خبرگزاری کار ایران

علی اکبر جوانفکر:

احمدی نژاد به خاطر مصالح کشور سکوت کرده است / بسیاری از مردم در آرزوی دکتر احمدی‌نژاد به عرصه مدیریت اجرایی کشور هستند

کد خبر : ۲۳۶۲۴۷

بیشترین کارشکنی ها در حق دولت دهم صورت گرفت / احمدی نژاد هیچ برنامه‌ای برای انتخابات مجلس ندارد / دکتر احمدی‌نژاد ولایی ترین رئیس جمهور بعد از انقلاب است / هیچ جلسه ای در ولنجک برگزار نمی شود / مواضع هاشمی در قبال احمدی نژاد خصمانه و کینه جویانه است / هاشمی در خراب کردن رابطه دولت با مراجع موثر بود / اگر فضای باز رسانه‌ای دولت قبل، الان وجود داشت دولت روحانی به زانو درآمده بود

علی اکبر جوانفکر از آن احمدی نژادی‌های دوآتشه است که اعتقاد دارد رئیس دولت دهم ولایی ترین رئیس جمهور تاریخ ایران بوده است. او هم ماننده بسیاری دیگر از احمدی نژادی‌ها بر این باور است که رئیس دولت‌های نهم و دهم طی هشت سال گذشته مظلوم واقع شده است. احمدی نژاد همچنان برای آنها تک ستاره آسمان سیاست ایران است. بنابرهمین تفکر به سراغ او رفتیم تا مشاور رسانه‌ای احمدی نژاد به تحلیل رفتار رئیس جمهور سابق ایران در گذشته و امروز بپردازد و همچنین به تبیین رفتارهای دولت روحانی بپردزاد.

مدیرعامل سابق خبرگزاری ایرانا، درخواست ما را به این شرط که مصاحبه کتبی باشد پذیرفت. مصاحبه‌ای که در ادامه خواهید خواند حاصل این گفت‌وگویی مکاتبه ای با علی اکبر جوانفکر است که و در دو نوبت انجام گرفت؛ نخست سوالاتی برای ایشان ارسال شد و پس از پاسخگویی سوالات تکمیلی نیز به این گفت‌وگو افزوده شد و آقای جوانفکر متعاقبا پاسخ های تکمیلی را در اختیار ما قرار دادند. این گفت‌وگو بر اساس قرار قبلی میان سایت نامه نیوز و آقای جوانفکر بدون هیچ دخل و تصرفی در سوالات و پاسخ‌ها در اختیار خوانندگان قرار گذاشته و منتشر شده است. جوانفکر در این گفت‌گوی کتبی به نکاتی اشاره کرد که شاید پیش از این به آن نپرداخته بود. نوع نگاه احمدی نژاد به هاشمی رفسنجانی، نقد عملکرد دولت روحانی و حال این روزهای مشایی قسمت‌های جذاب این گفت و گوست.

جناب آقای جوانفکر، بسیاری از طرفداران دولت آقای احمدی نژاد از جمله جنابعالی، بر این باور هستند که دولت آقای روحانی کمبودها و مشکلات موجود را به گردن دولت قبل می اندازند. این در حالی است که جناب آقای احمدی نژاد نیز در ابتدای دولتشان، از این روش استفاده می کردند و به نوعی فرافکنی می کردند. آیا این شیوه یک تاکتیک برای دولت هایی است که به روی کار می آیند؟ اگر چنین است، چقدر در دولت آقای احمدی نژاد این تاکتیک مورد استفاده قرار می گرفت؟

شما ابتدا فرضیه ذهنی نادرستی را به عنوان یک واقعیت بیرونی مطرح کرده اید و سپس برپایه آن به طرح سووال پرداخته اید. فرضیه شما این است که آقای احمدی نژاد مسئولیت کمبودها و مشکلات دولت شان را متوجه دولت قبل از خود می کردند که این فرضیه، کاملا خلاف واقع است. توجه داشته باشید که آقای احمدی نژاد ریاست یک دولت موفق، رو به جلو و پرشتاب در مسیر پیشرفت های همه جانبه و بزرگ را برعهده داشت و پیوسته فرصت های جدید را فراروی کشور قرار می داد. دکتر احمدی نژاد فقط آمار عملکرد دولت خودش را در زمینه های مختلف ارائه می کرد و به مردم امکان می داد تا آن را با عملکرد دولت های قبل از خود مقایسه کنند اما متاسفانه دولت یازدهم در عمل نشان داده است که یک دولت ایستا و بدون هرگونه برنامه برای حرکت رو به جلو می باشد. بدیهی است چنین دولتی برای توجیه ناکارامدیهای خود، به بهانه جویی می پردازد و پیشینیان را آماج انواع اتهامات قرار می دهد و از پذیرش هرگونه مناظره ای برای تبیین حقایق گریزان است. تشخیص این مساله کار ساده ای است مگر آنکه فرار از حقیقت بر پذیرش آن رجحان داشته باشد.

فکر می کنید میزان استفاده از این تاکتیک در دولت آقای احمدی نژاد بیشتر بود یا در دولت آقای روحانی؟

با توجه به پاسخ سووال قبل، این سووال بی مورد است.

شاه بیت سخنان رئیس جمهور و تیم دولت یازدهم، انتقاد از عملکرد اقتصادی محمود احمدی نژاد است. به نظر آقای جوانفکر این انتقادها از چه جنسی است؟ دلسوزی یا انتقام؟

اجازه دهید، در این خصوص مردم خودشان قضاوت کنند.

البته که مردم قضاوت خود را دارند، ما می‌خواهیم نظر شما را بدانیم.

دلسوزانه بودن انتقاد، مستلزم ابتناء آن بر یک منطق صحیح و عالمانه است. وقتی انتقاد منعکس کننده هیچ سخن حقی نباشد، از آن بوی آزار دهنده انتقام به مشام می رسد.

در روزهای کنونی، بسیاری معتقدند که آقای احمدی نژاد از برخی رفتارهای خود در زمان ریاست جمهوری پشیمان شده اند و به دنبال اصلاح هستند، شاهد مثال این ادعا هم اعلام خبر خروج آقای مشایی از دفتر ولنجک بود. تحلیل شما از اعلام این خبر، به عنوان یک خبره رسانه چیست؟ آیا این تحلیل را درست می دانید؟

کار جوانمردانه ای به نظر نمی رسد در شرایطی که دکتر احمدی نژاد به خاطر مصالح کشور سکوت اختیار کرده است، برخی افراد یا رسانه ها هر چه دلشان می خواهد به ایشان نسبت دهند. علاوه بر این توجه داشته باشید که تمرکز یک رسانه بر خبرهای بی پایه و اساس، اعتبار آن را مخدوش می کند.

پاسخ شما به این معنی است که خبر خروج آقای مشایی از دفتر ولنجک بی‌پایه و اساس است یا پشیمانی ایشان از برخی تصمیماتشان؟

در این باره قبلا توضیح داده شده است که سوابق خدمات آقای مشایی همواره حاکی از گرایشات فرهنگی ایشان است و پس از خاتمه کار دولت قبل بیشتر به مطالعات فرهنگی مشغول هستند و از ورود به عرصه سیاست پرهیز دارند. بنابراین سووال جهت دار شما را از اساس درست نمی دانم.

آقای احمدی‌نژاد و همکارانشان در روزهای پس از پایان ریاست جمهوری، سیاست سکوت را در پیش گرفته اند و با عدم ارائه اطلاعات از خود به جامعه و رسانه ها، ذهن ها را درگیر سناریو نویسی از ادامه حیات سیاسی خود کرده اند. این سیاست بر اساس چه هدفی در پیش گرفته شده است و شما با این سیاست سکوت و عدم ابراز دقیق آینده سیاسی جریان خود به دنبال چه هستید؟ آیا تصور می‌کنید پس از دوره ای، مردم از این دولت ناامید و به شما رجوع می‌کنند؟

سوال شما را دقیق و مبتنی بر خبرویت نمی دانم. فقط آقای احمدی نژاد سکوت اختیار کرده‌اند و نه همکارانشان! این سکوت هم موضوع تازه‌ای نیست. ایشان در دوران ریاست جمهوری شان نیز سکوت وحدت بخش را در قبال هجمه های بی امان سیاسی و رسانه‌ای، در پیش گرفتند. ما آرزو می کردیم که دولت یازدهم منشاء خدمت به کشور و امید و دلگرمی به مردم می شد و سرانجام مثل دولت قبل با یک کارنامه درخشان کار را به دیگری می سپرد. از ناکارامدی دولت کنونی واقعا متاسف و ناراحت هستیم. ای کاش دولت آقای روحانی هر روز به مدت یک ساعت از شبکه های سراسری صدا و سیما به دولت قبل ناسزا می گفت اما امروز که یک سال و نیم از عمر آن سپری شده است، یک کارنامه عملکردی قابل دفاع را به مردم ارائه می‌داد.

آقای جوانفکر، یکی از فعالان سیاسی چندی پیش اعلام کرد که تیم شما، در حال رایزنی با برخی چهره‌های غیر اصولگرا در شهرستانهاست، تا کرسی‌‎هایی را در مجلس آینده به دست بیاورید. آیا تیم شما به دنبال فتح مجلس است؟

ما از عینک شما به مسائل کشور نگاه نمی کنیم. سطحی نگری به مسائل کشور بلایی است که نه فقط به جان برخی مدعیان سیاست افتاده، بلکه دامنگیر بسیاری از رسانه‌ها نیز هست.

پس اجازه دهید این سوال را به شکل دیگری مطرح کنم. آیا آقای احمدی‌نژاد و حامیان ایشان برنامه‌ای برای انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی دارند؟

بنده از تصمیمات حامیان دکتر احمدی نژاد بی اطلاع هستم اما ایشان هیچ برنامه ای برای انتخابات مجلس نداشته اند.

آقای جوانفکر در برابر سکوت آقای احمدی نژاد، گاها اطرافیان ایشان در مورد بازگشت ایشان به سیاست نقل‌های متفاوتی دارند، آیا با این اعلام‌های ناگهانی به دنبال جذب واکنش‌ها هستید؟

امیدوار بودم در این مصاحبه، پرسش های دم دستی و بی ارزش، مطرح نشود.

در برابر واکنش هایی که نسبت به آمدن آقای احمدی نژاد به قدرت مطرح می‌شود، بیشترین واکنش ها از سوی حامیان قبلی ایشان است. تحلیل شما از دوری با این همه فاصله اصولگرایان از آقای احمدی نژاد چیست؟

حامیان دکتر احمدی نژاد فقط مردم بودند و بس و ایشان همچنان با حامیان خود در ارتباطی نزدیک به سر می برند.

برخی معتقدند که این فاصله به دو دلیل ایجاد شده، دوری احمدی نژاد از ولایت و عدم پاسخگویی وی به سهم خواهی برخی از اصولگرایان. پاسخ شما در این مورد چیست؟

شاید بتوان گفت که طرح اینگونه سووال ها، ریشه در فرار از فهم و پذیرش یک حقیقت دارد و آن اینکه دکتر احمدی نژاد ولایی ترین رئیس جمهور سالهای پس از انقلاب بوده است.

در پاسخ به این اظهار نظر شما، می‌توان مسئله یازده روز خانه نشینی ایشان را به عنوان مثال نقض مطرح کرد؟ چرا باید ولایی‌ترین رئیس جمهور پس از انقلاب، در برابر یک حکم رهبری خانه نشین شود؟

ایراد ما آدم ها این است که خیلی زود یک حقیقتی را فراموش می کنیم و چیزی را می پذیریم که دیگران برای ما ترسیم می کنند یا به تصویر می کشند. مستند به سخنان رهبر معظم انقلاب می گویم که سووال شما سست و بی پایه است. مقام معظم رهبری در این زمینه فرموده اند:

" تحلیلها را بردند به این سمت که بله، در داخل نظام جمهوری اسلامی شکاف ایجاد شده است، حاکمیت دوگانه شده است، رئیس جمهور حرف رهبری را گوش نکرده است! دستگاه‌های تبلیغاتىِ خودشان را از این حرفهای سست و بی پایه پر کردند. "

آقای جوانفکر شما فکر می‌کنید هنوز هم احمدی‌نژاد همان مشایی و مشایی همان احمدی نژاد است؟

کسانی که به خط اصیل انقلاب اسلامی و آرمانها و اهداف بزرگ ملت عزیز ایران پایبند باشند، همیشه شبیه و نزدیک به هم هستند.

آیا کماکان جلسات ولنجک با حضور هیئت دولت برگزار می‌شود؟ در این جلسات چه مباحثی مطرح می‌شود؟

سووالتان از نظر بنده، بی مورد و خارج از قواعد کار حرفه ای به عنوان یک رسانه است.

اینکه ما و مردم بخواهیم در مورد رئیس جمهور سابق کشور اطلاعاتی داشته باشیم و بدانیم تیمی که هشت سال ایران را اداره کرده است، مشغول چه هستند، بی مورد است و غیر حرفه‌ای؟

غیرحرفه ای بودن سووال شما ناشی از این واقیعت است که چنین جلساتی وجود خارجی ندارد و شما می خواهید بدانید که در این جلسات فرضی، چه مباحثی مطرح می شود؟!!

بعد از اتمام دولت نهم و دهم، در برخی محافل مطرح شد که احمدی نژاد از در افتادن با هاشمی و برخی دیگر از کسانی که با آنها به مخالفت برخاسته بود پشیمان شده و پالس های مثبتی را برای ایجاد ارتباط با آنها فرستاده است. این خبر درست است یا خیر؟ اگر خیر جواب شما باشد، یعنی آقای احمدی نژاد با همان شدت هنوز هم مخالف آقای هاشمی هستند؟

سووال جهت دار شما برپایه ذهنیتی ناصحیح تنظیم شده است. دکتر احمدی نژاد هیچ خصومت شخصی با آقای هاشمی رفسنجانی نداشته و ندارند. تفاوت در نگرش مدیریتی و چگونگی اداره بهینه کشور با حفظ آرمانهای انقلاب و برخی باورها و رفتارهای ناهنجار از سوی آقای هاشمی، اساس این اختلاف را تشکیل می دهد. البته با کمال تاسف باید تصریح کنم که رفتار و مواضع آقای هاشمی رفسنجانی نسبت به آقای احمدی نژاد و دولت قبل، به هیچوجه قابل توجیه نبوده و نیست زیرا پیوسته تمایلات خصمانه و کینه جویانه ایشان را به نمایش در آورده است.

این تفاوت در نگرش مدیریتی از چه زمانی آغاز شد؟ زیرا در زمانی که آقای احمدی نژاد استاندار دولت آقای هاشمی بودند، ایشان را سردار سازندگی خواندند و اعلام کرده بودند که آیت‌الله رفسنجانی - رئیس‌جمهور وقت ایران - همیشه و در همه ابعاد در صحنه‌ها و شرایط دشوار انقلاب اسلامی، از عناصر تعیین‌کننده است و نام هاشمی در تاریخ پرافتخار انقلاب اسلامی با درخشندگی و به نیکی ثبت خواهد شد. چگونه می‌شود که نگرش ایشان نسبت به آقای هاشمی تا این حد دچار تغییر شود؟

شما روی نکته ای انگشت گذاشته اید که به طور قطع نشانه ای مثبت از شخصیت دکتر احمدی نژاد است. به این معنا که قضاوت و نظر ایشان، همواره مبتنی بر حال افراد بوده است. تمجید از آقای هاشمی رفسنجانی دوران امام و کسی که در سالهای ریاست جمهوری اش با وجود برخی انتقادات اصولی، منشاء کارهای مثبتی برای کشور بوده است، به همان اندازه ارزشمند است که تقبیح آقای هاشمی رفسنجانی ده دوازده سال اخیر بویژه بازیگر اصلی در وقوع حوادثتلخ و غم انگیز پس از انتخابات سال ۸۸.

یکی از انتقادهایی که به دولت شما مطرح بود، بی توجهی به روحانیون و بیت مراجع بود. مثلا آقای فرشیدی در مصاحبه با ما اعلام کرد که پس از پخش سوالات موهن نسبت به پیامبر اعظم، خواسته فردی را برای توضیح به نزد علمای قم بفرستد، که با ممانعت آقای احمدی نژاد مواجه شده است. آیا هدف خاصی را در این مسیر جستجو می کردید؟

اولا استفاده از لفظ " دولت شما " کار صحیحی نیست. دولت متعلق به ملت است و در ملکیت افراد قرار ندارد. ثانیا شما کافی است به سوابق دو سال اول دولت نهم در خصوص ملاقاتهای مستمر رئیس جمهور با مراجع معظم مراجعه کنید و سپس آن را با دیدار سایر روسای جمهور سالهای پس از انقلاب با مراجع محترم در مدت مشابه مقایسه نمایید. در آن صورت متوجه خواهید شد دولت دکتر احمدی نژاد در ابتدای کار خود، اهتمام ویژه ای به ارتباط با مراجع معظم داشته است. ضمنا توجه داشته باشید که دولت موظف است در چارچوب منویات ولایت فقیه حرکت کند و مراجع معظم می توانند نظرات خود را در باره مسائل کشور به رهبر معظم انقلاب منعکس کنند تا اگر صلاح دانستند، به صورت دستور العمل به مقامات ذیربط منعکس شود. این امر نباید به منزله بی توجهی با مراجع محترم تلقی شود.

چه شد که این رویه در ادامه دولت دکتر احمدی‌نژاد ادامه نیافت. یعنی رابطه‌ای که در سال‌های اولیه بین دولت و قم برقرار بود با همان کیفیت ادامه نیافت و در سال های پایانی دولت دکتر احمدی نژاد عملا علمای زیادی در مقابل دولت قرار گرفتند؟

من ترجیح می دهم از ورود به این مساله اجتناب کنم اما معتقدم که این امر دلایل مختلفی دارد و نقش منفی آقای هاشمی رفسنجانی و دست های پیدا و پنهان او در این امر نیز تاثیر خود را داشته است.

برخی از وزرایی که از دولت شما در طول این ۸ سال جدا شدند، انتقادهایی زیادی را نسبت به عملکرد رئیس جمهور سابق مطرح می کنند و گاها حرفهایی تندی می زنند. مثلا پرویز کاظمی احمدی نژاد را دروغگو خواند، فرشیدی مدیریت احمدی نژاد را سرهنگی خواند، تقی پور او را خود رای می خواند و… شما ریشه این انتقادات صریح را چه می دانید؟

سایت نامه به صورتی هدف دار و گزینشی با این سه نفر مصاحبه کرده است. مثلا کلمه " خودرای " را خبرنگار این سایت به آقای تقی پور نسبت داده است در حالی که ایشان گفته است: از نظر من این رفتار مثبت است و مدیر خیلی نباید نظراتش را عوض کند یا نظر خود را بر نظر دیگران منطبق کند. با این حال بنده هیچ تمایلی برای پاسخگویی به اینگونه موارد ندارم.

آقای جوانفکر دولت یازدهم، در طول یکسال و اندی که بر سر کار آمده، بیشتر انرژی و تمرکز خود را بر روی مذاکرات هسته ای گذاشته. تحلیل شما از عملکرد تیم روحانی در این مدت چیست؟

شخصا بر این باورم که آقای روحانی و دولت یازدهم با چشمانی کاملا بسته و بدون توجه به ضرورت بستر سازی های لازم، وارد مذاکره با ۱ + ۵ و سپس آمریکا شدند و آنچه امروز به شکل تاسف باری شاهد آن هستیم، محصول یک بی تدبیری بزرگ و خطای استراتژیک است.

حل پرونده هسته‌ای مهم ترین هدف روحانی در دولت یازدهم است. آقای روحانی معتقد است که در دولت آقای احمدی نژاد مسیر پرونده هسته‌ای درست طی نشده است و دولت یازدهم تصمیم به حل این موضوع دارد، شما اولا به عنوان یکی از اعضای دولت آقای احمدی نژاد، معتقد به این تحلیل دولت یازدهم هستید؟ و ثانیا روند این پرونده را در دولت روحانی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نگاهی به نتایج اقدامات انجام شده، حقیقت را روشن خواهد کرد. ما فرض را بر صحت اظهارات آقای روحانی می گذاریم. به این ترتیب در نتیجه بی تدبیری دولت قبل!!، ملت ایران با عزت و قدرت تمام بر حقوق هسته ای خود تاکید کرد و ایران با تبدیل شدن به یک کشور هسته‌ای، قدرت چانه زنی خود را با قدرتهای جهانی افزایش داد اما در نتیجه تدبیر دولت یازدهم!! شاهد هستیم که داشته های هسته ای خود را به ثمن بخس از دست دادیم، غربی ها با زبان تحقیر و تهدید با ملت ایران مواجه شدند و " دستاورد هیچ " ره آورد غم انگیز و تاسف باری برای ایران بوده است.

با توجه به سبقه فعالیت شما در حوزه رسانه، عملکرد تیم رسانه ای دولت را چگونه ارزیابی می کنید. در دوره شما احمدی نژاد خود یک فرد توانا در هدایت و تحت تاثیر قراردادن رسانه ها بود و شما احتمالا در این خصوص کار دشواری نداشتید؛ اما الان خیلی تیم رسانه ای دولت هماهنگ به نظر نمی رسد.

در دولت آقای احمدی نژاد، شاهد یک فضای باز سیاسی و رسانه ای در کشور بودیم و رسانه ها با آزادی کامل تندترین توهین ها و تخریب ها را به اسم انتقاد علیه دولت و شخص رئیس جمهور انجام می دادند تا آنجا که گلایه شدید رهبر معظم انقلاب را در پی داشت. در دولت کنونی متاسفانه یک فضای بسته را در عرصه سیاست و رسانه تجربه می کنیم. بخش اعظم رسانه ها با گرایش اصلاح طلبی حامی دولت هستند و با این وجود در موارد خاصی شاهد هستیم که شورای امنیت یا وزارت ارشاد، رسانه ها را از پرداختن به برخی موارد مثل موضوع کرسنت منع کرده اند. در این فضای بسته، بزرگترین حادثه یعنی مذاکرات هسته ای با کمترین اطلاع رسانی در حال انجام است و مردم نامحرم انگاشته شده اند و البته هیچ صدایی در مخالفت با وضع موجود نیز به گوش نمی رسد. دولت یازدهم با وجود برخورداری از بیشترین حمایت رسانه ای، تا کنون کمترین ظرفیت انتقاد پذیری را از خود نشان داده است. بدون تردید اگر فضای باز رسانه ای دولت قبل در دولت یازدهم نیز ادامه می یافت، دولت کنونی در برابر بسیاری از چالش های واقعی و سنگین، به زانو در می آمد.

یکی از مواردی که آقای احمدی نژاد در دوره ریاست جمهوری شان به آن انتقاد زیادی داشتند، سنگ اندازی مجلس و نمایندگان بود، این موضوع در دولت آقای روحانی نیز مطرح است، مقداری در خصوص تعامل مجلس و دولت در دوره خودتان و اکنون توضیح بفرمایید. آیا مجلس در برابر رفتارهایی که دارد، از بیرون مجلس خط می گیرد؟ اگر پاسخ شما مثبت است در دروه شما از کجا خط می گرفت و اکنون از کجا خط می گیرد.

داشتن یک ارزیابی صحیح و جامع از وضعیت کشور بیش از هر چیز مستلزم واقع بینی است و این امر حکم می کند که هر رفتاری در موقعیت زمانی خودش مورد بررسی قرار گیرد. به این معنا که دولت های نهم و دهم با تمام ظرفیت در حال خدمت به کشور و حرکت رو به جلو بودند. درهمه بخشهای زیرساختی و فعالیت های عمرانی مثل احداثبزرگراه، آزاد راه، راه روستانی، مسکن، بیمارستان ومراکز بهداشتی و درمانی، گسترش بی سابقه ارتباطات، صنایع مهم مانند فولاد، سیمان، پتروشیمی، پالایشگاه و بسیاری از موضوعات دیگر، کارهای انجام شده در دولت قبل چند برابر دولتهای پس از انقلاب بوده است، قهرا چنین دولتی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب توانسته است، انقلاب را در ریل صحیح خودش قرار دهد، باید در همه زمینه ها مورد حمایت دو قوه دیگر قرار گیرد تا ضمن برخورداری از یک هم افزایی ضروری، بتواند با شتاب افزونتری در مسیر پیشرفت همه جانبه کشور حرکت کند اما آشکارا مشاهد شد که بیشترین کارشکنی را در کار دولت قبل انجام دادند. امروز دولت یازدهم با وجود برخورداری از بیشترین حمایت دو قوه دیگر، متاسفانه، ناکارامدی آشکار و البته شبهه انگیزی را در اداره امور کشور از خود نشان داده است.

برخی از وزرای آقای احمدی نژاد در جلسه هماهنگی اصولگرایان برای مجلس شرکت می‌کنند. این افراد نماینده شما هستند یا شخصا حضور میابند؟ آیا اصولا شما قائل به وحدت با سایر اصولگرایان هستید؟

پاسخی که به پرسش های قبلی داده ام، جایی برای طرح این سووال باقی نمی‌گذارد.

آقای باهنر چندی پیش اعلام کرد که ما هنوز نتوانسته‌ایم بفهمیم که تعریف احمدی نژاد از اصول گرایی چیست؟ اولا می‌خواهم بدانم آیا آقای احمدی نژاد خود را اصول گرا می‌دانست و ثانیا نظر شما به عنوان یکی از نزدیکان رئیس جمهور سابق از تعریف ایشان از اصول گرایی چیست؟

شما اگر تمایل دارید، افرادی مثل کسی که از او نام بردید با مفهوم اصولگرایی از نگاه آقای احمدی نژاد آشنا شوند، بهتر است متوجه " آب در هاون کوبیدن " خود باشید. برای پی بردن به تعریف اصولگرایی از نگاه دکتر احمدی نژاد، کافی است به کارنامه درخشان عملکرد دولتهای نهم و دهم نگاه کنید که مبتنی بر خدمت صادقانه به مردم و منعکس کننده پیشرفت همه جانبه مادی و معنوی کشور، دستیابی به بالاترین رشد علمی در میان کشورهای جهان و تبدیل ایران عزیز به یک کشور هسته ای بود.

شنیده‌‌های ما حاکی از آن است که اختلافاتی میان تشکل «هما» و رئیس جمهور سابق ایجاد شده است و به طور رسمی از هم جدا شده است، شما این خبر را تایید می‌کنید؟

تشکل هما چیست؟ اگر چنین تشکلی وجود دارد، چه ارتباطی با رئیس جمهور سابق دارد؟ نباید اجازه دهید که ذهن شما تحت تاثیر فرضیات و اطلاعات ناصحیح قرار گیرد.

وضعیت دانشگاه ایرانیان به کجا ختم شد؟ در حالی شورای عالی انقلاب فرهنگی به این دانشگاه مجوز داده است، دولت یازدهم منکر این مجوز شده و اعلام می‌کند این دانشگاه مجوز ندارد.

در دو ماه آخر دولت هشتم، رئیس جمهور وقت مجوز ۲۰۰ دانشگاه را صادر کرد که با ۶۰ مجوز قبل از آن مجموعا به ۲۶۰ مجوز رسید. دولت دکتر احمدی نژاد بر این باور بود که باید از همه ظرفیت های بالقوه در عرصه علمی کشور استفاده شود، بنابراین با هیچیک از مجوز های رئیس جمهور هشتم مخالفت نشد. مجوز دانشگاه ایرانیان از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی صادر گردیده و همه اقدامات لازم در وزارت علوم پیگیری و به نتیجه رسیده است. رفتار خصمانه در برابر دانشگاه ایرانیان، مظهر مخالفت غیرقانونی و زورگویانه دولت یازدهم با علم و گسترش آن در کشور است.

به عنوان سوال پایانی مردم چه زمانی باید منتظر آمدن دوباره آقای احمدی نژاد باشند؟

اولا تصمیم گیر اصلی در این زمینه خود دکتر احمدی نژاد هستند و بنده نمی توانم از ایشان اعلام نظر کنم. ثانیا درست است که بسیاری از مردم در آرزوی بازگشت دکتر احمدی نژاد به عرصه مدیریت اجرایی کشور هستند اما شخصا معتقدم که این امر، مستلزم فراهم آمدن شرایط مناسب است زیرا اگر روند امور کشور بر همان منوال تاسف باری باشد که در دو سال آخر دولت دهم شاهدش بودیم، ایشان قادر به انجام وظایف و تعهدات خود در جایگاه ریاست جمهوری نخواهد بود.

ممکن است شرایط مطلوبی که تحقق آن را زمینه بازگشت دکتر احمدی نژاد به قدرت است را تشریح کنید؟

من مایل به بیان جزئیات این مساله نیستم اما روشن است که رئیس جمهور باید بتواند بر اساس اختیارات تعیین شده در قانون اساسی، به وظایف خود عمل کند. ماموریت های سنگینی بر عهده رئیس جمهور گذاشته شده است که از جمله آنها برنامه ریزی جامع در جهت پیشرفت های اقتصادی، تنظیم روابط خارجی و پشتیبانی از حقوق اساسی ملت است. برای انجام بهینه این وظایف، دو قوه دیگر باید پشتیبان رئیس جمهور باشند نه در مقابل او.

منبع: نامه نیوز

ارسال نظر
پیشنهاد امروز