مدیرمسئول «ایلنا» از فلسفه تاسیس این رسانه و اهداف آن میگوید/ رسانهای تخصصی در حوزه کار و کارگر
مسعود حیدری مدیر مسئول ایلنا در گفتگو با سایت شفقنا از فلسفه تأسیس این رسانه و اهداف آن گفت و تأکید کرد: ۲۲ سال پیش مجموعه خانه کارگر با توجه به اینکه نیاز به داشتن یک رسانه تخصصی در حوزه کار و کارگر را احساس کرده بود تصمیم گرفت تا یک رسانه تخصصی در حوزه کار و کارگر راه بیندازد و صدای طبقه خاموش و بی صدایان باشد.
همواره از قدرت تاثیرگذاری رسانه های بزرگ بر افکار عمومی به دلیل امکانات و بودجه کلانی که دارند، سخن به میان می آید. با این حال نباید فراموش کرد، رسانههایی با سازمان های کوچک اما کارآمد و فعالی هم وجود دارند که با عملکرد حرفه ای خود توانسته اند قدم های نسبتاً بزرگی بردارند و نقش مهمی در گسترش معرفت، ارتقاء آگاهی و پویایی جامعه ایفا کنند. به عبارتی این سازمان های کوچک رسانه ای سعی کرده اند با استقلال نسبی تحریری در راستای نیازهای رسانه ای و مطالبات جامعه و منافع کشور حرکت کنند و با تبیین و نقد سیاست ها و عمکردهای مسئولان و ارائه ی دیدگاه های نخبگان و کارشناسان مختلف، راه های جدیدی به سوی جامعه چند صدایی بگشایند. این رسانه ها کوشیده اند در حد ممکن با آسیب شناسی، راه حل محوری و آینده نگری و با ایجاد بستر مناسب برای تغییرات ولو کوچک در نگرشها و عملکردهای صاحبان اندیشه، نهادهای قدرت و مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری و اجرایی به نفع مردم، زمینه ی تحولات بزرگتر در جامعه را فراهم آورند.
ایلنا را می توان نمونه ای موفق از رسانه ای دانست که علاوه بر توجه به اهداف اولیه اش توانسته در سایر حوزه ها هم جامعه مخاطبانی را به سمت خود سوق دهد. سعی کردیم با مسعود حیدری، مدیرمسئول ایلنا درباره فلسفه تاسیس این رسانه، اهداف آن، توصیه های ایشان به مسئولان و اهالی رسانه و… گفتگو کنیم.
ابوالفضل فاتح درباره مسعود حیدری می گوید: آقای حیدری از جمله همکاران به یادماندنی ایسنا بودند که پیش از ایسنا نیز سابقه ی فعالیت رسانه ای داشتند. ایشان از ابتدای تاسیس به همراه چند تن دیگر از دوستان رسانه ای شان به ایسنا پیوست و نقشی محوری در ماه ها و سپس سال های آغازین این رسانه داشتند. سالهایی دشوار که جز لطف خداوند و همت عزیزان نمی توانست از ایسنا، ایسنا بسازد.
آقای حیدری شخصیتی حرفه ای و پر تلاش، بی ادعا و متواضع، با انگیزه و با صفا و دوست د اشتنی بودند که به سرعت سردبیری اجتماعی ایسنا را عهده دار شدند و به این بخش ایسنا غنا، شخصیت و استمرار بخشیدند. دردمندی اجتماعی، تعلق خاطر به محرومان و طبقات زحمتکش جامعه و نگرش اصلاحی نسبت به آسیب های اجتماعی از ویژگی های فکری و عملی ایشان بود. ایشان سه سال بعد در اسفندماه ۸۱، با کمترین امکانات خبرگزاری ایلنا را تاسیس کردند تا صدای کارگران و زحمتکشان کشور باشند و در این مسیر چالش ها، فشارها و بی مهری های فراوانی را از هر سو به جان خریدند. تلاش برای ارایه ی درک درست از منزلت کار و کارگر و هویت جامعه کارگری و دفاع از حقوق انسانی، اجتماعی و سیاسی و همچنین حقوق مادی کارگران و جامعه کارگری با رویکرد اصلاحی وجه مشخصه ی خبرگزاری کار است.
گفتگوی شفقنارسانه با مسعود حیدری، مدیرمسئول ایلنا را در ادامه بخوانید…
برایمان از فلسفه تاسیس «ایلنا» بگویید؟ فکر تاسیس این رسانه از کی شروع شد و چه اهداف و چشم اندازی در ابتدای راه اندازی آن داشتید؟
در ابتدا بگویم بزرگی یا کوچکی رسانه به حجم نیروها و امکاناتش نیست بلکه به کیفیت و اثرگذاری اش برمی گردد. اگرچه داشتن زیرساخت های قوی برای رسانه ها امری واجب و ضروری است و کمک می کند تا بهتر و روان تر کارها را پیش ببرند با این حال شرط کافی نیست.
۲۲ سال پیش مجموعه خانه کارگر با توجه به اینکه نیاز به داشتن یک رسانه تخصصی در حوزه کار و کارگر را احساس کرده بود تصمیم گرفت تا یک رسانه تخصصی در حوزه کار و کارگر راه بیندازد و صدای طبقه خاموش و بی صدایان باشد.
در همان مقطع ماموریت این رسانه رسیدن و پرداختن به مسائل کارگری بود تا بتواند اخبار این حوزه را به موقع و با رعایت امانت و صداقت منتشر کند. در این سا لها با همه موانع و کم بینی هایی که در کشور وجود داشت، توانست ماموریتش را به نحو احسن انجام دهد.
از آنجایی که عنوان این رسانه، خبرگزاری تعیین شد، بنابراین در کنار موضوعات کارگری، به سایر موضوعات کشور هم در حوزه های مختلف؛ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، سیاسی و… پرداخت.
چه عواملی در عملکرد شما نقش داشت و کمک کننده بود؟
بیشتر انگیزه و تلاش افرادی بود که در خبرگزاری کار میکردند و تاکید داشتند تا ماموریت این خبرگزاری به درستی انجام شود. البته موانع هم وجود داشته است. اینکه شما فکر کنید که یک بستر بدون مشکل برای کار رسانه ها در حوزه کارگری وجود دارد، کاملاً غلط است. البته شکایت ها خیلی بالا رفته است و بیشترین حجم آن ها به دلیل پرداختن به اخبار کارگری است. چون خیلی ها دوست ندارند تا مطالبات کارگران به گوش مسئولان، جامعه و افکارعمومی برسد.
از عمده موضوعات کارگران در کشور، مسائل صنفی و معیشتی آن ها؛ اعم از قرارداد کار، پایین بودن دستمزدها، توجه نکردن به مسئله بیمه، آینده شغلی آن ها و… است که به مطالبات اصلی کارگران تبدیل شده است. البته اضافه کنیم که در دو سال اخیر بازگذاشتن مرزها، ورود بی محابای اتباع خارجی و در اختیار گرفتن فرصت های شغلی بسیار عرصه را برای کارگران داخلی تنگ تر کرده است. وقتی به این مسائل می پردازیم طبیعتاً بخشی که نمی خواهد به صورت تمام و کمال حقوق بیمه کار را بپردازد، مقاومت می کند. ضمن اینکه ما برداشت غلطی از حوزه امنیت و مسائل امنیتی داریم و فکر می کنیم اگر کارگر اعتصاب کند، فریاد بزند و حقش را مطالبه کند، خطر تبدیل شدن به موضوعی امنیتی را دارد. به همین دلیل برخی از دستگاه ها مانع این می شوند که کارگران مسائلشان را دنبال کنند و به موقع به مطالباتشان دست پیدا کنند.
چگونه سعی کردید تا این موانع را مدیریت کنید؟
ما تلاش کردیم مسائل را با گفتگو و تعامل حل کنیم ولی چون گوش شنوایی وجود نداشت، ما هم به این فشارها توجه نکردیم و نمی کنیم. چراکه رسالت روزنامه نگار این است و رسانه ای هم بخواهد پای حق و عدالت بایستد، معمولاً تنهاست و علی رغم شعارهایی که دستگاه های ذی ربط می دهند، کسی کمک کننده نیست.
انتظار می رود مراجع دخیل در این موضوعات حداقل صحبت رسانه ها را در این موارد بشنوند، مستندات آن را ببینند و دلایل آن ها را بشنوند، بعد تصمیم بگیرند.
وضعیت مخاطبان ایلنا چگونه است؟ آیا توانسته است جامعه مخاطبانی خود را در این سال ها بسط دهد؟
در مجموع به خاطر اینکه در سال های اخیر مسائل صنفی کارگران و اطلاعات آن ها در این حوزه بیشتر شده است، هر روز در کشور شاهد تجمع بازنشستگان برای مسئله مستمری هایشان هستیم. علاوه بر آن روزی نیست که ما شاهد تجمع کارگران به دلیل اخراج، نادیده گرفتن حقوق و مطالباتشان در چهارگوشه کشور نباشیم.
طبیعتاً وقتی به عنوان یک رسانه تخصصی به این حوزه ها وارد می شویم، مخاطبان هم ما را پیدا می کنند. از این جهت، ایلنا در کانال توجهات بوده است و عمده و اصل بازدیدها و مراجعات به سایت ایلنا به رویکرد ما درباره مسائل کارگری در بخش های مختلف برمی گردد. این مسئله در سال های اخیر افزایش پیدا کرده است. البته به دلیل محدودیت های بودجه ای و امکانات و نیز متصل نبودن به بودجه دولتی و عمومی، یکسری موانع سخت افزاری داشتیم.
عمده منبع درآمد ایلنا از کجا تامین می شود؟
۹۰ درصد هزینه های ایلنا عمدتاً از طریق خدمات رسانه ای، تبلیغاتی و بازرگانی تامین می شود.
چه استراتژیهایی برای افزایش مخاطبان به کار بردهاید؟
ما تلاش داریم تا در حضورمان در شبکه های اجتماعی بازنگری داشته باشیم و از پلتفرم های جدیدتر استفاده کنیم. علاوه بر آن تلاش داشتیم تا بازنگری در حوزه نرم افزاری سایت و موارد گرافیکی و… داشته باشیم تا بتوان مخاطبان بیشتری را به سمت ایلنا سوق داد.
با این اوصاف بیشتر مطالبات چه گروه یا گروه های سیاسی، اجتماعی و… در «ایلنا» منعکس میشود؟
ایلنا از ابتدا هم با این هدف شروع به کار کرد که رسانه ای در بخش مدنی باشد. سعی کردیم افرادی که در حوزه های مختلف صدایشان به جایی نمی رسید و دیده نشده اند را پوشش دهیم. البته این مسئله قطعاً صد در صدی نیست و معتقدم عملکردمان در این حوزه تا حدودی قابل دفاع است.
آیا در این سال ها بازخوردهایی از مخاطبان خود دریافت کردهاید که بتواند به بهبود محتوای سایت کمک کند؟
معمولاً کامنت هایی که برایمان ارسال می کنند را رصد می کنیم. به همین دلیل در ذیل اخبار و گزارش ها تلاش می کنیم تا بخشی از بازخوردها را که به اعتلای مجموعه کمک می کند، استخراج کنیم و از دغدغه مشترک این مخاطبان استفاده کنیم تا بیشتر به سمتی حرکت کنیم که مخاطبان تمایل دارند.
در خبرها، گزارشها، یادداشتها و سایر محتوای سایت ایلنا، تا چه اندازه افکار عمومی و نخبگان محوریت داشته اند و تا چه اندازه تحت تاثیر قدرت های سیاسی بوده اید؟
ما بی توجه به تهدیدها و فشارها تلاش کردیم تا آنچه درست می پنداشتیم را انجام دهیم. البته به اقتضاء حرفه روزنامه نگاری گاهی با موانع سختی برخورد می کنیم که عبور از آن ها ممکن نیست. با این حال تلاش کردیم تا دغدغه های گروه های مختلف اجتماعی در حوزه های گوناگون را شناسایی و به آن ها توجه کنیم. در واقع بعضاً با توجه به شرایط جامعه به حوزه هایی ورود کردیم که تا به حال اولویت خیلی از رسانه ها نبوده است ولی ما سعی کردیم بازتاب دهنده صدایشان باشیم.
چگونه بین مطالبات مردم و نخبگان با مطالبات حاکمیت تعادل برقرار کردهاید؟
من معتقدم که حاکمیت حق مطالبه گری را ندارد و باید به مطالبات پاسخ دهد. به عبارتی اگر اختیاراتی دارد، مطابق آن مسئولیت دارد و باید در قبال آن پاسخگو باشد. تنها کاری که حاکمیت باید انجام دهد، فضا را برای شنیدن صداها باز بگذارد. به عبارتی جامعه و گروه هایی که در آن زندگی می کنند، حق مطالبه گری دارند. با این حال به بهانه های مختلف این حق مطالبه گری از این گروه ها سلب شده است.
حداقل کار این است که آنچه در قانون اساسی مسرح شده، مرود توجه قرار داد تا مردم بتوانند مطالباتشان را پیگیری کنند و آن ها را نادیده نگیرند. دولت ها آمده اند و رفته اند ولی هیچکدام برای حرف ها، شعارها، ادعاهای خود در این خصوص قدمی برنداشتند.
سال ها صحبت ها و وعده هایی برای درنظر گرفتن مکان های بزرگ و مخصوص جهت بیان اعتراضات و تجمعات بیان شده ولی به مرحله عمل نرسیده است.
آیا تجربهای از برخورد با چالشها و فشارهای ناشی از این نوع عملکرد داشتید؟
بله موارد مختلفی رخ داده است. به عنوان نمونه اعتراضات ۱۳۹۶، اتفاقات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۱ از جمه مواردی هستند که به آن ها توجه نشده و هرچقدر جلوتر آمدیم همانند گلوله برف به بهمن تبدیل شده است. به عبارتی چون به این مطالبات توجه نشده، کم کم بزرگتر شده است و یا حتی دید ما را نسبت به آن تغییر داده است.
طبیعتاً وقتی در چنین جایی قرار می گیرید، اولین جایی که مورد فشار قرار می گیرد، رسانه هایی هستند که بازتاب دهنده بخشی از مسائل هستند.
آیا می توانید به نوآوری، یا عرصه ها و یا اقدامات رسانه ای یا سوژه هایی که در ایلنا کلید آن را زده اید و منشا تاثیر مشخص بوده است، اشاره ای کنید؟
عمدتاً سعی کردیم مباحث حوزه کارگری و دغدغه های مردم را با برگزاری نشست های تخصصی، میزگردها و مناظره ها تا حدودی مطرح و کمبودهای آن را رفع کنیم.
آیا تغییراتی در قوانین و مقررات پیشنهاد میدهید که به بهبود شرایط رسانهها و آینده رسانه در کشورمان کمک کند؟
تجربه تلخی در سال ۱۳۷۸ داریم که بهانه اش اصلاح قانون مطبوعات بود. بعد از آن اتفاق، نه حاکمیت و نه گروه های مطالبه گر و میانجی جرات اظهار نظر و ورود در مسائل اساسی را ندارند.
چه اقداماتی میتوان انجام داد تا رسانههای ایرانی بتوانند در منطقه مرجعیت داشته و با رسانههای بین المللی رقابت کنند؟
من از این مسئله ناامید هستم چراکه حرف، شعار، ادعا زیاد بوده است. برخی از سازمان ها همین که حس کنند، باز گذاشتن دست رسانه ها گاهی سبب نقد خودشان هم می شود، مانع می شدند. فکر می کنم رسانه های داخلی روز به روز در حال از دست دادن مرجعیت خود هستند، روز به روز اوضاع بدتر می شود و هیچ امیدی هم برای درست شدنش نیست.
سالهاست که در نشست های تخصصی همکارانمان بحث های زیادی انجام داده اند ولی هیچکدام به نتیجه نرسیده است.
پیشنهاد می شود مجموعه تصمیم گیر در سه قوه دولت، مجلس، دستگاه قضایی نشست های تخصصی با اصحاب رسانه برگزار کنند، دغدغه های ما را بشنوند و بر مبنای درست ترین آن، چارچوبی ایجاد کنند تا رسانه ها کمی آزادی عملی بیشتری داشته باشند.
پیشنهاد شما برای بهتر شدن آینده رسانه و تاثیرگذارتر شدن آن چیست؟
با استقرار دولت جدید، بخصوص تحولات مجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دغدغه های رسانه ها را جمع آوری کنند. برای اینکه پاسخ مثبتی به رسانه ها داده باشند، حداقل چند اولویت مهم رسانه ها را در دستور کار خود قرار دهند، تا امیدی جهت بهبود اوضاع به وجود بیاید.
فکر می کنید چگونه میتوان اعتماد عمومی را به رسانهها افزایش داد و نقش رسانهها را در جامعه تقویت کرد؟
تا وقتی رسانه ها آزاد نباشند که انعکاس دهنده مسائل واقعی در جامعه باشند، طبیعتاً این اعتماد به آن ها کمتر می شود و چون افکار عمومی انتظار دارد که بازتاب مسائل درگیر با آن را در رسانه ها ببیند و مسئولان هم به آن واکنش مناسب نشان دهند، وقتی چنین موضوعی صورت نمی گیرد، طبیعتاً اعتمادی هم شکل نمی گیرد.