خبرگزاری کار ایران

یادداشتی از روزبه کردونی؛

نوروز و ایرانِ جان‌سخت

نوروز و ایرانِ جان‌سخت
کد خبر : ۱۶۱۳۵۰۹

نوروز، همچون ایران، روزهای سخت و پرحادثه را از سر گذرانده است. هم افتادن ایران را به خاک دیده، هم برخاستنش را. هم کامیابی‌اش را نظاره کرده، هم ماتم‌زدگی‌اش را. نیازی نیست که دور برویم؛ همین نیم‌قرن اخیر، نوروز هم سقوط خرمشهر را به چشم دید، هم ازادی‌سازی پیروزمندانه و سرافرازانه خرمشهر را.

مرا گویند زو امید بردار

که نومیدی امیدت ناورد یار

همی گویم به پاسخ تا به جاوید

به امیدم، به امیدم، به امید

آندره مالرو در مصاحبه‌ای می‌گوید: «چیزی که بیش از هر چیز از بشر دفاع می‌کند، آن چیزی است که از گذشته به جای مانده است، چرا که آنچه از روزگارهای دور عبور کرده و به امروز رسیده است، در قلمرو معنا، هنر و فرهنگ، بزرگ‌ترین دفاعی است که انسان می‌تواند برای خود داشته باشد.» نوروز برای ایران و ایرانیان، چنین کارکردی دارد.

نوروز تاریخی‌ترین، اسطوره‌ای‌ترین و دیرینه‌ترین جشن این سرزمین، که شاید بتوان آن را کهن‌ترین جشن بشری نیز دانست. نوروز، روایتگر صلح، زندگی، خردگرایی، زیبایی‌شناسی و انسان‌دوستی است؛ نمادی از روح استوار، ریشه‌دار و معنوی ایرانی.

نوروز برای ما، همان «حَوِّل حالَنا اِلی اَحسَنِ الحال» است. همان خدای شکسپیر که مقاصد خام و ناتراشیده ما را شکل می‌دهد. همان پیام داستایوفسکی که در عمل، همنوعانت را دوست بدار. همان هیچ چیز قوی‌تر از صبر و زمان نیست تولستوی است. همان بهشت در قلب‌های پاک حضرت مسیح و همان شورش بر ابتذالِ حال رومن رولان است.

نوروزِ ایرانی، شاهد زنده‌ماندن ایرانِ جان‌سخت بوده است.

یک سال در زندگی ما شاید قابل شمارش باشد، اما برای ایران، که هزاران نوروز را به چشم دیده، تنها لحظه‌ای گذراست.

نوروز، همچون ایران، روزهای سخت و پرحادثه را از سر گذرانده است. هم افتادن ایران را به خاک دیده، هم برخاستنش را. هم کامیابی‌اش را نظاره کرده، هم ماتم‌زدگی‌اش را. نیازی نیست که دور برویم؛ همین نیم‌قرن اخیر، نوروز هم سقوط خرمشهر را به چشم دید، هم ازادی‌سازی پیروزمندانه و سرافرازانه خرمشهر را.

به تعبیر دکتر اسلامی ندوشن:

«کسانی که در زندگی خویش رنج نکشیده‌اند، سزاوار سعادت نیستند. تراژدی، همواره در شأن سرنوشت‌های بزرگ است. بر این اساس، ما حق داریم به کشور خود ببالیم.»

ایران، سرزمینی پرراز و رمز و شگفت‌آور است. حتی در دورانی که زیر سلطه بیگانگان بود—چه مغول، چه تاتار، چه دیگران روح معنوی، فرهنگ‌پرور، استوار و ریشه‌دارش نه‌تنها باقی ماند، بلکه آن بیگانگان را نیز در خود هضم کرد.

برای آنان که با کینه، خواب‌هایی بی‌تعبیر برای این سرزمین می‌بینند، و برای آنان که به آینده‌اش ناامیدند، تاریخ چند هزارساله گواهی می‌دهد: «رسالت ایران ادامه دارد.» و جهانیان، شکوه و آبادانی ایرانِ زیبای جان‌سخت را بیش از پیش به تماشا خواهند نشست. نوروز، این روایتگر چند هزار ساله، شاهد این مدعاست.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز