شهرداری تهران کمی هم به تهران برسد
این قبیل اتفاقات همچنان ادامه دارد و گویی کسی هم انتظار حل شدن واقعی این مشکلات را ندارد. به هر روی، شاید مسولان شهری دغدغههای مهمتری همچون واریز ۳۰۰ میلیون تومانی به حساب یکی از اعضای شورای شهر و یا لیست هزینههای شهرداری در کربلا را دارند.
شاید اگر آقا محمدخان قاجار زنده میشد و میفهمید با انتخاب تهران به عنوان پایتخت چه اجحافی به ایرانیان روا داشته، طلب حلالیت میکرد. چند روز پیش تهران تبدیل به اتفاقات سریالی شد. تا دیروز همه نگران زلزله، طوفان و.. بودیم و اینکه اگر چنین اتفاقی افتاد آمد، چه کنیم؛ اما امروز باید مواظب باشیم نزدیک خانه یا محل کارمان آتش نگیرد.
به گزارش ندای ایرانیان، برای اینگونه مواقع، مجموعههایی همچون ستاد بحران درست شده تا علاوه بر تخصیص ردیف بودجه، گاهی مانوری را در یک مدرسه اجرا کنند. اما گویا مسولان مربوطه نه توانایی کنترل زمینی دارند نه هوایی؛ به طوریکه طوفانی ۱۵ دقیقهای ۵ کشته و خسارتی میلیاردی برای این کلانشهر به یادگار گذاشت و در آخر هم مقصر، فقدان خبررسانی به موقع سازمان هواشناسی، مجهز نبودن این سازمان به تجهیزات جدید و پارازیتهایی که برای دریافت نکردن شبکههای ماهوارهای ارسال میشوند، اعلام شد. در حالیکه تهرانیها حواسشان به این بود که بر اثر سرطان یا سقوط درخت ناشی از پارازیت نمیرند، این بار سریال جدیدی به نام آتش سوزی ساخته شد.
طی ۱۰ روز اخیر پس از آتش سوزی مدرسه در منطقه ۱۳، آتش سوزی در کارگاه راه آهن، آتش سوزی بازار مبل، آتش سوزی در خوابگاه دانشجویی و حالا این بار نوبت بازار تهران بود که در دام آتش گرفتار شود.
آتش سوزی بازار
خبرگزاری ایلنا چند روز پیش از جدیدترین و مهمترینهای آنها که حادثه آتشسوزی در بازار سید ولی تهران بود خبر داد که ساعت ۸:۴۷ دیروز اتفاق افتاد. محل حادثه یک پاساژ دو طبقه تولید کیف و کفش بود و در طبقه دوم این پاساژ دو مغازه که هرکدام ۲۰ متر مربع مساحت داشته و در مجاورت یکدیگر قرار داشتند، کاملا شعلهور شدند و شعلههای آتش به بخشهایی از مغازه سوم نیز سرایت کرده بود.
چند برابر شدن وسعت حریق
نکته جالب در این آتش سوزیها که در روزهای اخیر رخ داده، وسعت منطقهای ناشی از حریق اولیه آتش است؛ گاهی تا ۳ برابر وسعت اولیه، گسترش حریق رسیده است.
به طور مثال آتش سوزی در بازار مبل یافت آباد بدین صورت بوده که یکی از سولههایی که مصنوعات چوبی خام در آن نگهداری میشد، دچار حریق شده. سپس دامنه این آتش سوزی گسترش پیدا کرده و نتیجه آن خسارت چند میلیاردی و مصدوم شدن ۵ آتش نشان نیز بوده است.
آتشسوزی که اول یک سوله ۱۰۰۰ متری را درگیر خود کرد اما مطابق معمول این روزها، نبود پیش بینیهای لازم از قبل برای اینگونه اتفاقات، ۱۵۰۰ متر مربع دیگر به آن افزوده شد.
آتش سوزی خیابان ویلا
اما گویا مهمترین قسمت سریالهای آتش سوزی قرار بود در روز دوشنبه پخش شود. در حالیکه ماموران ۷ ایستگاه آتشنشانی خسته از مهار آتشسوزی ۲۵۰۰ متر مربعی بودند، باز هم تلفن ۱۲۵ زنگ خورد.
اینبار خوابگاه دانشجویی پسران در خیابان استاد نجات الهی(ویلا سابق) گزارش شد هر چند گستردگی این آتش سوزی مانند یافت آباد نبود اما آوارگی ۳۰۰ دانشجو و سوختن قسمتی از وسایل، به لحاظ اجتماعی سنگینتر بود.
پیشنهاد به مدیران شهری
به طور کلی شهرداری تهران آنطور که در خارج از محدوده کاری خویش مانند مهران و کربلا موفق بوده(البته به زعم مدیران خویش و نه زائرین کربلای معلی) اما به عقیده برخی کارشناسان در تهران بیشتر سرگرم انجام مانورهای شهری است. از معدومسازی موشها، زیر گرفتن کارگران ساختمانی و کتک زدن دستفروشان گرفته تا آخرین آنکه همین وضعیت ایمنی شهری هنگام آتش سوزیهاست.
این قبیل اتفاقات همچنان ادامه دارد و گویی کسی هم انتظار حل شدن واقعی این مشکلات را ندارد. به هر روی، شاید مسولان شهری دغدغههای مهمتری همچون واریز ۳۰۰ میلیون تومانی به حساب یکی از اعضای شورای شهر و یا لیست هزینههای شهرداری در کربلا را دارند.
به همین دلیل پیشنهاد میشود مدیران شهرداری، مسولان حوزه مدیریت بحرانهای شهری و به ویژه دستاندرکاران بخش مربوط به حوادثغیر مترقبه اگر فرصت رسیدگی به این قبیل امور شهری را ندارند، هرچه سریعتر تدبیری اتخاذ کنند تا با تهیه پشت صحنههایی از این سریالهای دلهرهآور، حداقل اندکی آمادگی قبلی برای شهروندان به ارمغان آورند.