احمد شیرزاد:
دوره اصلاحات قدرت محور به سر آمده است
من فکر میکنم اصلاحات در ایران قویتر از گذشته عمل میکند. بخش زیادی از آرامشی که امروز در جامعه ما وجود دارد به دلیل مشی اصلاح طلبانه منتقدان دولت است.
اصلاحات جامعه محور، همان بحثی که حزب ندای ایرانیان همزمان با گفتمان بازخوانی اصلاحات بدان پرداخت؛ کمپین آب زندگی است، مراسم هفته کتاب خوانی و دعوت به مطالعه از تلاشهای است که یک حزب نه فقط سیاسی بلکه اجتماعی از همان آغاز بدان پرداخت. حزب جدید این بار نه مانند دیگر احزاب اصلاح طلب رویکرد صرف به قدرت دارد بلکه در جهت کنشگری اجتماعی و فعال کردن بدنه اجتماعی حرکت میکند. دکتر احمد شیرزاد استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاح طلب میگوید «چند سالی است که دو رویکرد وجود دارد، اصلاحات جامعه محور و اصلاحات سیاست محور. فکر میکنم اصلاح طلبان در بازخوانی رفتار خود اصلاحات جامعه محور را باید مد نظر قرار دهند. اصلاح طلبان در سطح جامعه مدنی قدرت فعالیت خوبی دارند» بنا به توصیه بسیاری از فعالین سیاسی اکنون اصلاح طلبان رویکرد حرکت به سمت جامعه را در کنار حرکت سیاسی خود برگزیدهاند. مشروح گفتوگوی دکتر احمد شیرزاد با سایت خبری و تحلیلی ندای ایرانیان در ذیل آمده است:
پس از ۸ سال خاموشی احزاب و رکود فعالیتهای سیاسی، امید میرفت با روی کارآمدن دولت یازدهم، رکود فعالیت اصلاح طلبان پایان یابد. آیا یک چنین تغییرشرایطی را میبینید؟
ما اصلاح طلبان در شرایط فعلی با یک فضای متناقض روبرو هستیم، هنوز شرایط سیاسی کشور برای همه قابل هضم نیست. منظور من از شرایط، فضای باز سیاسی برای فعالیت است. منظورمن ازهمه تمام ارگانهایی هست که در با نشاط بودن فعالیت سیاسی دخیل هستند. به معنای دیگرمنظورمن فقط دولت یازدهم نیست. همگان امروز به درستی میدانند که فعالیت احزاب و جمعیتها تنها با وزارت کشور نیست ارگانها و نهادهای مختلفی بر فعالیت سیاسی و فضای سیاسی کشورنظارت دارند. معتقدم که با مجوز وزارت کشورهمه چیز تمام نخواهد شد. ما اکنون شاهد این هستیم که در مجلس ارگانی در حال شکل گیری است که میتواند فارغ از وزارت کشور مجوز راهپیمایی دهد. بنابراین فضای فعالیت سیاسی تنها با مدیریت و نظارت دولت کنترل نمیشود. ازسوی دیگر باید بدانیم رخدادهای سال ۸۸ آرایش قوای سیاسی کشوررا تغییر داد. ازجهاتی اصلاح طلبان با بدنه اجتماعی قوی که برایشان ایجاد شده بود خارج ازقدرت اجرایی کشورقرار گرفتند و تا سال ۹۲ نتوانستند از پشتوانه اجتماعی خود بهره بگیرند. این عامل موجب شد قدرت اجرایی عیان اصلاح طلبان ازسال ۸۸ به بعد کاهش پیدا کند و تا سال۹۲ به همین ترتیب ادامه داشته باشد. ازدست رفتن مناصب اجرایی موجب شدرقیب از این فضا استفاده کرده و تا حال حاضربیشترین سخت گیری را نسبت به نیروها و جریانهای اصلاح طلب داشته باشد چرا که ضعیف شد رقیب اصلاح طلب به اصول گرایان اجازه میداد بیشترین استفاده را از جایگاه اجرایی و نظارتی خود ببرند. این اتفاق از ۸۸ تا سال ۹۲ رخ داد و اصول گرایان رقیب بلامنازع اصلاح طلبان بودند.
آیا انتخابات ۹۲ و روی کار آمدن دولت روحانی با شعارهای اصلاح طلبانه، تاثیری بر فضای سیاسی کشور نداشت؟
فضای سیاسی ایران به واسطه امید ایجاد شده تغییراتی در خور توجه داشت. اما تغییرات در همه نهادها آنچنان نبود که بگوییم، فضا به طور کامل متحول شد و به دوران اصلاحات بازگشتیم فکر میکنم ما اکنون به شرایط، سالهای ۸۴ تا ۸۸ بازگشتهایم، و فضا به آن صورت که اصلاح طلبان آرزو دارند نیست، اما تفاوت جدی آن با گذشته امید به تغییر تدریجی است.
یعنی دولت نمیخواهد تغییری در شرایط ایجاد شود و فضا برای کنش گران عرصه سیاسی فراختر شود؟
اتفاقا برعکس اراده دولت این است که جریانهای سیاسی کشور پویایی گذشته را بازیابند اما همانطور که گفتم در کنار دولت، قدرتهای غیر متمرکزی وجود دارند که حرکت دولت را در جهت پیاده کردن شعارهایش کند میکنند. جاده باز، امکانات و بسترها دیگر مانند گذشته فراهم نیست، فضای سیاسی ایران هم به مانند شرایط اقتصادی دیگر به دوران اصلاحات باز نمیگردد یا حداقل زمان و بسترهای فراوانی را میطلبد تا ما زمان اصلاحات را تجربه کنیم. باید بدانیم که اصلاح طلبان هیچگاه بیتحرک نبودهاند، شرایط سیاسی کشور ما ایجاب کرده است که در فصل انتخابات فعالیتها نمود بیشتری داشته باشد. این روزها هم احزاب ما بیش از آنکه برنامه محور و استراتژی محورباشند انتخاباتی محور هستند.
اصلاح طلبان چه کاری انجام دهند تا قویتر از گذشته باشند و فعالیتهایشان از حالت انتخاباتی محور خارج شود؟
چند سالی است که دو رویکرد وجود دارد، اصلاحات جامعه محور و اصلاحات سیاست محور. فکر میکنم اصلاح طلبان در بازخوانی رفتار خود اصلاحات جامعه محور را باید مد نظر قرار دهند. اصلاح طلبان در سطح جامعه مدنی قدرت فعالیت خوبی دارند، جامعه مدنی این روزها حرف اصلاح طلبان را به درستی درک میکند و نسبت به اصلاح طلبان واکنش مثبت نشان میدهد. من فکر میکنم دوره اصلاحات قدرت محور به سر آمده است. اصلاح طلبان به جای آنکه به سمت قدرت و جایگاههای سیاسی حرکت کنند میتوانند به سمت جامعه مدنی حرکت کنند. و به یک معنا اصلاحات جامعه محور را در پیش بگیرند. ممکن است چند حزب اصلاح طلب هم ممکن امروز باشند و به مناسبتهای مختلف بیانیه هم بدهند اما اینکه دارای قدرت سیاسی باشند محل تردید است. آنچه جریان و بدنه اصلاحات نیاز دارد نگاه جامعه محور به فعالیتها است. به هر حال انتخابات سال آینده وزن سیاسی اصلاح طلبان را نشان خواهد داد.
ایده آل شما از آینده گفتمان اصلاح طلبی چیست؟
اجمالا به آینده ایران بسیار خوشبین هستم و رخدادهای یک یا دو سال اخیر این خوشبینی را افزایش داده است. ما شاهد یک دوره پر تلاطم در منطقه خاور میانه بودیم خیزشهای مردم منطقه علیه حاکمانشان اتفاقی بود که در دهههای گذشته بسیار نادر بود. برخی فکر میکردند ما در ایران چرا از خیزشها بازماندهایم و در جریان دموکراسی خواهی عقب هستیم؛ اتفاقهای بعدی به همه نشان داد که آنچه در جامعه ایران میگذرد یک تغییر عمیق است. ما هیچگاه شاهد یک زیر و روی ناگهانی در عرصه قدرت نبودیم و غیر از سال ۵۷. چارچوب مشخص جمهوری اسلامی مبنای حرکت اصلاحی جامعه مدنی بوده است. اتفاقا اکثر اصلاح طلبان در طول تاریخ ۳۶ ساله انقلاب این چارچوب را پذیرفتهاند و بر مبنای آن گام برداشته است. جامعه مدنی ایران بر مبنای همین حرکت اصلاحی روز به روز قویتر شده است. جنبش زنان، دمو کراسی خواهی و حقوق شهروندی قویتر از گشته است. بنابر این اصلاح طلبی از ساختارهای قدرت عبور کرده است و ساختاری اجتماعی و جامعه محور پیدا کرده است. من فکر میکنم اصلاحات در ایران قویتر از گذشته عمل میکند. بخش زیادی از آرامشی که امروز در جامعه ما وجود دارد به دلیل مشی اصلاح طلبانه منتقدان دولت است. همین اصلاح طلبی رویکرد افتراقی ما با انقلابهای منطقه است و اتفاقا نقطه قدرتمندی اصلاح طلبی است. ما در عصر حاضر در عرصه تفکری و ایدئولوژیک جهشهای بزرگی را تجربه کردهایم.