تأثیر قطعنامههای ۱۷۰۱ و ۱۵۵۹ بر جنگ اسرائیل با لبنان/ قطعنامهای به سود اسرائیل یا حزب الله؟
دو قطعنامه شورای امنیت به محل منازعه ای بین اسرائیل و لبنان تبدیل شده تا بر اساس آن آتش بس را متناسب با شرایط مطلوب خودشان بپذیرند. جزئیات این دو قطعنامه چیست و چه پیامدهایی برای آنها دارد؟ خبرآنلاین گزارش می دهد.
پس از جنگ ۳۳ روزه اسرائیل و لبنان که از ۱۲ ژوئیه تا ۱۴ اوت ۲۰۰۶ در جریان بود، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۱۷۰۱ را تصویب کرد که مطابق با این قطعنامه حزبالله لبنان باید به ساحل شمالی رودخانه لیتانی به عنوان مرز عقبنشینی کند تا راه را برای استقرار ارتش ملی لبنان و نیروهای پاسدار صلح هموار سازد.
همچنین ارتش اسرائیل موظف است با آغاز استقرار این نیروها، نیروهای خود را از مناطق جنوبی لبنان خارج کند. در ۱۲ اوت کابینه لبنان قطعنامه را پذیرفت و در همان روز نیز سید حسن نصرالله از قطعنامه صادره حمایت کرد. حالا و با اوج گیری حملات اسرائیل علیه حزب الله لبنان، نجیب میقاتی نخست وزیر این کشور رسماً اعلام کرده «حزبالله لبنان با قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل موافقت کرد»
این در حالی است که پیشتر موریس سلیم، وزیر دفاع لبنان، از جامعه جهانی خواسته بود تا با تشدید فشارها علیه اسرائیل، این رژیم را به اجرای قطعنامه شماره ۱۷۰۱ شورای امنیت و توقف تجاوزاتش به لبنان وادار کنند. وی تاکید کرده بود «درخواست این کشور برای برقراری آتش بس و پایبندی آن به اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ در همه ابعاد و مفاد آن، بار دیگر نشان از آن دارد که لبنان به دنبال جنگ نیست اما نمیپذیرد حملات جنایتکارانه اسرائیل علیه مردم بیگناه این کشور در مناطق مختلف ادامه یابد.»
اما جزئیات قطعنامه ۱۷۰۱ چیست و به نفع کدام طرف است؟
قطعنامه ۱۷۰۱ از هر دو طرف یعنی حزبالله لبنان و ارتش اسرائیل میخواهد اقدامات مسلحانه خود را متوقف کرده و دسترسی غیرنظامیان به کمکهای بشردوستانه را تضمین کنند. اقدامات فوری برای بازسازی و توسعه لبنان از دیگر مفاد این قطعنامه است. حضور و استقرار نیروهای حافظ صلح ملل متحد (یونیفل) در کنار ارتش لبنان و تعیین اختیارات و وظایف یونیفل مواردی هستند که این قطعنامه به آن پرداخته شده است.
برخی از ناظران بینالمللی معتقدند الان هیچکدام از طرفها آماده پذیرش این قطعنامه نیستند. خاورمیانه ماههاست که هیچ شبی را بدون آتش و دود صبح نکرده است.
از سوی دیگر هفته گذشته رسانه های امریکایی گزارش دادند که اسرائیل ابتدا با آتشبس با حزب الله موافقت کرده بود، اما بعداً با ترور سید حسن نصرالله، رهبر گروه مقاومت لبنان و تشدید حملات خود به این کشور، میانجیها را غافلگیر کرده و در کنار حمله اخیر خود به صلحبانان نشان داد چندان به قولوقراهای بینالمللیاش پایبند نیست. حمله به صلح بانان که واکنش امریکا و اروپا را به دنبال داشته بیش از هر زمان دوستان اسرائیل را برای توقف جنگ در لبنان متقاعد کرده است. چه آنکه جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، گفته است که او «صد درصد» اسرائیل را ترغیب میکند در جریان درگیری با حزبالله در لبنان از تیراندازی به سوی صلحبانان سازمان ملل خودداری کند.
قطعنامه ای به سود اسرائیل یا حزب الله لبنان؟
قطعنامه ۱۷۰۱ که در پایان جنگ ۳۳ روزه لبنان و اسرائیل مورد توافق هر دو طرف قرار گرفت از نقاط چالش برانگیز سیاست خارجی خاورمیانه از سال ۲۰۰۶ بوده است. رئیس مرکز عربی مطالعات ایران معتقد است «در این میان آنچه میتواند اوضاع را در جنوب لبنان آرام کند، اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد است. از سال ۲۰۰۶ میلادی که این قطعنامه صادر شد تاکنون اسرائیل تن به اجرای آن نداده است و باید دانست که بخشی از این قطعنامه مربوط به اسرائیل و تعهدات آن، و بخشی دیگر مربوط به لبنان است و باید دو طرف آن را اجرایی کنند. حتی در این قطعنامه آمده است که ورود هواپیماها و جنگندههای اسرائیل به حریم هوایی لبنان ممنوع است اما عملاً تلآویو این قطعنامه را قبول ندارد و هنوز هم آن را اجرایی نکرده است. حزبالله لبنان هم اعلام کرده که مشکلی با اجرای آتشبس ندارد اما بدون شک مشکل اصلی اسرائیل است؛ چراکه آنها نمیخواهند قطعنامه مذکور را در شرایط کنونی اجرایی کنند.»
در همین حال گروه دیگری از کارشناسان سیاسی معتقدند «این قطعنامه فقط برای حزب الله تعهد نداشت بلکه اسرائیل را هم مجاب میکرد که متعهد به حاکمیت لبنان باشد و آن را نقض نکند. حزب الله اعلام کرد که به این قطعنامه پایبند است اما این قطعنامه در این سالها توسط اسرائیل به صورت زمینی و هوایی نقض شده است.»
این در حالی است که ناظران سیاسی می گویند «حزب الله هم تونل های زیرزمینی در آن منطقه دارد و ادوات حزب در آنجا مستقر است و اسرائیل بعد از ضرباتی مانند ترور اعضای حزب الله، به دنبال تثبیت یک معادله امنیتی است تا فراتر از قطعنامه ۱۷۰۱ امتیازهای بیشتری بگیرد تا تهدیدی متوجه اسرائیل نشود.»
چرا اسرائیل در عمل به دنبال اجرای قطعنامه ۱۵۵۹ است؟
شرایط فعلی جنگ در لبنان نگاه تحلیلگران را به سوی قطعنامه دیگری نیز متمرکز کرد که از نگاه اسرائیل معتبرتر است. برخی از تحلیلگران مسائل خاورمیانه می گویند اسرائیل در عمل دنبال اجرای قطعنامه ۱۵۵۹ است که در آن امتیازات بیشتری برای این رژیم در نظر گرفته است. به نظر این تحلیلگران «ریشه تنشهای فعلی در لبنان اساساً در غزه نهفته است و باید بحران در این منطقه به اتمام برسد تا در نهایت وضعیت لبنان هم آرام شود و واقعیت این است که نتانیاهو بر اجرای قطعنامه ۱۵۵۹ سازمان ملل تاکید دارد اما لبنان اجرای این قطعنامه را به دلیل آنکه یک قطعنامه قدیمی به حساب میآید قبول نکرده است.»
برابر قطعنامه ۱۵۵۹ که در سال ۲۰۰۴ در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شد، شورا از انتخابات آزاد و عادلانه ریاست جمهوری در لبنان حمایت کرد و از دولت لبنان خواست تا کنترل قلمرو خود را در دست بگیرد و گروه هایی مانند حزب الله را خلع سلاح کند و خروج نیروهای خارجی باقیمانده از کشور را تسهیل می کند. این قطعنامه از لبنان خواست تا حاکمیت خود را بر تمام قلمرو خود برقرار کند و از سوریه به عنوان یک نیروی خارجی خواست تا از لبنان خارج شود و از مداخله در سیاست داخلی لبنان دست بردارد. این قطعنامه همچنین از همه نیروهای لبنانی و خارجی در خاک لبنان خواست تا منحل شوند و حمایت خود را از یک «روند انتخاباتی آزاد و عادلانه» اعلام کرد.
سرنوشت قطعنامه ها گره خورده بر سرنوشت میدان جنگ
با شرایطی که اکنون در لبنان شاهد آن هستیم که روز به روز بر آتش توسعه جنگ از سوی اسرائیل دمیده می شود، ناظران سیاسی می گویند «بسیار بعید است که حزب الله با کل بندهای قطعنامه ۱۷۰۱ موافقت کند چرا که این امر به معنای تبدیل شدن آن به گروهی صرفا سیاسی و خلع سلاح شده است. از این رو احتمال دارد استقرار نیروهای ارتش در جنوب لیتانی و خروج نیروهای حزبالله از آنجا پیگیری شود. خروج حزبالله از جنوب لیتانی و بازگشت آوارگان به شمال اسرائیل کف خواستهها و اهداف اسرائیل در این جنگ است و سقف آن خلع سلاح حزبالله، خارج ساختن آن از معادلات سیاسی داخلی به عنوان پیش درآمد نظم خاورمیانهای مطلوب اسراییل است.»
چه آنکه «خروج از جنوب لیتانی بیشتر بسته به سرنوشت حمله زمینی است که اگر وضعیت قفل شود که محتمل است، بعید است حزب الله این خروج را بپذیرد، اما اگر اسرائیل بتواند این منطقه را تصرف کند که دیگر نیازی به موافقت حزب با این بخش قطعنامه نیست.»
از این رو با استمرار خشونت ها در جنوب لبنان که با بمباران های شبانه اسرائیل و پاسخ های موشکی حزب الله همراه است، تا به امروز ارتش اسرائیل نتوانسته نیروهای پیاده خود را وارد لبنان کند اما کشورهای غربی با محوریت امریکا و فرانسه انگیزه بالایی دارند تا جنگ را در همین مرحله متوقف کنند. سیاستی که دلیل عمده آن اثبات انگیزه های نتانیاهو برای توسعه جنگ به لبنان است که دست کم دو دهه تلاش غرب برای برقراری صلح در لبنان را با شکست مواجه خواهد کرد.