واکاوی نماینده قم از کلمه woman: در زبان لاتین، زن وابسته به مرد است: wo/man، زائدهای کنار مرد/ تکریم بانوان در فرهنگ ما منحصر به ادبیات نیست
منان رئیسی در یادداشتی نوشت: تکریم بانوان، حتی در ترتیب نامگذاری فضاها هم رعایت میشده و اول اسم فضای زنانه را میآوردیم و بعد اسم فضای مردانه؛ یعنی میگفتیم اندرونی و بیرونی و نه بیرونی و اندرونی! همانطور که میگفتیم خواهر و برادر و نه به سبک غربیها برادر و خواهر.
محمد منان رئیسی نماینده قم در مجلس در یادداشتی به موضوع زنان در فرهنگ ایرانی و غربی پرداخت.
او طی یادداشتی در کانال شخصی خود نوشته است: «به تفاوت اساسی نوع نگاه به بانوان در فرهنگ بومی ما با فرهنگ غربی دقت کردهاید؟ مثلا ما میگوییم: زن و شوهر به جای husband and wife. یا ما میگوییم: خواهر و برادر به جای brother and sister. یا ما میگوییم: زن و مرد به جای men and women.
در فرهنگ ما، "زن" یک واژه و مفهوم مستقل هست برخلاف زبان لاتین که واژه زن، وابسته به مرد است: wo/man (زائدهای کنار مرد). به همین دلیل هست که برخلاف غربیها که میگویند mankind ما میگوییم بشریت.
جالب آنکه در فرهنگ بومی ما، این نوع تکریم بانوان، منحصر به ادبیات نبوده و در سایر عرصههای فرهنگ نظیر معماری نیز ما به بانوان توجه ویژهای داشتیم.
برای مثال در معماری سنتی ما، برای کوبیدن درب خانه از دو ابزار متفاوت (کلون و کوبه) استفاده میشد؛ کوبه مردانه دارای صدای بم و کلون زنانه دارای صدای زیر بود تا صاحب خانه با شنیدن صدای هریک از آنها متوجه شود که مرد خانه باید درب را بر روی مهمان بگشاید و یا بانوی خانه.
مثال دیگر، الگوی مسکن سنتی ما بوده که دارای دو فضای اندرونی و بیرونی بود تا بانوان بتوانند در قسمت اندرونی، آزادانه و با حفظ شأن و حریمشان به فعالیت بپردازند.
جالب آنکه این نوع تکریم بانوان، حتی در ترتیب نامگذاری فضاها هم رعایت میشده و اول اسم فضای زنانه را میآوردیم و بعد اسم فضای مردانه؛ یعنی میگفتیم اندرونی و بیرونی و نه بیرونی و اندرونی! همانطور که میگفتیم خواهر و برادر و نه به سبک غربیها برادر و خواهر: brother and sister
بر همین اساس، اگر امروز میبینیم که قم به عنوان پایگاه علوم اسلامی با صدها مرکز حوزوی، دینی و فرهنگی حول مضجع شریف بانویی شکل گرفته است که همچون نگینی درخشان در دل این شهر میدرخشد جای هیچ تعجبی نیست. چراکه فرهنگ ما ریشه در همان بینشی دارد که محور تجمّع بهترین خوبان عالّم را حول یک بانو تعریف میکند: هُم فاطمةُ و أبوها و بَعلُها و بَنوها.
در فرهنگی که برای بانوانش این قدر شأن و منزلت قائل است طبیعی است که بزرگ بانویی همچون فاطمه معصومه سلام الله علیها را چنان تکریم کند که هزاران عالم دینی را طی قرون متمادی، همچون پروانه به گرد شمع وجودش جمع کند؛ تا جایی که نتیجه توالی این تجمع علما به گرد شمع وجود این بزرگ بانو، اکنون قم را به جایگاه جهانشهر اول عالَم شیعه ارتقا داده است. جهانشهری که مهمترین رمز و راز جاذبه مدنیتش، جذبه همین بزرگ بانویی است که مغناطیس وجودش، بردارهای برادههای ایمان را از سرتاسر ایران و بلکه جهان اسلام، به گرد وجود خود جهت داده است.»