نجفقلی حبیبی:
در نبود شفافسازی رسانهها، اقتصاد سیاه شکل میگیرد
امروزه پیادهسازی روشهای مناسب حکمرانی برای تمام کشورهای جهان امری حیاتی به حساب میآید. وقتی هم حکمرانی خوب وجود نداشته باشد، بسیاری از دولتها قادر نیستند تا خدمات عمومی مطلوبی ارائه دهند و خدمات بهداشتی و آموزشی اغلب زیر استانداردهای لازم میرود.
امروزه پیادهسازی روشهای مناسب حکمرانی برای تمام کشورهای جهان امری حیاتی به حساب میآید. وقتی هم حکمرانی خوب وجود نداشته باشد، بسیاری از دولتها قادر نیستند تا خدمات عمومی مطلوبی ارائه دهند و خدمات بهداشتی و آموزشی اغلب زیر استانداردهای لازم میرود. فساد گسترش یافته و این امر نهایتا مانع شکوفایی و بهره گیری از فرصتها میشود. بدون پرداختن به حکمرانی خوب، مبارزه با فقر شدید دشوار خواهد بود. در این میان نقش رسانهها در رصد حکمرانی یا بعبارتی دولتداری خوب کاملا هویدا است. در همین رابطه سایت ندای ایرانیان با نجفقلی حبیبی گفتگویی انجام داده که در ادامه میخوانید:
چرا ما این روزها بیش از گذشته نام فساد اقتصادی و اداری را در رسانهها میشنویم؟ نقش رسانه در کنترل فساد چیست و آیا فعالین سیاسی لزوم این نقش نظارتی را امروز احساس میکنند؟
ابتدا به سوال آخر شما جواب میدهم. خیر. حتی به عنوان شهروند ایرانی انتظار دارم که رسانهها بیش از آنکه قضایا را طرح کنند به پیشگیری بپردازند. نقش رسانه علاوه بر رصد شفاف سازی است. این روزها نقش رسانه محدود شده است. شاید برخی از دولتمردان و مسئولین حضور و نقش رسانه را باور نکردهاند. کاربرد رسانه بیش از هر چیز اطلاع رسانی و شفاف سازی اخبار و اطلاعات است. در فضای شفاف تبادل اخبار و اطلاعات امکان سوء استفاده از منابع مردمی و دولتی کمتر از گذشته میشود. چرا که رسانهها دولتمردان را پاسخگو میخواهند. معمولا به سامان نبودن وضع اقتصادی و نیز پاسخگویی نامناسب سیستم سیاسی در کشورها باعث افزایش فساد میشود. فسادی که البته گاهی با برخورد مناسب نهادهای نظارتی به رسوایی مفسدان میانجامد و گاهی هم برخی غفلتها حاشیه امنی را برای مجرمان ایجاد میکند. در کشور ما نیز هر از گاهی برخی پروندههای مرتبط با فساد اقتصادی خبرساز میشود. این گونه پروندههای مربوط به دانه درشتها هرچند ممکن است از نظر تعداد، بخش کوچکی از تخلفاتی را که دستگاه قضایی بیسر و صدا پیگیری میکند شامل شود، اما معمولا چنان در سطح افکار عمومی حساسیت ایجاد میکند که شاخصی میشود برای سنجش عملکرد دستگاهها در برخورد با مفاسد اقتصادی در کشور. به لحاظ دینی کار رسانه پیگیری حق الناس و امر به معروف و نهی از منکر است. بنابراین معتقدم دولتها باید رسانه را تقویت کنند.
دولتها چگونه باید رسانهها را تقویت کنند؟
به هر حال دولتها و سیستم قضایی باید رسانهها را در مسیر سلامت تقویت کند، من محدودیتهای رسانهای را یکی از عوامل بروز مفاسد اقتصادی میدانم وقتی نظارت عمومی محدود شود فساد گسترش مییابد، چنانکه در ۸ سال گذشته چنین اتفاقی افتاد با نگاهی به آمار متوجه خواهیم شد همزمان با کند شدن تیغ رسانهها فساد اقتصادی گسترش یافته است. بسیاری رسانه را چشم بیدار جامعه میدانند که مانع از تخلف اقتصادی و اداری میشود. در کشورهای توسعه یافته این رسانهها هستند که اقتصاد غیر رسمی را رصد میکنند.
اقتصاد غیر رسمی چیست؟
اقتصاد زیر زمینی و غالبا غیر قانونی را دانشگاهیان، اقتصاد غیر رسمی میگویند. بحث ما در خصوص اقتصاد غیر رسمی بخشی است که یا در آن مالیات پرداخت نمیشود یا کسانی هستند که مشاغل غیر رسمی دارند و بیمه ندارند و احتمالا باید انتظار داشته باشیم که مالیات نپردازند. ولی طبق قانون باید همه افراد شاغل بیمه شوند و آنجایی که بیمه نشوند یعنی آنجایی است که افراد مشاغل غیر رسمی دارند و عمدتا هم مالیات نمیپردازند. من تعبیر دیگری هم در مورد اقتصاد غیر رسمی دارم؛ با توجه به نقش این اقتصاد در متوقف کردن توسعه؛ باید بگویم این اقتصاد سیاه است. وقتی اقتصاد سیاه یا غیر رسمی در کشور رشد پیدا کند، توسعه آن کشور متوقف میشود.
علت ایجاد اقتصاد سیاه چیست؟
نبود چرخش آزاد اطلاعات از جمله علل پیدایش اقتصاد سیاه است وقتی توسعه اقتصاد سیاه صورت میگیرد که ارتباط تنگاتنگ بین رشد بخش رسمی و غیر رسمی برقرار میشود. آنجایی که اقتصاد با رکود رو به رو است و با بسته شدن فعالیتهای رسمی مواجه هستیم باید انتظار داشته باشیم که بخش غیر رسمی رشد کند. در بخش غیر رسمی رانت اقتصادی حرف اول را میزند؛ وقتی ترسی از شفاف شدن روابط نباشد بخش رسمی اقتصاد به دامان بخش غیر رسمی بدون هیچ نگرانی میلغزد و بدین ترتیب فساد اداری و متعاقب آن اقتصادی رشد پیدا میکند.
دولتها در این زمینه چه کاری باید انجام دهند؟
به رسانهها اجازه دهند تا زوایای تاریک معاملات را روشن و شفاف کنند. اقتصاد سیاه؛ در ضعف رسانهها شکل میگیرد. در کشور خود ما این اقتصاد زیر زمینی موجب انحراف تخصیص منابع میشود. اقتصاد سیاه به طبقههایی مرتبط است که واجد اقتدار سازمانی هستند. در ایران نسبت مستقیمی بین طبقه سیاسی و اقتصادی بوده است و وقتی از اقتصاد سیاه صحبت میکنیم باید در طبقه سیاسی جستوجو و تفاوت را طبقات پایین دستتر اجتماعی مقایسه کنیم. به همین دلیل معتقدم نظارت رسانه چاره کار است.