عیسی کلانتری:
هیچ حزب واقعی در ایران نداریم
احزاب در ایران بیشتر نقش ستادهای انتخاباتی را دارند و یا دفتر کار هستند. فعالیت احزاب میتواند فراتر از مسائل سیاسی روز باشد. تا به حال کدام حزب در جامعه ایران برنامهای برای کشاورزی پایدار داشته است، تا به حال کدام حزب برنامهای برای توسعه فرهنگی ارائه داده است. دولتها تا چه از وجود احزاب بهره بردهاند.
«احزاب در ایران بیشتر نقش ستادهای انتخاباتی را دارند و یا دفتر کار افراد هستند. فعالیت احزاب میتواند فراتر از مسائل سیاسی روز باشد. تا به حال کدام حزب در جامعه ایران برنامهای برای کشاورزی پایدار داشته است یا تا به حال کدام حزب برنامهای برای توسعه فرهنگی ارائه داده است. دولتها تا چه از وجود احزاب بهره بردهاند.» این را دکتر عیسی کلانتری، وزیر سابق کشاورزی به ندای ایرانیان میگوید. او این سوال را مطرح میکند که چرا احزاب در شب انتخابات یا فقط چند ماه مانده به آن فعال میشوند؟ در ادامه گفتگویی خبرنگار ندای ایرانیان با این فعال سیاسی را میخوانید:
وضعیت اصلاحطلبی را در شرایط فعلی چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظر شما اصلاح طلبان نسبت به گذشته چه رویکردهایی را باید برگزینند تا بتوانند با دولت روحانی همراه باشند؟
طبعا هر جامعهای که بخواهد به سمت توسعه پایدار حرکت کند، نیازمند اصلاح طلبی است. اصلاحات فقط در یک گفتمان و یا یک زمان خاص خلاصه نمیشود. در طول تاریخ تلاشهای اصلاح طلبانه مختلفی رخ داد که با توجه به شرایط جامعه ایرانی به شکست انجامید. بنابراین اصلاحات هم پروژه است و پروسه. هم اجتماعی است و سیاسی. امروز همه میدانند دولت روحانی برآمده از پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان بود. اما نباید فراموش کنیم که جریان اصلاحات در ذیل رهبران خود نیازمند تقویت است. تنها راه تقویت اصلاح طلبان هم متشکل شدن آنها است و حال که فضای عمومی کشور شاهد آرامش خوبی است لازم است اصلاح طلبان فعالتر شده و تشکلهای خود را تقویت کنند. دولت روحانی بدون حمایت بدنه اصلاح طلب انتخابات آینده را خواهد باخت. ایران امروز ما هم با توجه به شرایط خطیر کشور نیازمند تحزب است. هر چند در دولتهای نهم و دهم چندان روی خوشی به احزاب و فعالیتهای آنها نشان داده نشد.
قبلا چه نگاهی به تحزب وجود داشت؟
اصولا دولت قبلی و دولتمردان قبلی با تحزب فاصله زیادی داشتند و این رویه را نمیپسندیدند. شاید به این دلیل بوده است که حزب و تحزب را مخالف منافع شخصی خودشان میپنداشت. اما دولت یازدهم این گونه نیست و چنین رویهای ندارد. تا آنجا که من میدانم دکتر روحانی از فعالیت احزاب و تشکلها استقبال میکنند.
یعنی فقط حضور تشکلها مشکل را حل میکند؟
خیر. احزاب در ایران بیشتر نقش ستادهای انتخاباتی را دارند و یا دفتر کار هستند. فعالیت احزاب میتواند فراتر از مسائل سیاسی روز باشد. تا به حال کدام حزب در جامعه ایران برنامهای برای کشاورزی پایدار داشته است، تا به حال کدام حزب برنامهای برای توسعه فرهنگی ارائه داده است. دولتها تا چه از وجود احزاب بهره بردهاند. مخالفان فعالیت حزبی تشکیلاتی یا دیدگاه کهنهای دارند یا دغدغههای شخصی. به نظر من تشکیل گروههای اصلاح طلب و ساماندهی این فعالین مفید است. به هر حال اکثر حامیان دولت و بدنهای که از روحانی حمایت کرد اصلاح طلب بودند. تحت فشار قرار دادن حامیان دولت نوعی ظلم به دولت است. متاسفانه برخی میخواهند پایگاه اجتماعی روحانی را تضعیف کند. از همین رو هم اکنون به هر بهانه به تشکلها اتهام میزنند.
اشاره کردید به فصلی بودن احزاب. فصلی بودن چه آسیبی به جامعه وارد میکند؟
فصلی بودن احزاب؛ پاشنه آشیل سیاست در ایران است. چنانکه کار گروهی در ایران ضعیف است. مردم دغدغه تشکلها و فعالیت تشکیلاتی یا صنفی را ندارند. دولت روحانی باید پشتوانه فکری قوی داشته باشد، تا به حال کدام دولت توانسته است از پشتوانه فکری احزاب بهره بگیرد؟ قطعا هیچ دولتی، حال شما بگویید احمدینژاد احزاب را قبول نداشت. دولت خاتمی چقدر توانست از داشتههای احزاب بهره ببرد. هیچ. احزاب نه تنها، بدنه دولت یازدهم را تقویت میکنند بلکه بدنه اجتماعی دغدغهمند را به فعالیت وا میدارند. هر چقدر احزاب فرا گیرتر باشند، این قدرت هم بیشتر است.
برای تقویت بدنه اجتماعی، مردم باید به دولت اعتماد کنند. نظر شما چیست؟
تنها راهش همین تمرین دموکراسی و کار جمعی است. فعالین سیاسی ما باید پاسخگو باشند. چقدر یک نماینده مجلس در مقابل رای دهندگان پاسخگو است. به عقیده من هیچ. فکر میکنم دولت باید تشکلهای مردم نهاد را تقویت کند. بازگرداندن اعتماد عمومی سخت است. البته دولت تاکنون دستاوردهای زیادی داشته است. اما تنها راه بازگرداندن اعتماد عمومی احزاب است. احزاب دولت ساخت یا خلق الساعه مشکلی را از جامعه امروز حل نمیکنند. اینکه کارکرد احزاب فراتر از انتخابات باید باشد دغدغه همه دولتمردان است، اما دغدغه فعالین سیاسی نیست. در کشور ما ایران و به طور کل در کشورهای در حال توسعه دولت آن گونه که باید و امکانش را دارد از نهادینه کردن نهادهای سیاسی و احزاب حمایت نمیکند. دولتهایی از احزاب قدرتمند حمایت میکنند که خودشان قوی باشند. در کشور ما به دلیل پیشینهٔ احزاب بعد از انقلاب نگاهها به طرف حزب بدبینانه شده است. بعد از انقلاب در یک مقطع حتی برای حمایت از احزاب، یارانهای را در مجلس تصویب کردند، اما متاسفانه بعدها حمایتی صورت نگرفت. فرهنگ حزبی در کشور بسیار ضعیف است. نهادهای سیاسی که باید تشکیل شوند و به کادرها آموزش دهند به درستی عمل نمیکنند. متاسفانه در کشور ما حزبها تشکیل و فردایش منشعب میشوند و به همین دلیل است که احزابی که فعالیت طولانی دارند انگشت شمارند. در کل نظام باید یک نگاه مثبت و پشتیبانی جدی برای رسیدن به بلوغ احزاب داشته باشد. همچنین خود احزاب هم چالشهای درون حزبیشان را برطرف کنند و از همه مهمتر دارای رسانه باشند.
با این تعریف و در این صورت ما احزاب واقعی چندانی در کشور نداریم. نظر شما این است؟
متاسفانه درست است. شاید بگوییم هیچ حزبی با ویژگیهای که انتظار داریم پدید نیامده است. البته اصلاح طلبان آگاه و علاقهمند فعالین سیاسی برای تشکیل حزب هستند. چرا که فعالین سیاسی میدانند که احزاب نقش بسیار مهمی میتواند در آموزش سیاسی جامعه ایفا کنند. همانطور که مدرسه برای آموزش به مردم لازم است، احزاب هم برای آموزش سیاسی، حزبی و جمعی مردم لازم و بسیار کارساز است.