امیر موسوی:
عربستان نگران تغییرنگاه غرب به ایران است
عربستان سعودی به نمایندگی از گروه فشار علیه اوباما حرکت میکرد یعنی با وزن عربستان اقدام نمیکرد چرا که عربستان عددی نیست که بخواهد در مذاکرات ایران با شش قدرت جهانی اخلالی ایجاد کند و موجب جلوگیری از یک حرکت جهانی شود. عربستان نماینده گروههای مخالف توافق با ایران بود.
مذاکرات هستهیی میان ایران و گروه ۱ + ۵ روز دوشنبه هفته گذشته به پایان رسید و به تمدید هفت ماه و هفت روزه گفتوگوها منجر شد. از همان ایام مذاکرات به نقش کشورهای عربی و به خصوص عربستان در مذاکرات نظرات و تحلیلهایی بسیاری صورت گرفت. سفرهای سعودالفیصل به مسکو، پاریس و در آخر وین و دیدارهای دوگانهاش با جان کری و تماس ویدئوکنفرانسی وزیر امور خارجه امریکا با برخی از وزرای امور خارجه کشورهای عربی این سوال را پیش آورد که کشورهای عربی و به خصوص عربستان چه نقشی در مذاکرات ایفا کردند. عربستان به چه میزان در عدم رسیدن به توافق نهایی موثر بوده است. تحلیلگران در این باره نظرات متفاوتی داشتند. بسیاری از تحلیلگران از تلاشهای ویژه عربستان در عدم توافق سخن گفتند و برخی نیز عربستان و کشورهای عربی را در جایگاهی ندانستند که بخواهند در مذاکرات اخلالی ایجاد کنند اما امیر موسوی رییس مرکز مطالعات استراتژیک معتقد است که عربستان در مذاکرات اخیر نماینده گروه فشار بر اوباما برای عدم توافق با ایران بوده است که در این راستا نیز تلاشهایی عملی و آشکار داشته است. این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی در گفتوگو با «اعتماد» از ضررهای عربستان و برخی از کشورهای منطقه در توافق ایران با ۱ + ۵ سخن میگوید و البته این نکته را نیز متذکر میشود که دیگر تلاش برای عدم توافق با ایران امکانپذیر نیست و کاری که عربستان یا هر گروه فشاری که در جهت عدم توافق حرکت میکنند، فقط در تاخیر در توافق موثر خواهد بود. مشاور سابق وزیر دفاع در این گفتوگو با اشاره به پیامهای ایران به عربستان، از رویکردهای احتمالی این کشور در قبال ایران سخن میگوید. وی در این گفتوگو به نقشی که آیتالله هاشمی در بهبود روابط ایران و عربستان نیز میتواند ایفا کند، گریز میزند. مشروح گفتوگوی «اعتماد» با امیر موسوی در پی میآید:
در طول مذاکرات اخیر در وین شاهد تحرکاتی جدی از سوی برخی کشورهای عربی و بالاخص عربستان در رابطه با پرونده هستهیی ایران بودیم. سعودالفیصل سفرهایی به مسکو، پاریس و وین داشت و دو بار با وزیر خارجه امریکا دیدار داشت. ارزیابیتان از نقش کشورهای عربی و بالاخص عربستان در مذاکرات هستهیی ایفا کردند، چیست؟
عربستان سعودی به نمایندگی از گروه فشار علیه اوباما حرکت میکرد یعنی با وزن عربستان اقدام نمیکرد چرا که عربستان عددی نیست که بخواهد در مذاکرات ایران با شش قدرت جهانی اخلالی ایجاد کند و موجب جلوگیری از یک حرکت جهانی شود. عربستان نماینده گروههای مخالف توافق با ایران بود.
درباره این گروه مخالفان بیشتر توضیح میدهید؟
بخشی از این مخالفان در امریکا حضور دارند که جمهوریخواهان، لابی حامی رژیم صهیونیستی و برخی از مخالفان نظام جمهوری اسلامی مقیم امریکا آن را تشکیل میدهند. این افراد و گروهها تحرکات جدی و مستمری در امریکا و اروپا داشتند. در منطقه نیز مخالفانی جدی حضور دارند که مخالف توافق ایران با ۱ + ۵ هستند.
اینها چه کشورهایی هستند؟
عربستان سعودی از نظر سیاسی متضرر میشود چراکه احساس میکند نقش و اعتبارش با این توافق در منطقه کاسته میشود و در حاشیه قرار میگیرد و جمهوری اسلامی ایران با این توافق اعتبار و جایگاهش چند برابر میشود. رژیم صهیونیستی نیز متضرر میشود و با توافق هستهیی احساس ناامنی میکند و میداند که با توافق قدرت مقاومت در منطقه افزایش مییابد لذا راضی به هر نوع توافقی میان ایران و ۱ + ۵ نیست. ترکیه نیز با توافق متضرر میشود چراکه از قبل تحریمها، سود دهها میلیارد دلاری در سال کسب میکند چراکه جمهوری اسلامی ایران از سیستم بانکی آنها در شرایط تحریم به خوبی استفاده میکند و آنها از این مساله سود بسیار کلانی میبرند. یادمان میآید که پارسال در خصوص بحثبابک زنجانی و رضا ضراب، رقم ۸۰ میلیارد دلاری نیز اعلام شد که این عدد، به غیر از طلاها و مسائل دیگر است. به هر حال، سه قدرت منطقهیی با توافق ایران و ۱ + ۵ به یک شکلی زیان میبیند و با توجه به اینکه آنها همپیمانان و شرکایی در منطقه و جهان دارند تلاش میکنند که توافق صورت نگیرد اما عربستان به نمایندگی از همه گروههای منطقهیی و جهانی در دور اخیر مذاکرات تحرکات علنی انجام داد. مابقی کشورها پنهانی بود و حتی رژیم صهیونیستی نیز تحرکاتش پنهانی بود و به شکل مستقیم نبود اما مشاهده میکنیم سعودالفیصل تحرکاتش فیزیکی بود و حتی در لحظه آخر نیز در وین حضور یافت و جان کری را به هواپیمایش دعوت کرد و تلاش کردند در رسیدن به توافق، تعلیق ایجاد کنند چراکه همه گروههای مخالف میدانند که نفی توافق امکانپذیر نیست و تنها میتوانند در رسیدن به توافق تاخیر ایجاد کنند.
فکر میکنید دیدار آخری که سعودالفیصل با جان کری در هواپیمایش در وین داشت، چقدر در تاخیر رسیدن به توافق موثر بود؟
عربستان دو هدف را دنبال میکرد و ترکیه و رژیم صهیونیستی هر کدام یک هدف. ترکیه برای اینکه وضعیت اقتصادیاش را بازسازی کند و خود را آماده کند که نمیتواند تا آخر از این شرایط بهرهمند شود، میخواهد جایگزین ایران را پیدا کند و تدابیر اقتصادی را فراهم کند تا اگر جمهوری اسلامی ایران از خدمات بانکی آنها مستغنی شد، ضربه بزرگی به اقتصادش وارد نشود. رژیم صهیونیستی مشکل امنیتی دارد و حداقل نیازمند به یک فرصت چند ماهه بود تا گنبد آهنینش را ترمیم کند و کمکهای بیشتری را از کشورهای غربی بگیرد، چه کمکهای مالی و چه کمکهای تسلیحاتی و نظامی و اطلاعاتی ولی عربستان سعودی دو درخواست دارد که یکی مبتنی برخوشبینی من و دیگر بدبینانه. در رویکرد خوشبینانه، عربستان میخواهد در طول این هفت ماه روابط سیاسی خود با ایران را بازسازی کند و میخواهد روابطش را نه بعد از توافق بلکه قبل از توافق بهبودببخشد چرا که بهبود روابط با ایران بعد از توافق برای عربستان حالت شکست دارد و گویی حالت اجبار را برای عربستان تداعی میکند. بنابراین میداند هر وقت اراده بهبود با ایران را داشته باشد، ایرانیها به دلایل متعدد پذیرایشان خواهند بود. اما حالت بدبینانه این است که آنها در حال تدارکات و تدابیری در منطقه هستند که این تدابیرشان، بتواند جمهوری اسلامی ایران پس از توافق را مهار یا ایران را در مذاکرات پیش رو تضعیف کند. تقویت مناطق نفوذ در منطقه خاورمیانه، عقبنشینی ایران از مناطق تحت نفوذش مانند لبنان، سوریه، عراق وبحرین و… که عربستان در آنجا حضور ایران رامزاحمت برای خود میبیند؛ لذا تلاشها و برنامهریزیهایی میکنند که بهطور مثال، در حال آموزش نیروهای مخالف بشار اسد وبرنامهریزیهای جدیدی برای افراطیون و داعش هستند. الان داعش دو ماموریت دارد؛ یکی برخورد با کردهاست و دیگری برخورد با حزبالله و بحثبغداد و دمشق فراموش شده است. بنابراین نقشههایی دارند و میپندارند که این نقشهها، نتیجه میدهد و جمهوری اسلامی با اقتدار کمتر و ضعیفتر وارد مذاکرات میشود و امتیازهای بیشتری نیز خواهد داشت و از برخی مواضع خود عقبنشینی میکند. من فکر میکنم عربستان در حال پیش رفتن به این سمت است و این کشور هیچ آمادگی برای توافق ایران با ۱ + ۵ ندارد و میخواهد در این مدت، زمان بخرد در حالی که جمهوری اسلامی ایران دو حرکت مثبت در خصوص عربستان انجام داد؛ یکی اینکه آقای امیر عبداللهیان را راهی عربستان کرد که پیام بسیار خوبی بود و بحثهای خوبی در ریاض صورت گرفت. همچنین در حاشیه اجلاس عمومی سازمان ملل در نیویورک، آقای ظریف به دیدار سعودالفیصل رفت ولی ایران پاسخ مناسبی دریافت نکرد. این در اقدام به غیر پیامهایی است که آقای روحانی و سایر مقامات ارشد نظام میدهند و بسیار تمایل دارند که ایران و عربستان مشکلاتشان را حل و فصل کنند و اختلافات را کنار بگذارند ولی متاسفانه عربستان پاسخی نداده است و از دو طریق با ایران برخورد میکند؛ یکی از طریق ابزار نفت است که در اجلاس اخیر اوپک دیدیم چه برخوردی داشت. هم قیمت نفت را پایین آورد وهم سقف تولید را افزایش داد. هماکنون عربستان تلاش میکند که قیمت نفت را به بشکهیی ۵۵ دلار برساند تا از این طریق کمر اقتصاد ایران را خم کند. در اجلاس اوپک لجبازی و فشار آنها را دیدیم که ضربه اقتصادی به ایران وارد کردند و امیدوارند در ماههای آتی، اقتصاد ایران را فلج کنند تا شاید ایران کوتاه بیاید. طریق دوم برخورد با ایران، بحثامنیتی است و از اشکال مختلف با همپیمانمان ایران برخورد میکنند.
آقای موسوی! شما از این سناریوها و تحلیلها سخن گفتید یک نظری نیز میان برخی تحلیلگران وجود دارد مبنی بر اینکه عربستان به دنبال فشار بر غرب است تا امتیازاتی را از آنها بگیرد. نظر شما در این باره چیست؟
عربستان، ترکیه و رژیم صهیونیستی متوجه شدهاند که نگاه غرب به جمهوری اسلامی دیگر نگاه سنتی نیست. من فکر میکنم غربیها تصمیمشان را گرفتهاند و نسبت به آینده منطقه دیدگاه جدیدی دارند و در این نگاه، به اراده ملت ایران میخواهند احترام بگذارند و به جمهوری اسلامی ایران به عنوان همکار خوب مینگرند که حلال مشکلات هم میتواند باشد. پیام رییسجمهور امریکا به مقام معظم رهبری برای چهارمین بار نشاندهنده این نگاه است که عصبانیت مخالفان توافق را نیز به همراه دارد و احساس میکنند که غربیها و به خصوص امریکاییها نگاهشان عوض شده است…
در این راستا نیز یکی از رسانههای عربی خبری را منتشر کرد که اوباما به یکی از شاهزادگان سعودی گفته است که عربستان باید روابطش را با ایران بهبود ببخشد.
بله. این شواهد نشان میدهد که امریکاییها میخواهند هم عربستان را آرام کنند و هم ایران را به همراه داشته باشند. تجربه یک دهه نیز به آنها ثابت کرده است بدون همکاری ایران هیچ مسالهیی قابل حل نیست و دریافتهاند که ایران بسیار قوی و با نفوذ است. کشورها و سران عرب فقط پول دارند و به غیر از کارهای تخریبی کار دیگری نمیتوانند بکنند. از سوی دیگر، عربستان شاید به دنبال تضییع وقت است تا زمان ریاستجمهوری اوباما به پایان برسد و جمهوریخواهان بر سر کار بیایند.
برخی از صاحبنظران کشور ما نیز معتقدند که باتوجه به پیامهای مثبت کشورمان به عربستان در مدت اخیر، از ظرفیتهای کسانی مانند آیتالله هاشمیرفسنجانی استفاده کرده و روند بهبود روابط با عربستان را از این طریق تسریع ببخشیم. آیا شما نیز به این مساله اعتقاد دارید؟
جناب آقای روحانی، هم در زمان کاندیداتوری و هم در زمان ریاستجمهوریشان، پیامهای بسیار مثبتی به عربستان دادهاند که این پیام بیانگر اراده نظام نیز هست ولی همانطور که گفتم پاسخ درخور و مناسبی دریافت نشد. البته باید گفت آقای هاشمی از جایگاه خوبی در جهان عرب و مخصوصا عربستان برخوردارند. ایشان در زمان ریاستجمهوریشان موفق بودند و توانستند بسیاری از اختلافات و مشکلات را حل و فصل کنند و روابطمان به یک آرامش نسبی رسید. اگر قرار باشد این ماموریت از سوی آیتالله هاشمی صورت گیرد، نیازمند دو عامل اساسی است تا این ماموریت به خوبی انجام شود، اول نیازمند اراده جدی عربستان است که متاسفانه نشانهیی از عربستان بروز نکرده است. خیلی راحت با یک گفتوگوی خوب و همهجانبه مشکلات قابل حل و فصل است چراکه امریکا بعد از ۳۵ سال دریافته که باید از طریق مذاکره و گفتوگو مشکلاتش را با ایران حل کند، چه برسد به عربستان. عامل دوم، نیازمند اجماع و وفاق ملی و درونی است یعنی نیازمند یک هماهنگی بالا با مقام معظم رهبری و دولت و دستگاه دیپلماسی است که در این صورت، اقدام و ماموریت آیتالله هاشمی بسیار کارساز و مثبت خواهد بود چراکه آیتالله هاشمی همزبان سعودیها را میفهمد و هم به بحثهای فقهی، سیاسی و تاریخی تسلط دارند.
در صحبتهایتان از دو رویکرد احتمالی عربستان در این مدت ۱۰ ماهه سخن گفتید حال فکر میکنید عربستان به کدام رویکرد متمایلتر است؟
توافقاتی در نیویورک میان آقایان ظریف و الفیصل صورت گرفت که باید اجرا میشد ولی به محض آنکه آقای ظریف و کری در نیویورک با هم دیدار کردند، وزیر خارجه عربستان حمله کرد و این نشان میدهد آنها بسیار حساسیت دارند و سریع عصبانی میشوند. آنها باید بپذیرند که ایران منافعی دارد و آنها نیز منافعی دارند. به نظرم باید یک کمیته در سطح بالا تشکیل شود که بهترین حالتش در سطح وزرای خارجه است تا در این کمیته در خصوص اختلافات اسلامی یکجانبه عمل نکند کمااینکه تاکنون نیز اینگونه عمل کرده است و منافع عربستان را در نظر گرفته است بنابراین فکر میکنم حرکت آقایان هاشمی، ظریف و حتی روحانی مثبت است و در حل اختلاف موثر خواهد بود و منطقه و جهان اسلام از این اقدامات سود خواهند برد.