برای انرژیهای جایگزین باید اندیشه کرد
انرژی مرگ آور بنزین
تجربه کشورهایی که سرعت مطلوبی در توسعه دارند نشان میدهد که عزم جدی برای ساماندهی هر چه بیشتر انرژی وجود دارد اما در ایران هنوز انرژی به گونهای مهار نشدنی است که آلودگی ناشی از آن سرمایههای اجتماعی را در معرض بزرگترین خطر قرار داده است.
نادر هوشمندیار استاد دانشگاه در یادداشتی تحت عنوان " برای انرژیهای جایگزین باید اندیشه کرد " آورده است:
در دنیای امروز همه کشورها سعی میکنند تا هر روز تعریف تازه تری از توسعه ارایه دهند و برای این تعاریف خود نیز راهبردهای اجرایی تازهای طراحی کنند. درواقع دنیای امروز به صحنه تلاشی تبدیل شده است که در آن گروهی با تراکم بالا در حال بهینه سازی تعاریف توسعه هستند و گروهی دیگر نیز در پی آن هستند تا مسیر اجرای این تعاریف را ساماندهی کنند. بدون شک گروه دوم و یا افرادی که متولی راهبردسازی برای حرکت و اجرای مفاهیم توسعه هستند، عملکرد آنها ویژگی و ارزش بزرگتری دارد چون توسعه را از قالب سخن، شعار و تعارفهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خارج میکنند و آن را به ابزاری برای
رقابت و ارتقا جایگاه زیست اجتماعی تبدیل میسازند. به نظر میرسد اقتصاد ایران نیز در حوزههای مختلف باید چنین روندی را تجربه کند. یعنی باید به گونهای حرکت کرد که هر چه سریعتر توسعه یک قالب تشریفاتی برای رونق میهمانیهای اقتصادی و سیاسی نداشته باشد، بلکه الگویی باشد که میتواند شاخصهای اقتصادی را به نفع زیست پاک و پالایش سرمایههای اجتماعی تغییر دهد.
در یک کلام ما اگر بتوانیم ظرف اجرای توسعه را منسجم کنیم، حتما بزرگترین قدم را در مسیر اقتصاد مقاومتی برداشتهایم. این مقدمه را از این رو مطرح کردم که یکبار دیگر به یکی از بزرگترین معضلات توسعه در ایران نگاه کنیم که این معضل چیزی نیست جز فقدان عقلانیت در منش مصرف انرژی که همه سطوح اقتصادی و اجتماعی ایران را در بر گرفته است.
ما سالها است که میدانیم مصرف انرژی در ایران به یک بلای اقتصادی تبدیل شده است. البته برای تحلیل این ماجرای اقتصادی و همچنین چگونگی برطرف کردن آن هنوز راهبرد اجرایی مشخصی نداشتهایم. یعنی راهبردی که بتواند مصرف انرژی را از یک کابوس غیر عقلانی به یک عملکرد عقلانی تبدیل کند. اطلاعات و ارقامی که در مورد مصرف انرژی وجود دارد اگر به دقت وارسی شود به وضوح مشهود است که اقتصاد ما از وجود یک نارسایی بزرگ رنج میبرد. در حال حاضر بر اساس اطلاعات مرکز پژوهشهای مجلسکل خودروهای کشور ۱۵.۸ میلیون دستگاه است که ۱۵ میلیون آن بنزینسوز و دوگانهسوز است و ۸۰۰ هزار دستگاه نفت گاز مصرف میکنند.
همچنین بررسیها نشان میدهد که حدود ۳.۶ میلیون خودرو CNG سوز در کشور وجود دارد و تعداد موتورسیکلتها نیز بیش از ۸.۵۷ میلیون دستگاه است. سرانه مصرف روزانه بنزین نیز در ایران۹۰ لیتر استکه این رقم برای جهان۱۵ لیتر محاسبه شده است یعنی ایرانیان ۶ برابر میانگین مصرف جهانی، بنزین مصرف میکنند. حالا به گونهای دیگر به این سناریو نگاه کنیم.
فرض کنید این ۱۵ میلیون خودرو روزی ۱۰ لیتر بنزین مصرف کنند. یعنی روزی ۱۵۰ میلیون لیتر بنزین در باک این خودروها مصرف میشود. اگر برای ۸ میلیون موتور هم این فرض را در نظر بگیریم که این موتورها روزی ۴ لیتر بنزین مصرف میکنند، باید به ۱۵۰ میلیون لیتر مصرف روزانه خودروها رقم ۳۲ میلیون لیتر مصرف روزانه بنزین توسط موتورها را نیز اضافه کنیم که میشود روزی ۱۸۲میلیون لیتر.
حالا کمی با خوشبینی نرخ هر لیتر از این ۱۸۲ میلیون لیتر را ۷۰۰ تومان در نظر بگیریم، آن وقت به این عدد میرسیم که به ازای ۱۸۲ میلیون لیتر مصرف روزانه بنزین، اقتصاد ایران هر روز ۱۲۷ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان فقط برای بنزین هزینه میکند. به نظر شما با این ۱۲۷.۴ میلیارد تومان چه میتوان کرد؟ همان طور که میدانید صنعت نساجی قدیمیترین صنعت ایران است که اگر امروز اوضاع خوبی داشت میتوانست در بازار جهانی پوشاک ارمغان خوبی برای اقتصاد ایران صید کند.
چینیها با ۳۶۰ میلیارد دلار توانستند ۲۲۶ میلیون شغل در این صنعت ایجاد کنند. این نشان میدهد که آنقدر نساجی اهمیت دارد و انقدر میتواند سرمایه برای کشور بیاورد که چینیها ۲۲۶ میلیون شغل در این صنعت شکل دادهاند. در ایران آن طور که مطالعات انجام شده نشان میدهد با ۳۰ میلیون تومان میتوان یک شغل در صنعت نساجی ایجاد کرد. یعنی با ۱۲۷.۴ میلیارد تومان هزینه روزانه بنزین میتوان در روز برای صنعت نساجی ۴ هزار و ۲۴۶ شغل ایجاد کرد. در اینجا باز این پرسش مطرح است که آیا مصرف روزانه بنزین به اندازه این مقدار ایجاد شغل در یکی صنعتی مانند صنعت نساجی خاصیت مولد دارد؟
یک محاسبه رسمی نشان میدهد، از آغازسال۹۲تا ابتدای اسفندماه همین سال(طی ۱۱ ماه) معادل ۲۴ میلیارد لیتر بنزین درباک خودروها مصرف شده است که بامنابع مالی که این حجم مصرف بنزین به اقتصاد کشور تحمیل میکند، میتوان منابع سرمایهای ساخت ۱۵ پالایشگاه نفت، گاز، پتروشیمی، خطوط لوله وانبارهای نفت را درطول یکسال تامین کرد.
از سوی دیگر مدیران دولتی محاسبه کردهاند که برای ساخت یک فاز استاندارد پارس جنوبی باظرفیت تولید روزانه ۵۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی شامل سکو، خطوط لوله دریا یی و پالایشگاه ساحلی باید ۵ میلیارد دلار سرمایه گذاری کرد. با بودجه ۲۴ میلیارد دلار مصرف بنزین در ۱۱ ماهه نخست سال گذشته می توان منابع مالی ۵ فاز پارس جنوبی را تامین کرد. این اتفاقات نه تنها رخ نمیدهد بلکه ایران از جایگاه دومین کشور جهان که یارانه انرژی دارد هر سال ۳۷ میلیارد دلار نیز یارانه برای انرژی پرداخت میکند. باور کنید این ارقام دود را از هر ذهن کنشگری بلند میکنند. کشورهای توسعه یافته به دلیل
آنچه در مقدمه این یادداشت گفتم، چون به دانش راهبرد سازیهای اجرایی برای مفاهیم توسعه دسترسی دارند به سرعت میتوانند مسیر اجرایی عبور از چنین فرایندی را ترسیم کنند اما در ایران ظاهرا فقط بخش تئوری سازی و سخن پراکنی توسعه قدرت قابل ملاحظهای دارد. استفاده از نیروی خورشید و تولید خودروهای برقی و هیربدی راهبردی است که دنیای توسعه یافته نشان داده میتوان به واسطه آنها از بن بست انرژی خارج شد. بر اساس تازهترین دادههای آژانس بین المللی انرژی، در سال ٢٠١٣ انرژی خورشیدی ۰.۸۶ درصد برق دنیا را تولید کرده است و این میزان در سال ٢٠١۴ به یک درصدنزدیک میشود همچنین
دراین گزارش آمده در سال گذشته ١۵ کشور از جمله ژاپن واسترالیا، بیش از یک درصد از برق مورد نیاز خود را از طریق انرژی خورشیدی تامین کردهاند. درواقع عقلانیت مولد به سمتی میرود تا جایگزینهای جدیدی برای انرژی به وجود آید.
کشورهای توسعه یافته به سمتی میروند که همه بار انرژی خود را تا چند سال آینده روی شانه خورشید بگذارند و ثابت کنند که چنین نیرویی هدیه خداوند به بشر بوده است اما بسیاری توانایی استفاده از این هدیه را ندارند. در ایران نیز میتوان به این سمت حرکت کرد و با استفاده از خودروهای برقی و هیبریدی، نقش سیاه ۱۵ میلیون خودرو از توسعه ایران را بهینه ساخت.
چینیها به تازگی اعلام کردهاند که خریداران خودروهایی که در آنها از انرژیهای نو نظیر برق، سوختهای هیبریدی و پیلهای سوختی استفاده شده از ماه سپتامبر تا پایان سال ۲۰۱۷ میلادی از پرداخت هر گونه مالیاتی معاف هستند.
دولت چین قصد دارد تا سال ۲۰۲۰ میلادی تعداد خودروهای غیردیزلی خود را در سطح خیابانها حدود پنج میلیون دستگاه دیگر افزایش دهد.
این در حالیست که در حال حاضر در این کشور تنها ۷۰ هزار دستگاه خودروی برقی و هیبریدی در خیابانهاتردد میکنند. اما در ایران، ما در کجای تولید خودروهای هیبریدی قرار داریم و مسئولین تا چه حد توانستهاند موانع را برای سرعت گرفتن تولید و مصرف این خودروها هموار کنند؟
تجربه کشورهایی که سرعت مطلوبی در توسعه دارند نشان میدهد که عزم جدی برای ساماندهی هر چه بیشتر انرژی وجود دارد اما در ایران هنوز انرژی به گونهای مهار نشدنی است که آلودگی ناشی از آن سرمایههای اجتماعی را در معرض بزرگترین خطر قرار داده است. باید هر چه زودتر اندیشهای مولد را بر فراز توسعه مستقر ساخت.