد. امروز برآیند آن تفکر غالبی که بر تولیدات نمایشی تلویزیون سایه انداخته قسمتی مردستیزانه و البته کلیشهای بهدست میدهد. اینگونه است که در طی سالها زمان و ساخت انبوه تولیدات هنوز هم آنچه بهعنوان خطوط اصلی آثار نمایشی اصلی تلویزیون میبینیم برپایه کلیشههایی قدیمی و نخنما شده مانند مادر شوهر، خواهر شوهر، نامادری، ناپدری و... است.
نشانهشناسی مرد ستیزانه سریالهای تلویزیونی
سبیل امروز در سریالهای تلویزیونی همانقدر نشانه مردانگی است که نشانه خیانت، کلاهبرداری و چیزهایی از این قبیل. اگر تلویزیون را روشن کردید و مردی قد بلند با سبیل مرتب (درواقع مردی که برای سبیلش وقت گذاشته باشد) دیدید شک نکنید که این مرد یکی از این کارها را در سریال انجام خواهد داد: الف) مادر و فرزندی را از هم طوری جدا خواهد کرد که شاید سی قسمت طول بکشد و این مادر و فرزند به هم نرسند. ب) عامل نفوذی سرویسهای جاسوسی خارجی است ج) دزدی است که تغییر قیافه داده و بهزودی سبیلش را جلوی آینه از صورتش خواهد کند.
ماشین شاسیبلند مشکی
زمانی دخترخانمهای جوان داشتن ماشین شاسیبلند مشکی را نماد اسب سفیدی میدانستند که قرار است شاهزاده رویاهایشان سوار بر آن باشد اما در نشانه شناسی مردستیزانه سریالهای ایرانی ماشین شاسی بلند آن هم از رنگ مشکی تعریف دیگری دارد. پس اگر یک اتومبیل مشکی شاسیبلند در یک سریال به چشمتان خورد بدانید که یکی از این موارد در کار است: الف) این ماشین آدمی است که ثروتش را از راه نامشروع بهدست آورده. ب) این اتومبیل پدری است که پسرش یک جوان با مجموعهای از ناهنجاریها است و به احتمال قریب به یقین خواستگار دخترشایسته و لایق سریال و البته که هرگز به او نخواهد رسید. ج) با این ماشین زن زحمتکش بارداری که پا به ماه است متاسفانه زیر گرفته خواهد شد.
خانواده شوهر
مادر و خواهر شوهر در فرهنگ عامه ایران همواره دستمایه شوخی و مطایبه قرار گرفتهاند هرچند که واقعیت این است که هرمادرشوهر و خواهر شوهری خودش به احتمال خیلی زیاد نقشهای دیگری در زندگی داشته و دارد. یعنی یک خواهر شوهر میتواند عروس خانواده دیگری باشد، خودش خواهر شوهر داشته باشد و... اما بعد از سریال پاییز صحرا محصول دهه شصت و سپس برنامه صبح جمعه با شما که از عناصری چون مادرشوهر و خواهر شوهر بهعنوان مواد اولیه ساخت لطیفههای ریزهمیزه! استفاده کرد تا امروز که هزینههای آنچنانی برای تولید سریالهای تلویزیونی میشود هنوز این مواد خام مورد بهرهبرداری سازندگان قرار میگیرد. با اینحال اگر در یک سریال دیدید که پسری قصد خواستگاری از خانم جوان قهرمان داستان را دارد حتما خانواده پسر را زیر نظر بگیرید. درواقع سریالهای ایرانی عکس آن ضربالمثل قدیمی و به این شکل است «مادر شوهر و خواهر شوهر را ببین به خواستگار جواب بده». مادر شوهر و خواهر شوهرهایی که از ادواتی چون پالتو، کیفهایی که زنجیر طلایی و نقرهای رنگ دارد، استفاده میکنند یا دور هم روی مبلهای استیل خانهشان نشستهاند و فیلم هالیوودی میبینند هرگز راضی نشوید که دختر جوان سریال به این پسر جواب مثبت بدهد چون قطعا مادر و خواهر شوهر زندگیاش را سیاه خواهند کرد. اصلا آنها با این قیافه و دک و پزشان فقط برای این آفریده شدهاند که سی قسمت اشک دختر جوان را در بیاورند. مرد این خانواده بهعنوان شوهر هم مردی عاری از تمامی نشانههای ظاهری و باطنی مردانه است و از مرد بودن فقط سبیلش را دارد! این مردها هرچند تنها حامیعروس جوان قصه ما خواهند بود اما آنقدر در طی بیست، سی قسمت ضعفهای شخصیتی و جسمیشان توسط زن و فرزندانشان توی سرشان میخورد که کاری جز کتاب و روزنامه خواندن از آنها برنمیآید. (توجه! روزنامه خواندن یکی از نشانههای اصلی برای بیان تصویری انجام کار بیهوده در سریالهای تلویزیونی است.)
مردان کتابخوان
اگر مردی را در حال کتاب خواندن یا در کل مطالعه دیدید بدانید این مرد باوجود اینکه مردی با خصایص اندک مثبت است اما مشکلاتی دارد: الف) توان انجام هیچ کاری را ندارد و در طول سریال تنها کاری که میکند اینست که چند جمله ادیبانه بگوید و نهایتا یک فال حافظ بگیرد که بعید است از عهده این کار هم به خوبی برآید. ب) همسر این مرد از او متنفر است
یک قهرمان خودمانی
اگر سیدمهرداد ضیایی را در یک سریال دیدید بدانید که این بازیگر خوب تئاتر و سینما در این سریال دایی یا عمویی بسیار مهربان، بسیار فرهیخته، بسیار ساعی و حامیاست. بیشک اگر سیدمهرداد ضیایی نبود بسیاری از جوانان در سریالهای تلویزیونی یا بلاهای خطرناکی سرشان میآمد یا از راه راست منحرف میشدند. او بارها مانع از کتک خوردن جوانان توسط پدرهایی شده که اکثرشان سبیل داشتند. او همچنین جوانان زیادی را از کلانتری و دادسرا با سند و وثیقه آزاد کرده و در مواقع بسیاری مانع از فروپاشی خانوادهها شده است. البته واقعیت این است که در کنار او میتوان چند بازیگر دیگر را هم نام برد بازیگرانی چون سیدجواد هاشمی، پرویز پورحسینی، مهدی فقیه، زهرا سعیدی، پروانه معصومی و... که در این چند ساله تنها در نقشهای مثبت ظاهر شدهاند و تقریبا هروقت بر صفحه تلویزیون ظاهر میشوند به راحتی میشود حدس زد قرار است چه نوع نقشی را بازی کنند.
ضد قهرمان وارد میشود
میرطاهر مظلومی، بازیگر و دوبلور توانمند تلویزیون و سینما یکی از عناصر مهم سریالهای تلویزیونی در هرگونه و نوعی است. اگر او را در سریالی دیدید مطمئن باشید که قرار است بلایی بر سر قهرمان قصه بیاید. صبر کنید شاید تا پنج شش قسمت اول او بهترین دوست و همراه قهرمان باشد اما عاقبت کسی است که ابتدا با آن صدای پرطنین قهرمان را سکه یک پول کرده، سپس با دشمنان او تبانی میکند و عاقبت هم از پشت خنجر میزند هرچند خیالتان راحت. عاقبت دستگیر میشود. به جز مظلومی میتوان به تعداد دیگری از بازیگران اشاره کرد که در طول این سالها تنها در نقشهای معلومالحال آدمهای بد قصه ظاهر شدهاند بازیگرانی چون سیاوش طهمورث، مهدی فخیمزاده، شهرام عبدلی، سارا خوئینیها، انوشیروان ارجمند را در این سالها در نقشهای معمولا منفی دیدهایم که نوع بازیشان در این آثار تقریبا شبیه هم بوده است.