احتمال ترور فیزیکی احمدینژاد/ رحیمی تقاص عدم متابعت از یاران خود را پس میدهد
جوانفکر در سخنان اخیر خود مدعی شد که احمدی نژاد به رغم خواست یک جماعت مشخص و انحصار طلب ، در قلب مردم ایران و دیگر نقاط جهان جای گرفته است وممکن است او را حتی ترور فیزیکی کنند، اما هرگز قادر به حذف یاد و نام نیک او در دلهای پاک مردم نخواهند شد.
به گزارش ایلنا، متن کامل این گفت وگو که در تازه ترین شماره هفته نامه تجارت فردا منتشر شده ، به شرح زیر است:
درحال حاضر مرتب اخباری در مورد بازداشت مدیران دولت آقای احمدی نژاد منتشر میشود فارغ از اینکه خبر بازداشت آقای ملک زاده و زریبافان تکذیب شده است اما در حال حاضر آقای بقایی در زندان هستند و آقای اژهای از تشکیل پرونده زمین خواری آقای کامران دانشجو خبر دادهاند شما در این مورد چه تحلیلی دارید ؟
خودتان می فرمایید تکذیب شده است و معنی آن این است که اخبار دروغ در باره آقای احمدی نژاد زیاد منتشر می شود. علاوه بر این توجه داشته باشید که کار دستگاه قضایی مبتنی بر بازداشت ، محاکمه و محکومیت یا تبرئه افراد است. قانون آیین دادرسی و قانون مجازات اسلامی و سایر قوانین مرتبط نظیر قانون “احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی” وضع شده است تا هرگونه رفتاری در دستگاه قضایی له یا علیه افراد، بر طبق قانون انجام شود. من هر چه مطالعه کردم در هیچ کجای قانون ندیدم که میشود یک نفر را به اتهامی نامعلوم دستگیر و برای او قرار بازداشت یک ماهه، آن هم در ماه مبارک رمضان صادر کرد ، نام او را بر خلاف قانون و تصریحات رهبر معظم انقلاب در اختیار رسانهها قرار داد و پیش از اثبات هرگونه جرمی آبروی او را برد، اعضای خانواده و فرزندانش از خوف هجوم ماموران، تا آنجا وحشت زده شوند که راهی بیمارستان شوند، اتاق خانه و کل ساختمان محل کار او را پلمب کنند و هرچه از کتاب و سی دی و یادداشت و غیره در دسترسشان باشد با خود ببرند. به اعتقاد بنده، رفتار صورت گرفته با آقای بقایی، قابل دفاع نیست. اگر اتهام دقیق و درستی متوجه او باشد، چه ضرورتی دارد که محل کار وزندگیاش ، برای یافتن نشانهایی از یک جرم اینطور مورد هجوم قرار گیرد؟ رفتارها نباید به گونهای باشد که شائبه اصل بودن مجرمیت افراد بوجود آید.
*یعنی براین باور هستید که این پروندهها به صورت سیاسی دنبال میشود و این افراد جرمی مرتکب نشدهاند؟
من نمیتوانم یک ادعای کلی در این خصوص داشته باشم اما رفتار دستگاه قضایی نباید به گونهای باشد که افکار عمومی تلقی سیاسی بودن از آن بکند. افرادی که اسم بردید، میتوانند در برابر هرگونه اتهامی از خودشان دفاع کنند و من وکیل مدافع آنها نیستم. از دستگاه قضایی انتظار می رود که قانون را به طور مساوی و برای همه در نظر بگیرد. این یک رفتار متناقض و غیرمنصفانه است که سخنگوی قوه قضاییه یک متهم اصلی فتنه را که آزاد است ، م-ه خطاب کند و نام و مشخصات فرد دیگری را که هنوز اتهام روشنی متوجه او نیست و در زندان به سر میبرد و نمی تواند از خودش دفاع کند، در اختیار رسانهها قرار دهد.
*شما در سخنانی بعد از بازداشت اقای بقایی تاکید کردید گاهی جای شاکی و متهم عوض میشود. به طور دقیق منظورتان چه بود؟
این یک بحث کلی بود اما در پرونده مربوط به صندوق شهید رجایی، آقای بقایی در موضع شاکی قرار دارد زیرا برخی صاحب منصبان در دولت یازدهم، صندوق شهید رجایی را با زیرپا گذاشتن اساسنامه این صندوق، مصادره کردهاند و آقای بقایی به عنوان رئیس هیات مدیره این صندوق از افراد مزبور شکایت کرده است. او شاکی است و اکنون به عنوان متهم در زندان به سر میبرد و افراد دیگری که متهم هستند ، مورد بازخواست قرار نمیگیرند!
* قوه قضاییه که همواره در طول هشت سال دوره آقای احمدی نژاد با دولت ایشان همراهی لازم را داشت، به نظر شما چرا باید در حال حاضر برای معاونان دولت احمدی نژاد به قولی شمشیر را از رو ببندد؟ شما شاهد هستید که قبل از بازداشت آقای رحیمی، آقای نادران از ایشان به عنوان عامل موثر در حلقه فساد خیابان فاطمی نام بردند؟
لطفا سئوال خودتان را یک بار دیگر مرور کنید. به نظر میرسد این سئوال از سوی کسی طراحی شده که با تحولات دو سه سال آخر دولت قبل، کاملا بیگانه است. القاء اطلاعات غلط به جامعه، آن هم از سوی یک رسانه ارتباط جمعی، بسیار نکوهیده و مذموم است. لطفا بفرمایید طی سالهای پس از انقلاب در کدام دولت ، مشاور مطبوعاتی رئیس جمهور را به یک اتهام واهی و غیرمستند و غیرمستدل محکوم و زندانی کردند؟ چگونه میتوان این رفتار را نشانه همراهی دستگاه قضایی با دولت قبل تلقی کرد؟ در کدام دولت، دستگاه قضایی وزارت امور خارجه را تحت فشار قرار میدهد تا معاون وزیر امور خارجه از سمتش استفعا دهد و سپس او را دستگیر و زندانی میکنند و بعد بیگناهی او اثبات و از اتهامات تبرئه میشود و آب از آب هم تکان نمیخورد! لطفا بفرمایید از کجای این رفتار می شود همراهی دستگاه قضایی با دولت را استنباط کرد؟ به شما توصیه میکنم در طرح سئوال جانب انصاف را رعایت کنید.
*به نظر میرسد که این تحلیلتان از رویکردی متناقض نشات میگیرد زیرا تا زمانی که قوه قضاییه با شما همراهی داشته باشد خوب است در غیراینصورت سیاسی عمل میکند؟
با توضیحاتی که دادم برای این سئوال پاسخی وجود ندارد.
*اگر قرار بود که رویکرد قوه قضاییه کاملا سیاسی باشد پس باید برای بسیاری از مدیران دولت اصلاحات هم پروندهسازی میکرد در حالیکه چنین موضوعی اتفاق نیفتاد؟ فارغ از حوادث بعد از انتخابات پروندهای علیه مدیران دولت اصلاحات تشکیل نشد؟
منطق مطرح شده در سئوال شما برای سیاسی تلقی کردن رفتار دستگاه قضایی علیه دولت قبل کفایت می کند. به یاد بیاورید که در دولت قبل ، سفره از زیر پای جماعتی خاص و فربه که زیر عناوین پر طمطراق اصلاح طلبی و اصول گرایی گردهم آمده بودند و مردم را به هیچ انگاشته و خود را مالک و صاحب کشور تلقی می کردند، جمعآوری شد و به رغم همه کارشکنیها و سنگاندازیها از سوی این جماعت زیادهخواه، تلاش شد تا خوان نعمت کشور ، زیرپای مردمی گسترده شود که پیش از آن، هیچگاه برای نشستن بر سر این سفره دعوت نشده بودند. من بر خلاف شما اصلا انتظار نداشته و ندارم که دستگاه قضایی علیه دیگران حتی دشمنان این آب و خاک پروندهسازی کند زیرا چنین کاری را از اساس غلط و خلاف شرع میدانم.
شما باید این نکته را به درستی درک کنید که هرگاه در این کشور ، سیاست هایی در جهت تقویت بنیه مالی و اقتصادی مردم وبویژه طبقات محروم و ضعیف جامعه ، به اجرا در آمده است، همه تلاشهای دشمن و عوامل داخلی او به کار افتاده است تا مانع از تداوم این سیاست ها شود و آنها را عقیم و ابتر کند. طرح هایی مانند مسکن مهر، هدفمند کردن یارانه ها ، توزیع سهام عدالت و طرح های زودبازده و عموم جهت گیری های دولت قبل ، همین هدف متعالی را دنبال می کرد اما در مقابل شاهد حجم وسیعی از تبلیغات مسموم و انتشار اخبار و اطلاعات خلاف واقع علیه این سیاست ها هستیم تا فرصت توانمند سازی مالی و اقتصادی از مردم سلب شود.
*اتفاقاتی از این دست در حالی رخ داد که آقای احمدینژاد همواه بر پاکدستی مدیران خود تاکید داشتند همچنانکه آقای رحیمی را خط قرمز کابینه برمیشمردند اما بعد از بازداشت آقای رحیمی از کلیه اقدامات ایشان اعلام برائت کردند که موجب واکنش رحیمی شد و آقای رحیمی آقای احمدینژاد را مسبب این اتفاقات اعلام کردند؟علت این چرخش ناگهانی چیست؟
ما همچنان بر پاک دستی دولتهای نهم و دهم تاکید و اصرار میورزیم زیرا عمیقا به آن اعتقاد داریم. موضوع اتهامی آقای رحیمی هیچ ارتباطی با دولت قبل ندارد. لطفا مراقب القائات نادرست خودتان در سئوال مطروحه باشید زیرا آقای احمدی نژاد هیچگاه از آقای رحیمی به عنوان خط قرمز نام نبرده است. البته توجه داشته باشید که برخورد صورت گرفته با آقای رحیمی بیش از هرچیز منعکس کننده یک رویکرد کاملا سیاسی است زیرا آمران اصلی در پرداخت پول از سوی آقای رحیمی و دریافتکنندگان پولها یعنی نامزدهای نمایندگی مجلس کاملا آزاد هستند و مورد بازخواست و محاکمه قرار نگرفتهاند!! آشکارا چنین به نظر میرسد که آقای رحیمی تقاص عدم متابعت از یاران قدیم خود را پس میدهد.
*اتفاقا من هم به شما توصیه میکنم که اخبار را بار دیگر مرور کنید. آقای احمدینژاد در آبان ماه سال ۹۰ با بیان اینکه کابینه من از جمله آقای رحیمی و مشایی خط قرمز من هستند. در دیدار با برخی اعضای ستاد انتخاباتی خود در سالهای ۸۴ و ۸۸ در مورد اتهامات محمدرضا رحیمی گفته بودند که دو سال است که رییس قوه قضاییه معاون اول دولت را متهم به فساد اقتصادی کرده است ولی نمیتوانند این اتهام را ثابت کنند. من به رهبری هم گفتهام که اگر ثابت شود که رحیمی حتی یک ریال هم اختلاس کرده من به تلویزیون آمده و ضمن عذرخواهی اعلام میکنم که شایستگی این سمت را ندارم. حتی اگر شما بخواهید حمایت همهجانبه آقای احمدینژاد را از آقای رحیمی انکار کنید این موضوع از حافظه مردم پاک نمیشود.در این مورد چه نظری دارید؟
شما همچنان به القائات نادرست خود ادامه می دهید. آقای احمدی نژاد هیچگاه نگفتند که رحیمی و مشایی خط قرمز هستند. گفتند که کابینه خط قرمز است و این جمله با آنچه شما در صدد القاء آن هستید تفاوت دارد. اتهام آقای رحیمی مربوط به دوران فعالیت ایشان در دولت دهم و در جایگاه معاون اولی نیست و به رغم همه تلاشهای صورت گرفته برای مرتبط کردن اتهام وی با دولت قبل ، این یک امر کاملا واضح است که اتهامات آقای رحیمی هیچ ارتباطی با دولت قبل نداشته است و همانطور که دکتر احمدی نژاد گفتند آقای رحیمی حتی یک ریال در سمت معاون اولی رئیس جمهور اختلاس نکرده و در حکم قضایی صادره نیز چنین اتهامی متوجه ایشان نشده است. شما حق ندارید از رهگذر شبهه افکنی و قاطی کردن مسائل با هم ، بر “حقیقت” ، لباس باطل بپوشانید.
*به نظر شما اگر بعد از مدتی اتهامات بقایی هم ثابت شود اقای احمدی نژاد با وجود نامه حمایتی، پشت بقایی را خالی میکند؟
شما توجه داشته باشید که به عنوان یک رسانه ارتباط جمعی در جایگاه وکیل مدافع مردم قرار دارید و همواره باید خیر و نیکی را به جامعه تزریق کنید و از بدخواهی و بددلی و بداندیشی نسبت به دیگران اجتناب ورزید. رسانه باید منادی و خواستار آزادی باشد نه پی جوی بازداشت و زندانی شدن انسانها!. دستگاه قضایی هنوز اتهام مشخصی را متوجه آقای بقایی نکرده است و شما باید مدافع اصل برائت باشید و آقای بقایی را تا وقتی جرمی علیه او به اثبات نرسیده است، بیگناه بدانید. متاسفانه چنین به نظر میرسد که شما برای محکومیت آقای بقایی لحظه شماری میکنید؟! دکتر احمدی نژاد پای حق و عدالت ایستاده است و هرگز پشت کسی را که در حق او رفتار ظالمانه ای صورت گرفته ، خالی نکرده و نمیکند. نگران رسانه شما و دست اندرکاران آن هستم که در روز واپسین در قبال القائات غلط به افکار عمومی چه پاسخی خواهند داشت.
*اتفاقا ما هم انتظار داشتیم که آقای احمدینژاد پشت آقای رحیمی را خالی نکند اما این اتفاق افتاد. در ضمن رسانهها برای محکومیت آقای بقایی لحظه شماری نمیکنند.با این حال منتظر واکنش آقای احمدی نژاد هستند به نظر من شما در حال حاضر در جایگاه متهم کردن رسانهها قرار گرفتید و همچون سایرین میخواهید رسانه را مرغ عروسی و عزا بکنید. در این مورد چه ارزیابی دارید.
برخلاف نظر شما ، نامه آقای احمدی نژاد به نشانه خالی کردن پشت آقای رحیمی نبود بلکه خالی کردن زیرپای کسانی بود که مجدانه تلاش می کردند تا به ناحق ، اتهامات منسوبه به آقای رحیمی را به دولت دهم مرتبط کنند. دقت و خبرویت زیادی لازم نبود تا رسانه ها متوجه شوند که محتوای نامه آقای احمدی نژاد در مورد حکم قضایی صادره علیه آقای رحیمی ، کاملا روشنگرانه و آگاهی بخش است. من از رسانه هایی که برای فهم و درک حقایق از خود هوشمندی و فراست نشان می دهند تمجید می کنم اما رسانه ای که خواسته یا ناخواسته به ابزاری در توجیه ظلم و بی عدالتی تبدیل شده باشد، قابل دفاع نیست و شان و منزلت خود را تا حد مرغ عزا و عروسی تنزل می دهد.
*به نظر شما دلیل وجود فساد گسترده در دولتی که خود پرچمدار پاکدستی میدانست، چیست؟ آیا این فساد به دلیل فقدان نظارت رخ داده است یا اینکه عوامل دیگری تاثیرگذار بودهاند؟
دولتهای نهم و دهم پاکدستترین دولتهای پس از انقلاب بوده و هستند. برخلاف ادعای شما، در این دو دولت هیچ فساد قابل توجهی وجود نداشته است. متاسفم که شما را تا این حد تحت تاثیر تبلیغات مسموم سیاسی و رسانهای میبینم. سخنان شیمون پرز رئیس رژیم صهیونیستی در مهرماه ۱۳۸۹ را به شما یادآور میشوم که گفته بود” احمدینژاد به قهرمان فرهنگی مردم ایران تبدیل شده است و ما باید کاری کنیم که همکاری با او به ننگ تبدیل شود” و از همان زمان به بعد است که دستهای پیدا و پنهان نظام سلطه در داخل ایران به کار افتادند تا این هدف را محقق کند. لطفا کمی به هوش باشید.
*به نظر من لازم نیست تا دستهای سلطه را عامل این حوادث معرفی کنید. از گمشدن دکل نفتی تا فروختن باند فرودگاه و اختلاسهای افسانهای همه در دولت آقای احمدینژاد رخ داده است که در تاریخ کشور بینظیر بوده است. با این حال شما همچنان از پاک دستی دولت دفاع میکنید به نظر من بهتر است در این مورد تجدیدنظر کنید؟
انتظار داشتم که با شما در جایگاه نماینده یک رسانه فرهیخته سیاسی و اجتماعی گفت و گو کنم و در آن صورت ، آموخته های حرفه ای به شما دیکته می کرد که به عنوان روزنامه نگار و رسانه ، حق ندارید به قضاوت درباره مسائل مختلف ، آن هم قضاوت های عجولانه بپردازید، بلکه باید اجازه دهید تا مخاطب خودش قضاوت کند. سرمقاله تنها جایی است که روزنامه حق قضاوت دارد اما اگر چنین رویکردی را در انتشار خبرها و مصاحبه ها و گفت و گوهایتان در پیش بگیرید ، آشکارا به شعور مخاطبان تان توهین کرده اید. در تمام این مصاحبه ، شما به طور واضح خودتان را در موضع قضاوت قرار داده اید و بازهم انتظار دارید که در عزا و عروسی مورد تمجید و ستایش قرار بگیرید.
وقتی از گم شدن دکل نفتی سخن به میان می آورید نشان می دهید که تبلیغاتچی های حرفه ای تا چه میزان ذهن شما را دست کاری کرده اند. لطفا از خودتان سوال کنید که مگر دکل نفتی یک شی گم شدنی است؟ در دولت آقای احمدی نژاد هیچ اختلاسی صورت نگرفته چه برسد به ادعای بی اساس شما مبنی بر افسانه ای بودن آن. موضوع پرونده سه هزار میلیاردی هم هیچ ارتباطی با دولت قبل نداشت و اگر فرض را بر درستی و صحت فرایندهای رسیدگی قضایی به این پرونده بگذاریم ، من از شما سئوال می کنم که این موضوع چه ارتباطی با دولت قبل داشته است؟ درست است که عوامل فعال در دروغ پردازی ، شایعه سازی ، اتهام افکنی و هجمه سیاسی و رسانه ای به دولت قبل ، آشکارا از یک مصونیت قضایی برخوردارند اما کسانی که به انجام این کارهای ضد اخلاقی و غیرانسانی روی آورده اند، بدانند که دیر یا زود نزد افکار عمومی رسوا خواهند شد.
*به نظر شما این اتفاقات با انتخابات مجلس دهم ارتباطی پیدا میکند؟
کدام اتفاقات؟
*اتفاقاتی نظیر بازداشت آقای بقایی آیا میتواند عاملی محسوب شود که آقای احمدینژاد نتواند در انتخابات مجلس حضور موفقی داشته باشد؟
مگر آقای احمدی نژاد قصد شرکت در انتخابات مجلس را دارند که شما در صدد ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت ایشان بر آمده اید؟
*چرا باید بستری فراهم شود که عدهای تلاش کنند تا اقای احمدی نژاد را از میدان سیاست به در کنند. به نظر شما اصلا ایشان شانسی برای بازگشت به عرصه سیاست دارند؟
سئوال شما بازتاب دهنده دو جنبه متناقض از یک پدیده است. از یک طرف پذیرفته اید که عده ای تلاش می کنند تا آقای احمدی نژاد را از میدان سیاست بیرون کنند و از طرف دیگر برای بازگشت ایشان به میدان سیاست شانسی قائل نشده اید؟! من با بخش اول سئوال شما بیشتر موافقم . به این معنی که دولت یازدهم و تبلیغاتچی های مدعی اصلاح طلبی و اصولگرایی طی دو سال گذشته با دروغ پردازی های گسترده، برای تخریب اذهان عمومی نسبت به دکتر احمدی نژاد تلاش کرده اند تا شاید از رهگذر آن ، بتوانند ایشان را به زعم شما از میدان سیاست به در کنند اما برخلاف تمامی تلاش های صورت گرفته ، مشاهده می کنیم که روز به روز بر محبوبیت رئیس جمهور سابق افزوده می شود و امروز شاهد این حقیقت هستیم که بازگردندان او به جایگاه مدیریت عالی اجرایی کشور در حال تبدیل شدن به یک خواست و مطالبه فراگیر عمومی است. چطور ممکن است شما حضور پررنگ و معنادار دکتر احمدی نژاد در عرصه سیاست ایران را درک نکرده باشید!. لطفا واقعبین باشید زیرا با فرار از حقیقت ، مخاطبانتان را از دست میدهید و نزد آنها به تمسخر گرفته خواهید شد.
*یعنی شما از حقیقت موجود جامعه یعنی عدم اقبال جامعه به آقای احمدینژاد فرار نمیکنید.
من نمی توانم این حقیقت روشن را نادیده بگیرم که آقای احمدی نژاد به رغم خواست یک جماعت مشخص و انحصار طلب ، در قلب مردم ایران و دیگر نقاط جهان جای گرفته است. اطمینان دارم با وجود همه تلاشهای خباثت آمیزی که به عمل می آید ، خواسته شیمون پرز عملی نخواهد شد. ممکن است خدای ناخواسته ، دکتر احمدی نژاد را حتی ترور فیزیکی کنند و او را از مردم و انقلاب بگیرند اما هرگز قادر به حذف یاد و نام نیک او در دلهای پاک مردم نخواهند شد.
*بسیاری از کارشناسان عرصه سیاست این ارزیابی را ناشی از عدم شناخت کافی حلقه یاران آقای احمدینژاد از جامعه میدانند این موضوع را قبول دارید؟
کدام کارشناسان؟! کدام ارزیابی ؟ حلقه؟بازهم توصیه میکنم واقعبین باشید و با درک بهتری از مسائل، به ارزیابی صحنه تحولات کشور بپردازید.
*اتفاقا من هم همین توصیه را دارم که شما واقعبین باشید. لازم نیست تا کارشناسی در این مورد نظر بدهد شما میتوانید از مردم کوچه و بازار یک نظرسنجی ساده انجام دهید تا متوجه صحت ارزیابی من شوید که امکان بازگشت آقای احمدینژاد به عرصه سیاست وجود ندارد. البته به شرطی که پردهای بر روی واقعیت نکشید؟
از توصیه خوبتان ممنونم . شما سئوالتان را مستند به اظهارات “کارشناسان عرصه سیاست” کرده اید و من پرسیدم کدام کارشناسان؟ و شما به جای ارائه یک پاسخ درست ، آدرس مردم کوچه و بازار را می دهید. بسیار خوب اگر شما این نظر سنجی ساده را انجام داده اید لطفا اطلاعات آماری دقیق آن را منتشر کنید تا معلوم شود که ارزیابی مردم در باره خادم واقعی ملت چیست؟