احمدینژادیها پنج شنبه جشن میگیرند
نشانه هایی که پیرامون رییس جمهور سابق دیده می شود همگی حکایت از تصمیماتی انتخاباتی دارد.
محمود احمدی نژاد همچنان محل توجه رسانه ها و اهل سیاست است. نشانه هایی که پیرامون رییس جمهور سابق دیده می شود همگی حکایت از تصمیماتی انتخاباتی دارد.
حالا در جدید ترین تحول، اعلام شده که رییس جمهور سابق بنا دارد پنج شنبه در میان حامیناش حاضر شود. سایت های نزدیک به احمدی نژاد نوشته اند: شب نیمه شعبان، جمعی از محبان و منتظران حضرت بقیه الله الاعظم، ولی عصر، مهدی موعود(عج) سالروز میلاد منجی عالم بشریت را در میدان ۷۲ نارمک جشن خواهند گرفت. دوستداران دکتر احمدی نژاد روز پنجشنبه ۲۲ خرداد، از ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹:۳۰در این جشن شرکت خواهند کرد. دکتر احمدی نژاد از ساعت ۱۸ در میدان ۷۲ نارمک حضور پیدا خواهد کرد.
رئیس جمهور سابق کشورمان سپس در مراسم جشن حسینیه قائم آل محمد(ص) شرکت می کند.
پیغام به برادر
«به برادرم گفتم تا مشایی و اطرافیانش را دور نریزی، ما نیستیم. البته همین دیروز شنیدم که اینها را ریخته دور و مشایی و بقایی را دک کرده است.» این سخنان داوود احمدینژاد یکی از دو خبر مهمی است که در هفته گذشته پیرامون محمود احمدینژاد منتشر شده است. داوود احمدینژاد که چند سالی است میانهاش با برادرش شکرآب شده از احتمال بالای کاندیداتوری محمود احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم خبر داده است. در نگاهی جزییتر و در تحلیل سخنان برادر رئیسجمهور سابق دو نکته را میتوان استنباط کرد. اول اینکه او نشانههایی یافته از اینکه برادرش نیت بازگشت به پاستور
کرده است. به یک معنا او خبر داده است که باید منتظر روزهای داغی باشیم که گویا محمود احمدینژاد قرار است محور ایجاد آن باشد.
دوم اینکه داوود احمدینژاد خبر از جدایی اسفندیار رحیممشایی از محمود احمدینژاد داده است. این گزاره اگر درست باشد و اگر رئیسجمهور سابق چنین تصمیمی حالا با هر مختصاتی گرفته باشد، بسیاری از معادلات سیاسی پیرامون او را تغییر خواهد داد. باید در سطح دیگری به تحلیل گفتههای داوود احمدینژاد پرداخت. باید به این خبر غیررسمی که اعلام شده بود تلاشهایی برای حل اختلافات دو برادر آغاز شده تا با حمایت داوود از محمود طیفهایی از اصولگرایان به تغییر رفتار رئیسجمهور پیببرند هم توجه کرد. از نگاهی بالاتر اگر فرض اول مبنی بر کاندیداتوری احمدینژاد را بپذیریم
حالا مساله دوم یعنی جدایی محمود از اسفندیار موضوعی قابل بررسی است؛ فاکتوری که نگاههای جدیدی در میان اصولگرایان ایجاد خواهد کرد. اما چرا جدایی مشایی از احمدینژاد مساله مهمی است؟ این مساله چه تاثیری روی رابطه اصولگرایان و احمدینژاد و البته سرنوشت سیاسی رئیسجمهور سابق دارد؟ واقعیت این است که محمود احمدینژاد پتانسیل بالایی برای جذب رای دارد. این برای اصولگرایان نقطه چالشی مهمی است. وسوسه رایآوری توسط او برای بازگشت اصولگرایان به قدرت یک مساله مهم است؛ یا از جانبی دیگر دولتی که اکنون روی کار است نزدیکترین تفکر را به هاشمیرفسنجانی دارد، چه اینکه
حتی برخی معتقدند دولت روحانی همان دولت هاشمی است. صرفنظر از درستی یا نادرستی این عقیده، احمدینژاد همیشه قطب مقابل هاشمیرفسنجانی در چند سال اخیر بوده؛ میگویند او هر وقت برگردد باز این دوقطبی زنده میشود، این بار به شکل دوقطبی روحانی - احمدینژاد.
پس با این نگاه اصولگرایان میتوانند به احمدینژاد بهعنوان یک گزینه فکر کنند اما نه به این احمدینژاد.
احمدینژاد آرمانی آنها همان شهردار سال ۸۴ است؛ فردی درست با همان مشخصات. بیپیرایه بگوییم؛ اصولگرایان اگر روزی احمدینژاد را بخواهند، او را بدون مشایی خواهند پذیرفت. این درست همان فصل جدایی اصولگرایان و رئیس دولت دهم در زمان زمامداری اوست.
آیا احمدینژاد چنین چیزی را میپذیرد؟ آیا حاضر است از مواضع خود کوتاه بیاید؟ آیا احمدینژاد تغییر کرده است؟ آیا او به اشتباهاتش معترف است؟ اینها سوالات مهمی است. غلامحسین الهام سخنانی را مطرح کرده که نشانههایی مهمی را در بر دارد.
او گفته: «دوستان احمدینژاد باید با وجود اختلاف با هم کار کنند، ما یک مشکلاتی داریم، تحریکات، حساسیتها، مشکلات اخلاقی، حسادتها، تنگنظریها و… وجود دارد، ضمن اینکه ممکن است از نظر تحلیلی هم ایراد وجود داشته باشد. من یک روز بعد از دولت نهم که بیرون دولت بودم به آقای احمدینژاد گفتم شما دو دسته از دوستان داری که هر دو شما را قبول دارند ولی خودشان را قبول ندارند. هر دو احمدینژاد را قبول دارند پس باید با هم کار کنند؛ اختلاف هم با هم دارند، ولی اختلاف مشکلی ندارد. من اگر بخواهم به احمدینژاد نمره دهم نمره عالی میدهم ولی آیا مثلا اگر بعضی کارها نمیشد
نمیتوانست فرصت را از مخالفان بگیرد؟! فکر میکنم این امکان وجود داشت. از احمدینژاد نه توقع معجزه دارم و نه توقع عصمت. شاید هر کس دیگری هم جای وی بود بدتر از او برخورد میکرد اما وی در جایگاه خودش به بهترین شکل عمل کرده است.» الهام در واقع گفته است: «اگر احمدینژاد اشتباهی کرده میتوان از آن گذشت بر این مبنا که او معصوم نیست. او خواستار اتحاد رفقای پیشین شده است.»
محمود احمدینژاد اگرچه در تصاویری که از اتاق کارش منتشر میشود غالبا در کنار اسفندیار رحیممشایی است اما در مجامع عمومی با غلامحسین الهام ظاهر میشود. فردی که موقعیتش در میان اصولگرایان چندان بد نیست یا شاید بتوان گفت میتواند روزی حلقه واسط احمدینژاد با اصولگرایان باشد.
یک نشانه دیگر هم در این مورد هویدا شده است. علیاکبر جوانفکر که این روزها از نزدیکان احمدینژاد به شمار میرود، در مصاحبهای گفته است: «روابط برادرانه و دوستانه میان آقای احمدینژاد و آقای مشایی بسیار مستحکم است.» او اما در عین حال یک جمله مهم گفته است: «اسفندیار رحیممشایی برای همیشه از دنیای سیاست خداحافظی کرده است.» این پازلهای آشفته را که کنار هم بگذاریم این نتیجه حاصل میشود: «احمدینژاد بنای بازگشت به سیاست را دارد. او تلاش دارد کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم شود. مشایی در کنار او نخواهد بود چرا که او از سیاست کنارهگیری کرده است. باید
روابط اصولگرایان با احمدینژاد بازتعریف شود.» این تصویری است که هواداران رئیسجمهور سابق میخواهند آن را ایجاد کنند.
سکوتی که نشکست
احمدینژاد یک سال پس از پایان ریاستجمهوریاش بالاخره سکوتش را شکست. او به مشهد رفت و در سالگرد آن مناظره جنجالی به سخنرانی پرداخت. احمدینژاد اگرچه حرفهای مهمی نزد و ترجیح داد میدان را به غلامحسین الهام بسپارد اما یک نکته ظریف را مطرح کرد. او گفت به همه اصول اصلی و ارزشها همچنان پایبند است و تا پایان در خدمت مردم خواهد ماند. این یعنی یک پالس ظریف به اصولگرایان.
احمدینژاد این بار برادرش امیر را به همراه خود برده بود. یک حلقه کوچک پیرامون او شکل گرفته است. رفقای قدیمی رجعت کردهاند. کلهر، الهام و جوانفکر، مثلثی که هر ضلعاش کارکرد ویژه خود را دارد.
حالا او بار دیگر می خواهد در جمع حامیانش حاضر شود. آیا او ناگفته هایی دارد که بیان کند؟ آیا سکوت سیاسی او می شکند؟
منبع: آریا