سهم «کودکان کار» از بیماری ایدز در جامعه
متاسفانه در کشور ما استانداردهای سلامت اجتماعی از متوسط پایین تر آمده و در سطح بسیار پایین قرار گرفته است.
شیوع ایدز در بین کودکان کار؛ موضوعی که چندی قبل از سوی وزارت بهداشت مطرح شد و چراغ خاموش، تبدیل به معضلی در جامعه ایرانی میشود. قرارداشتن در میان انبوه آلودگی ها، نبود کنترل بر رفتارهای روزانه آنها در محیطهای شهری در کنار بعضا سوءاستفادههای جنسی از این کودکان زمینه را برای رشد ابتلا به ایدز در کودکان خیابانی بیشتر کرده است.
«قانون» در گفت وگو با رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران به بررسی این معضل اجتماعی پرداخته است که در پی میآید:
دکتر مجید صفاری نیا با بیان اینکه هر روز بر آمار کودکان کار افزوده میشود و اینکه این کودکان در معرض افزایش شیوع بیماری ایدز هستند، میگوید: آماری در این زمینه نداریم و این موضوع به سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت مرتبط است ولی میتوانیم بگوییم که بچههای کار در معرض بیماری ایدز قرار داشته، بهاین دلیل که این کودکان در تهدید رفتارهای پر مخاطره جنسی و سوءاستفادههای جنسی هستند.
برخی نیز به دلایل مختلف به مواد مخدر وابستگی داشته و این وابستگی میتواند شیوههای نادرست مصرف را به سمت بیماری ایدز بکشاند. استفاده از سرنگهای آلوده نیز میتواند در شیوع آن موثر باشد. به هر حال این موارد میتواند برای کودکان کار نسبت به سایر کودکان عادی، در معرض آسیب پذیری و اختلالی به نام ایدز باشد.
صفاری نیا با اشاره به دلایل مختلف شیوع بیماری ایدز در کودکان کار اظهار میدارد: عوامل گوناگونی باعثمیشود تا تعداد بچههای کار افزایش یابد. یکی از موارد به سطح فقر بر میگردد و بیکاری که متاسفانه در شرایط مطلوبی در این زمینه قرار نداریم. این کودکان برای اینکه ارتزاق کنند یا هزینههای خانواده را تامین کنند، به نحوی گرفتار این شبکهها یا باندها میشوند که به عنوان آشغال جمعکن از سطلهای زباله یا حتی متکدیانی که سر چهار راهها به صورت منظم سازماندهی میشوند هستند. حتی بچههای کوچکتری که به عنوان یک ابزار اجاره داده میشوند نیز جزو این کودکان هستند و آنها را بر دوش خود را در خیابانها میچرخانند تا ترحم دیگران را بر انگیزند.
درصد قابل توجهی از کودکان خیابانی رابطه جنسی دارند
" درصد شیوع ایدز در بین کودکان خیابانی ۴.۵ درصد است در حالی که شیوع آن در آمار کشوری ۰.۱ درصد بوده که این آمار خیلی خطرناک است. " اینها گفتههای معاون وزیر بهداشت است که چندی پیش از گزارشی که بر روی هزار کودک خیابانی در دو سال گذشته انجام شده بود، خبر میدهد.
وی به نوجوانان ۱۱ تا ۱۹ ساله اشاره میکند و میافزاید: در تحقیقاتی که بر روی این دسته از نوجوانان انجام شده، ۷۳ درصد عنوان کردند که دوستان پرخطر داشته یا دوستانی که سوء مصرف مواد دارند. همچنین ۱۵.۶ درصد اعلام کردند که خودشان از مواد محرک استفاده میکنند و ۴.۶ درصد گفتند که تزریق میکنند.
علی اکبر سیاری تصریح میکند: در کودکان خیابانی ۱۵ تا ۱۸ سال درصد قابل توجهی اعلام کرده اند که رابطه جنسی داشتند و حتی تعدادی از این افراد گفتهاند که چند شریک جنسی داشتهاند. از ۴۹۳ نفر حدود ۵۰ درصدشان گفتهاند، چیزی در مورد ایدز نشنیدهاند. کودکان کار و خیابانی، معتادان تزریقی و افرادی که روابط جنسی دارند، مبتلایان به عفونت ایدز را تشکیل میدهند.
محرز: نتایج آزمایش ایدز روی کودکان تکاندهنده بود
در این رابطه آمار تکاندهنده ابتلای کودکان کار به ایدز و هپاتیت را رئیس مرکز تحقیقات ایدز اعلام کرده است. آماری که از آزمایش بر روی ۱۰۰۰ کودک کار در تهران خبر میدهد.
مینو محرز در اینباره میگوید: نتایج این آزمایش بسیار تکاندهنده بود و بسیاری از آنها اعتیاد هم داشتهاند.
وی در مورد وضعیت کودکان کار و ابتلای آنان به بیماریهای عفونی شدید مانند ایدز و هپاتیت، ادامه میدهد: متاسفانه وضعیت کودکان کار در این مورد بسیار تکاندهنده است.
مرکز تحقیقات ایدز برای شناسایی وضعیت این کودکان، بر روی هزار کودک ۱۰ تا ۱۸ ساله آزمایش انجام داده که آمار به دست آمده، بسیار وحشتناک بود. پس از انجام آزمایش ایدز و بیماریهای عفونی روی این هزار کودک کار که در شهر تهران ساکن هستند، مشخص شد که ۵ درصد آنها به ایدز مبتلا بوده و اغلب آنها نیز بیماری هپاتیت داشتهاند.
محرز با اشاره به اینکه حداکثر سن این کودکان ۱۸ سال بوده است، خاطر نشان میکند: متاسفانه مشخص شد که برخی از آنها اعتیاد هم داشتهاند. این نکته را نباید فراموش کرد که آزمایش انجام شده مربوط به ۵ سال پیش است و دوباره باید تحقیق جدیدی انجام شود و مسلما آمار ابتلای این کودکان بسیار فراتر رفته است.
جامعه مجبور به تامین هزینه بیشتری برای این افراد است
رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران با اشاره به در معرض آسیب قرار گرفتن این کودکان در اجتماع اضافه میکند: این کودکان در معرض اتفاق هایی هستند که برای کودکی که در یک مدرسه درس میخواند و در یک خانواده صحیح زندگی کرده و پرورش پیدا میکند، پیش نمیآید.
این کودکان در آینده و در سنین بالاتری جزو افرادی قرار میگیرند که از نظر سلامت روانی دچار مخاطره خواهند شد و کسانی که بدین شکل رشد یافتهاند، در آینده والدین با کفایتی نیز نخواهند بود. در واقع یک دور تسلسل را طی میکنند.
این افراد در آینده جزو کسانی هستند که روز به روز هزینه هایی را برای جامعه ایجاد میکنند و با مراجعه این افراد به پزشک برای مسائل درمانی، نیروی انتظامی، قوه قضاییه، مراکز بازپروری و ترک اعتیاد جامعه مجبور است هزینه بیشتری را نسبت به یک فرد عادی برای این افراد تامین کند.
وی درباره بالاتر آوردن سطح این استانداردها در جامعه تصریح میکند: از طریق سازمانهای حمایتی باید پیشگیریهای لازم صورت گیرد و انجمنهای مردمی نیز حمایت کنند. زیرا وقتی کودکی در این سیکل قرار گرفته و جزو افرادی باشد که ما سالهای سال جامعه برای این فرد هزینههای گزافی را پرداخت کنیم، در نتیجه متضرر خواهیم شد.
در این باره نیاز داریم در حوزه آسیبهای اجتماعی تلاش بیشتری داشته باشیم و در این رابطه نیز دولت با محدودیتهای مالی روبهروست. به همین خاطر تامین این شرایط برای این گروههای در معرض خطر که در نهایت با اهمال کاری و ساده انگارانه فرض کردن این موضوع، به گروههای پر خطر تبدیل خواهند شد، کاری بس طاقت فرسا و در برخی موارد غیر ممکن است.
شورای ملی در ارتباط با سلامت اجتماعی تاسیس شود
صفاری نیا همچنین در ادامه میگوید: به نظر میرسد باید یک شورای ملی در ارتباط با سلامت اجتماعی و آسیبهای اجتماعی در کشور تاسیس شود که این شورا نهادها و سازمانها و ارگانهای ذیربط را به عنوان نماینده داشته باشد. دستگاههای نظارتی نیز بر این شورا نظارت داشته باشند و از سازمانها بخواهند سطح استانداردهای سلامت را در جامعه روز به روز بالاتر ببرد.
به عنوان مثال اگر در ۲ سال آینده آماری در رابطه با کودکان کار داریم، به این دست یابیم که تعداد بچههای کار و مصرف کنندگان مواد مخدر کم شده و تعداد بیکاری با کاهش روبرو بوده است. سازمانها به سمتی بروند که این شکوفایی اجتماعی اتفاق بیفتد تا در نهایت جامعه ای ایمن و عاری از معضلات اجتماعی را پیش رو داشته باشیم.
این استاد دانشگاه با اشاره به مطرح شدن مفهوم سلامت اجتماعی در سالهای اخیر میگوید: متاسفانه در کشور ما استانداردهای سلامت اجتماعی از متوسط پایین تر آمده و در سطح بسیار پایین قرار گرفته است.
وقتی استانداردهای اجتماعی بدین گونه شوند، پیامد آن توان خرید پایین، ناشادی و فقر مردم است که باعثمیشود از کودکان برای فعالیتهای کاری در جامعه بهره گیرند. از بچه هایی که زیر سن بلوغ هستند به عنوان دست فروش و زباله دزد استفاده شود و بدین شکل حقوق کودکان در این فضا زیر پا گذاشته میشود.