خبرگزاری کار ایران

گپی با محمد رمضان‌زاده، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه تهران:

انجمن اسلامی؛ جایی برای شنیده شدن صداهای متفاوت

کد خبر : ۲۳۰۴۷۹

در مورد دانشجویان ستاره‌دار خوشبختانه خیلی از افراد مساله‌شان حل شده، اما اتفاق جدیدی که افتاد یک تعدادی از دوستان در حین تحصیل محروم شدند، در شهرستان‌ها هم این اتفاق زیاد افتاده، این مساله خیلی نگران کننده بود، البته وزارت علوم در حال پیگیری این مساله است. بحثدیگری هم که ما همیشه جزو محورهای اصلی مطالبات‌مان است، بحثپولی کردن دانشگاه‌هاست، این مساله با شایسته‌سالاری و عدالت طلبی در تناقض است، و هیچ توضیح قابل قبولی هم تا به حال به ما نداده‌اند، نه از طرف وزارت بهداشت و نه از طرف وزارت علوم.

قرار بود به مناسبت روز دانشجو میزگرد داشته باشیم، با حضور نمایندگان بسیج دانشجویی و انجمن اسلامی دانشگاه تهران. بهانه‌مان هم این بود که نیم قرن بعد از اینکه فعالان دانشجویی در دانشگاه تهران یک تاریخ ماندگار را رقم زدند و ۱۶ آذری را ساختند که هنوز هم یادآور آگاهی و کنشگری دانشجویان است، بنشینیم پای صحبت‌های نمایندگان دو گروه از تاثیرگذار‌ترین گروه‌های فعال دانشجویی در سطح دانشگاه تهران اما متاسفانه نماینده بسیج دانشگاه بعد از شنیدن دعوت‌مان، همراه‌مان نشدند و تماس‌های‌مان برای پیگیری و هماهنگی میزگرد با بوق ممتد و رد تماس روبه‌رو شد. با بسیج دانشجویی دانشگاه‌های دیگر هم تماس گرفتیم تا دعوت‌شان کنیم اما باز هم بعد از گرفتن اطلاعات در مورد برنامه و ساعت و تاریخ و نام و سمت حاضران جلسه، ما ماندیم و تماس‌های بی‌پاسخ مسوولان. به هر صورت محمد رمضان‌زاده خوش‌قولی کرد و ما هم قید میزگرد را زدیم و نشستیم پای صحبت‌های دبیر جوانی که دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه است و از سال ۸۹ در انجمن اسلامی دانشگاه تهران فعالیت می‌کند. بحثاستقلال تشکل دانشجویی برای انجمن خیلی مهم است، چه از نظر مالی و چه در سطح تشکیلاتی. ساختار یک تشکل می‌تواند خبر از استقلال آن تشکل داشته باشد، وقتی ساختار یک تشکل انتخابی است، خود به خود ضریب خطای اینکه یک فرد غرض‌مند بخواهد از یک حدی در تشکل بالاتر برود، پایین می‌آید

دانشجوها این روزها چقدر با اندیشه و تفکری که ۱۶ آذر ۳۲ را ساخته آشنا هستند؟
خیلی کم. شاید حتی در انجمن اسلامی هم خیلی‌ها آشنا نباشند با اتفاقی که در آن سال افتاده است. حتی بعضی از اعضای انجمن تصور می‌کنند که این سه شهید عضو انجمن اسلامی بودند. در صورتی که فقط آقای قندچی عضو جبهه ملی بودند و با فعالان آن سال‌های انجمن ارتباطاتی داشتند، آقایان شریعت‌رضوی و بزرگ‌نیا گرایشات نزدیک به حزب توده داشتند. اینکه هدف و اندیشه‌یی که منجر به این اتفاق بوده چه چیزی بوده است هم شاید فراموش شده باشد. حتی بعضی تشکل‌ها مثل بسیج معتقدند که ۱۶ آذر یک حرکت استکبارستیز بوده، در صورتی که اگر نگاه‌مان تاریخی باشد، نمی‌توانیم فضای بعد از کودتا را نادیده بگیریم. مسلما وجه اصلی این حرکت و شروع یک‌سری تحرکات سیاسی که اکثرا بعد از کودتا شکل گرفت بیشتر بعد استبدادستیزی داشت تا استکبارستیزی.

شما به عنوان یک فعال دانشجویی فکر می‌کنید چطور می‌شود این آگاهی را ایجاد کرد؟

اولین نکته این است که این آگاهی به درستی از گذشتگان منتقل شود، قبل از انقلاب به ۱۶ آذر خیلی کم پرداخته شده، فکر نمی‌کنم بیشتر از یک یا دو کتاب در این زمینه داشته باشیم، یکی کتاب آقای یزدی است و دیگری کتاب آقای میثمی. این آگاهی‌بخشی باید به صورت تدریجی و با برنامه‌ریزی صورت بگیرد. حتی نگاه‌مان باید کلی‌تر باشد نه صرفا ۱۶ آذر و یک برهه خاص تاریخی. بحثمهم برای ما دغدغه ایجاد کردن است. دغدغه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی بین دانشجوها مساله مهمی است. باید برای این کار برنامه‌ریزی صورت بگیرد چون ممکن است در شرایط فعلی از برگزاری همایش هم خیلی استقبال نشود، زیرا بسیاری از مسائل دغدغه روز دانشجوها نیست و این دغدغه باید ایجاد شود.

در برگزاری برنامه‌های روز ۱۶ آذر انجمن چه اهدافی را دنبال می‌کنید؟

با توجه به فضای کلی جامعه در سال‌های اخیر عملا فضایی برای ابراز عقیده دانشجوها نبوده. انجمن اسلامی در چهار سال دوم دولت آقای احمدی‌نژاد امکان برگزاری هیچ برنامه‌یی در سطح وسیع نداشت و تنها برنامه‌هایی که اجازه برگزاری داشتیم ۱۶ آذر بود و یک برنامه مجمع سالیانه و چون در طول سال امکان برگزاری هیچ برنامه‌یی را به دانشجوها نمی‌دادند، مسلما برنامه بیشتر بعد هیجانی پیدا می‌کرد تا اینکه بخواهد آگاهی بخشی در سطح وسیع داشته باشد، البته حدود ۲۰۰۰ نفر در برنامه ۱۶ آذر انجمن شرکت می‌کنند که همه هم اعضای انجمن نیستند و سخنرانی‌ها می‌تواند برای‌شان آگاهی‌دهنده باشد.

استقلال تشکل‌ها با تغییر دولت‌ها و وزیر و حتی ریاست دانشگاه چقدر خدشه‌دار می‌شود؟

این بحثاستقلال تشکل دانشجویی برای انجمن خیلی مهم است، چه از نظر مالی و چه در سطح تشکیلاتی. ساختار یک تشکل می‌تواند خبر از استقلال آن تشکل داشته باشد، وقتی ساختار یک تشکل انتخابی است، خود به خود ضریب خطای اینکه یک فرد غرض‌مند بخواهد از یک حدی در تشکل بالاتر برود، پایین می‌آید. تشکل‌هایی که به جریانات دانشجویی اصلاح‌طلب برچسب می‌زنند که مستقل نیست، ساختار خودشان، یک ساختار انتصابی است. تا یک مرحله‌یی مسوولان و اعضای‌شان انتخاب می‌شوند اما مسوولان اصلی از بیرون دانشگاه انتصاب می‌شوند.
این پروپاگاندا را رسانه‌های اصولگرا بیشتر ایجاد کرده‌اند، من با اطلاعاتی که دارم نمونه تاریخی برای این قضیه نمی‌بینم که انجمن‌های اسلامی حرف شنوی از بیرون دانشگاه داشته باشند. برچسب‌هایی هم به انجمن اسلامی زده می‌شود که اینها بازوی احزاب و شخصیت‌های سیاسی هستند و… هر چند منکر این نمی‌شود بود که در گذشته نیروهای حزبی خارج از دانشگاه بودند که با این هدف که بتوانند دغدغه‌های حزبی خودشان را وارد تشکل‌ها بکنند، وارد انجمن شدند اما اینکه بخواهیم این مساله را تعمیم بدهیم به یک جریان دانشجویی درست نیست.
البته همسویی فکری را نباید نادیده بگیریم، یک گروه با تفکر خود و پویایی داخل مجموعه خودش به یک نتیجه‌یی می‌رسد، این نتیجه ممکن است همسو باشد با یک‌سری تفکرات بیرون از دانشگاه، این استقلال جریان دانشجویی را زیر سوال نمی‌برد. ما ذات فعالیت دانشجویی را ذات انتقادی می‌دانیم، این نگاه انتقادی با کنش سیاسی معطوف به قدرت سازگاری ندارد. اخلاق سیاسی یا لوازم سیاسی کنش معطوف به قدرت با لوازم فعالیت دانشجویی یکسان نیست.

مسائلی که در حال حاضر تشکل‌های دانشجویی با آن روبه‌رو هستند، چیست؟

در یک سال گذشته آن‌طور که افکار عمومی تصور می‌کنند که فضای دانشگاه‌های باز شده، این اتفاق نیفتاده. هنوز امکان فعالیت گسترده انجمن در دانشگاه وجود ندارد. البته انجمن اسلامی به دلیل سبقه‌یی که دارد کمتر تحت تاثیر این فشارهای بیرون از دانشگاه بوده اما فشارهای بیرونی روی فعالیت تشکل‌های اصلاح‌طلب به نظر من کم نشده.
یک بحثدیگری که وجود دارد، بحثتغییر سبک زندگی است که متاثر از فضای چهار سال آخر دولت آقای احمدی‌نژاد است. خانواده‌ها قبل از اینکه دانشجو وارد دانشگاه شود، از فعالیت داخل دانشگاه منع‌شان می‌کنند و از تبعات بعدی این فعالیت‌ها واهمه دارند. بخشی از این تفکر توسط رسانه‌ها شکل گرفته که هزینه فعالیت سیاسی به لحاظ روانی بالا رفته است. در کنار تمام اینها فضای کار تشکیلاتی هم جدی گرفته نشد، روح کار تشکیلاتی فراموش شده، ما نیازداریم به یک آگاهی بخشی، سرخوردگی که ایجاد شد، باعثشد انجمن‌ها محدود شوند به خودشان.
مورد دیگر این است که باز اندیشی در ایده‌ها و هویت‌ها صورت نگرفته و به یک نوعی امکان گفت‌وگو با بدنه دانشجویی کم‌کم در حال از بین رفتن است و یک فاصله زیادی ایجاد می‌شود بین دانشگاه و جامعه. همه این عوامل دست به دست هم می‌دادند که این فعالیت‌ها و جریانات دانشجویی کم فروغ شوند.
حفظ نهاد دانشجویی هم خیلی مهم است، شما در مورد انجمن تهران می‌بینید که این سابقه تاریخی چقدر توانسته کمک کننده باشد حفظ انجمن یکی از تبعاتش این است که یک تشکل را دچار محافظه‌کاری می‌کند. این یک بحران است که شما هم بخواهی نهادت را حفظ کنی و با بحثمحافظه‌کاری روبه‌رو باشی و از طرف دیگر با بحثآرمان‌خواهی مواجه باشی و با این آرمان‌خواهی به دام افراط نیفتی. باید یک تعادلی این بین ایجاد شود، که شما هم بتوانی نهاد خودت را حفظ کنی، و به دام محافظه‌کاری نیفتی و هم اینکه آرمان‌ها را قربانی حفظ نهاد نکنی. انجمن تهران دو بار تا مرز تعلیق رفت، بحثترس ار تعلیق یا تعطیلی نهاد انجمن وجود داشته و ترس به جایی هم بوده. بحثی که وجود دارد این است که از دل این ترس‌ها محافظه‌کاری بیرون نیاید.

انتظاری که از انجمن اسلامی در حالت ایده‌آل می‌رود چیست؟

ایده‌آل بر مبنای فضا تعریف می‌شود، شما می‌بینید در سال ۱۳۲۱ که انجمن تشکیل شده تا ۱۳۳۲ ایده تشکیل انجمن اسلامی فعالیت مذهبی بوده، در فضایی که جریان غالب دانشگاه یک فضای غیرمذهبی بود، ایده‌یی که در آن فضا شکل گرفت مذهبی بود، اساسنامه‌های اولیه را شما نگاه کنید مبارزه با خرافات و ترویج تفکر اسلامی خیلی کم شما رویکرد سیاسی می‌بینید. اما بعد از کودتا کم‌کم گرایشات سیاسی در انجمن شکل می‌گیرد و هر چه جلوتر می‌آییم این مساله شدت پیدا می‌کند. در دوره آقای احمدی‌نژاد انجمن‌ها سیاسی‌تر هم شدند، چون امکان فعالیت بیرون دانشگاه وجود نداشت، همه بستر فعالیت سیاسی محدود به دانشگاه‌ها بود. ایده‌آل این فضا با فضای اولیه‌یی که ترسیم کردیم متفاوت است. فضای ایده‌آل در چنین شرایطی این است که انجمن‌ها به قدری قدرت داشته باشند که در چارچوب‌ها و فضاهای گفت‌وگو، برای حاکمیت و جامعه خودشان را به رسمیت بشناسانند و دغدغه‌های جامعه و دانشگاه و مطالبات خود را به گوش مسوولان برسانند. و جلوی کج‌روی‌ها را بگیرند.

انجمن اسلامی یک تشکل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی است یا صرفا یک تشکل سیاسی؟

شما می‌توانید انجمن را حتی یک تشکل صنفی هم بدانید، چون وقتی شورای صنفی هم وجود ندارد یک انجمن اسلامی کار صنفی هم انجام می‌دهد، البته خوشبختانه شوراهای صنفی دارند فعال می‌شوند. و بار فعالیت انجمن کمتر می‌شود، اگر فضای جامعه باز باشد، اگر فضای بیرون از دانشگاه باز باشد برای فعالیت‌های سیاسی و حزبی، نقش سیاسی که دانشجو برای خود تعریف می‌کند هم کمرنگ‌تر می‌شود.

در یک سال گذشته چقدر مطالبات دانشجویی را به عنوان یک تشکل فعال پیگیری کرده‌اید؟ و فکر می‌کنید چقدر وعده‌های دولت به دانشجویان در این مدت محقق شده است؟

سال گذشته که رییس‌جمهور آمدند دانشگاه تهران، ما صحبت‌های‌مان را مطرح کردیم، مواردی مثل دانشجویان ستاره دار، عدالت آموزشی بود، سهمیه‌بندی‌های جنسیتی و بومی، و حتی در حوزه وسیع‌تر در سطح کلان سیاسی ما مطالبات‌مان را در فرصت‌های مختلف مطرح کرده‌ایم، با بیانیه‌هایی که در مقاطع مختلف منتشر می‌کنیم، در مورد وقایعی که در وزارت علوم اتفاق افتاد هم تمام تلاش‌مان را کردیم که صدای‌مان را به گوش مسوولان برسانیم. اما اینکه چقدر انتظارات ما را برآورده کردند، نمی‌توانیم بگوییم خیلی زیاد بوده، انتظاراتی که ما در سال ۹۲ داشتیم و امیدی که وجود داشت در بدنه دانشجویی و خصوصا فعالان این حوزه، کمرنگ‌تر شده است. درجلسه‌یی که آقای روحانی در دانشکده ادبیات تهران داشتند، دانشجوها یک منشور آماده کرده بودند، مسائل دانشگاه مطرح شد، بحثسیستم انتخابات بود و به تبع آن دغدغه اصلی که وجود داشت و هنوز هم وجود دارد.
در مورد دانشجویان ستاره‌دار خوشبختانه خیلی از افراد مساله‌شان حل شده، اما اتفاق جدیدی که افتاد یک تعدادی از دوستان در حین تحصیل محروم شدند، در شهرستان‌ها هم این اتفاق زیاد افتاده، این مساله خیلی نگران کننده بود، البته وزارت علوم در حال پیگیری این مساله است. بحثدیگری هم که ما همیشه جزو محورهای اصلی مطالبات‌مان است، بحثپولی کردن دانشگاه‌هاست، این مساله با شایسته‌سالاری و عدالت طلبی در تناقض است، و هیچ توضیح قابل قبولی هم تا به حال به ما نداده‌اند، نه از طرف وزارت بهداشت و نه از طرف وزارت علوم.
یک مساله دیگری هم که مستقیما شاید مرتبط با فعالیت‌های انجمن باشد، برخورد قانونی با فعالیت‌های غیرقانونی است. اتحادیه‌هایی که فعالیت می‌کنند. دفتر تحکیم وحدت فعلی همان تحکیم وحدتی است که از طیف علامه و شیراز جدا شد. این اتحادیه در ابتدای ریاست‌جمهوری آقای روحانی که وزیر وزارت علوم تازه مشخص شده بود ولی معاون تغییر نکرده بود، هشت تشکل انتخابات برگزار کردند و چهارده تشکل در انتخابات شرکت نکردند، تعداد تشکل‌های اتحادیه باید ۲۰ تشکل باشد که اینها کمتر بودند، ولی همین هشت تشکل شورایی را انتخاب کردند، که با حمایت آقای خواجه سروی انتخابات‌شان تایید شد. معاونت که تغییر کرد به این دوستان یک اولتیماتوم دادند، تا مهر امسال فرآیندهای قانونی‌شان را طی کنند، ولی باز هم این اتفاق نیفتاد. با وجود شعارهایی که داده می‌شود، برخوردی با این فرایندهای غیر قانونی صورت نمی‌گیرد.
این اتحادیه‌ها هم از وزارت علوم بودجه می‌گیرند و هم از وزارت بهداشت و هم از نهادهای دیگر، همه امکانات را هم در اختیار دارند. تریبون‌های رسمی در اختیار این اتحادیه‌هاست، بعد از هشت سال ما یک جلسه‌یی با وزیر علوم داشتیم، از ابتدای جلسه بحثاین دوستان این بود که چرا یک تشکل به این جلسه دعوت شده، در صورتی که قانونی وجود ندارد مبنی بر اینکه تنها اتحادیه‌ها می‌توانند در جلسات شرکت کنند. درست است که حرف ما با حرف اتحادیه‌ها متفاوت است اما این دلیل نمی‌شود که تریبون‌های رسمی از ما گرفته شود، با این بهانه که شما اتحادیه نیستید. حداقل انتظار ما این است که همان نگاهی که به دیگر جریانات وجود دارد، به نیروهای تحول‌خواه دانشگاه هم باشد.
در بحثبورسیه‌ها ما خواستیم که شفاف‌تر با این مساله برخورد شود. یک سری از همین تشکل‌ها و اتحادیه‌ها از این بورسیه‌ها استفاده کردند، اینها اعلام رسمی نشد. موارد مربوط به بورسیه‌ها باید از نظر خبری درست‌تر پیگیری می‌شد، و همه جوانبش بررسی می‌شد. انتظار دانشگاهیان از وزیر علوم و کابینه این است که بتوانند مسیر آقای فرجی دانا را ادامه بدهند.

دغدغه فعلی انجمن اسلامی از نظر شما به عنوان دبیر این تشکل چیست؟

غایت اصلی فعالیت انجمن آگاهی بخشی است. این بحثآگاهی بخشی تمام نمی‌شود، نمی‌شود یک نقطه‌یی را تعیین کرد که بگوییم ما می‌خواهیم به این نقطه برسیم، اینکه در همین مسیر بتوانیم ادامه بدهیم اما پرفروغ‌تر و تاثیرگذار‌تر و با ثبات بیشتر.

الزامات و ابزارهای آگاهی بخشی یک تشکل دانشجویی در سطح جامعه را چه چیزهایی می‌دانید؟

در برهه‌های مختلف تاریخی فعالیت‌های دانشجویی توانسته‌اند تاثیرگذار باشند در سطح جامعه، در همین انتخابات ۹۲ هم نیروی تاثیرگذار انتخابات نیروی جوان و دانشجو بودند. آقای روحانی هم به این مساله واقفند، مشی‌ای که ایشان پیش گرفتند در مورد وزارت علوم، نشان می‌دهد که این حوزه برای‌شان اهمیت دارد. در بحثابزارها فضای مجازی پدیده قابل توجهی است، ولی خب این آفت هم دارد، شاید این یک نظم جدیدی است که ما را از نظم واقعی که در جامعه وجود دارد دور کند. مهم‌ترین ابزاری که وجود دارد، گفت‌وگوی چهره به چهره و ارتباط‌گیری مستقیم با جامعه است. هر کدام از دانشجویان که در خوابگاه‌ها هستند یا در شهرهای خودشان فعالیت می‌کنند، می‌توانند یک سفیر آگاهی‌بخش باشند.

ورودی‌های جدید دانشگاه در غالب موارد یا سیاست زده‌اند، یا از سیاست زده، شما فکر می‌کنید چطور می‌شود این نیروها را سوق داد به سمت و سویی که در کنار آگاهی بتوانند فعالیت موثری در دانشگاه هم داشته باشند؟

من نمی‌توانم راهکار کلی برای این مساله بدهم، چون مربوط به عرصه یک تشکل دانشجویی نیست، کل جامعه دچار آن است. ‌ای کاش این نسل فقط مشکلش نداشتن دغدغه سیاسی بود و دغدغه‌های فرهنگی و اجتماعی داشت، که در این‌صورت می‌شد با فعالیت فرهنگی یک زمینه‌یی برای‌شان ایجاد کرد. یک نوعی بی‌دغدغگی وجود دارد، یک جور زندگی خودخواهانه، به هیچ عنوان روحیه کار جمعی نمی‌بینیم در بین دانشجویان، به نوعی از دانشگاه فراری‌اند، این با مدل زندگی‌ای که ما داشتیم که زندگی‌مان در دانشگاه می‌گذشت خیلی متفاوت است.
هیجان کار سیاسی بین ورودی‌های جدید اصلا وجود ندارد، چون دغدغه سیاسی ندارند. هیجان کار سیاسی را کسی دارد که دغدغه داشته باشد و به دنبال فضایی باشد که بخواهد حرفش را بزند و احساسش را بروز بدهد. یک دلیلش همان تغییر سبک زندگی‌هاست، چون در خلال زندگی‌شان شاید اعتراض‌شان را هم می‌کنند و این نیاز که فرد به دنبال جایی برای بیان اعتراض یا نظرش باشد وجود ندارد. شکل اعتراض‌شان را با طرز لباس پوشیدن‌شان یا با نحوه حرف زدن‌شان بیان می‌کنند. اتفاقا هدف ما در انجمن هم این بوده که بتوانیم این دغدغه را ایجاد کنیم، تلاش‌مان هم این بود که با برگزاری برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی بتوانیم به این هدف برسیم.

منبع: اعتماد

ارسال نظر
پیشنهاد امروز