خبرگزاری کار ایران

بهره‌کِشی از پزشکان جوان در مراکز درمانی؛ در بخش بهداشت پزشک اپراتور کامپیوتر است/ متاسفانه در پزشکی تعریف موفقیت پول است

بهره‌کِشی از پزشکان جوان در مراکز درمانی؛ در بخش بهداشت پزشک اپراتور کامپیوتر است/ متاسفانه در پزشکی تعریف موفقیت پول است
کد خبر : ۱۵۴۰۹۸۲

سیمین کاظمی، پزشک و جامعه شناس مطرح کرد؛ سرمایه‌های پزشکی در دست عده‌ای خاص قرار گرفته که بیمارستان‌ها و دستگاه‌های پزشکی را در اختیار دارند و باقی پزشکان هم برای آنها کار می‌کنند. پزشکی نباید به عنوان یک تجارت در نظر گرفته شود. این خصوصی‌سازی‌ها اینگونه بی‌مهار و افسارگسیخته گسترش پیدا نکند و بخش دولتی باید تقویت شود.

به طور کلی مطالعات نشان می‌دهند که احتمال خودکشی پزشکان بیش از قشرهای دیگر است. احتمال ارتکاب خودکشی میان پزشکان زن بالاتر از پزشکان مرد است. نرخ احتمال ارتکاب به خودکشی میان پزشکان زن ۲۵۰% و میان پزشکان مرد ۷۰% بیش از سایر قشرهاست. اما در ایران و در طول یک سال گذشته مسئله خودکشی رزیدنت‌ها با افزایش بی‌سابقه آن بسیار نگران‌کننده‌تر از همیشه شده است. سیمین کاظمی، پزشک و جامعه‌شناس، در میزگرد مسئله خودکشی رزیدنت‌ها در خبرآنلاین به آسیب‌شناسی کلان و فردی این معضل پرداخت.

به نظر شما علت آمار بالای خودکشی در پزشکان چیست؟

میزان خودکشی در پزشکان و دانشجویان پزشکی از جمعیت عمومی بیشتر است (حدودا ۵ تا ۷ برابر). ولی خوب باید دید که چرا این اتفاق می‌افتد و چرا پزشکان بیشتر دست به خودکشی می‌زنند یا اینکه چرا دچار اختلالات روانی مثل افسردگی و اضطراب می‌شوند. من در دو سطح به این موضوع می‌پردازم، یکی در سطح فردی و خرد و دیگری در سطح کلان.

 این معضل در سطح کلان به چه مواردی مربوط است؟

من از سطح کلان شروع می‌کنم که به سطح خرد برسم. نکته اول جهت‌گیری اقتصاد سیاسی در کشور است، یعنی وقتی ما می‌خواهیم به عوامل کلان بپردازیم باید کمی از نظام سلامت بالاتر برویم. جهت‌گیری اقتصاد سیاسی در کشور ما، مخصوصا بعد از جنگ هشت ساله تغییر کرده است. در حال حاضر جهت‌گیری اقتصاد سیاسی اینگونه است که تمایل‌ بیشتر به سمت خصوصی‌سازی است و از خصوصی‌سازی حمایت می‌کند.

پیامدهای جهت‌گیری اقتصاد سیاسی به سمت خصوصی‌سازی پزشکی چیست؟

این خصوصی‌سازی زمینه تجاری شدن پزشکی را فراهم کرده است. وقتی پزشکی تجاری می‌شود، از یک حرفه که هدف ارزشمند تامین سلامت عمومی را بر عهده دارد به یک کسب‌وکار تبدیل می‌شود، آن هم کسب‌وکاری که به نظر من دو طبقه از پزشکان می‌سازد.

از نظر شما، تقسیم‌بندی این دو طبقه از پزشکان به چه شکل است؟

وقتی که در مورد پزشکان صحبت می‌کنیم در مورد یک توده همگن و هم‌شکل صحبت نمی‌کنیم، پزشک‌ها با هم متفاوت‌اند. همان‌طور که عرض کردم، این تجاری‌سازی پزشکی دو طبقه از پزشکان ایجاد می‌کند. یک طبقه از پزشکان آنهایی هستند که صاحب مراکز درمانی هستند و وسایل تجهیز و درمان مانند بیمارستان‌های خصوصی را در اختیار دارند و طبقه دیگری از پزشکان که در واقع می‌توان به آنها پرولتاریا پزشکی گفت. آنها کسانی هستند که نیروی کار خود را  به طبقه‌ای که ابزار کار پزشکی و مراکز را در اختیار دارند می‌فروشند و صاحبان سرمایه در بخش پزشکی هستند.

آیا تمام پزشکی در ایران به سمت خصوصی‌سازی رفته است؟

پزشکی هنوز کاملا خصوصی نشده و یک بخش دولتی هم دارد اما بخش دولتی هم متاثر از همان سیاست‌های نئولیبرالیستی که وجود دارد، یک اجبارهایی برایش به وجود می‌آید. در واقع یک راه‌حل‌هایی را اتخاذ می‌کنند مثل تعدیل نیرو یا عدم استخدام نیروی کار کافی، تا از آن کسانی که در آن سیستم هستند با حقوق نازلی که به آنها می‌دهد، حداکثر کار را بکشند.

آیا رزیدنت‌ها جز طبقه پرولتاریا پزشکی محسوب می‌شوند؟

بله، از رزیدنت و اینترن در مراکز درمانی بهره‌کشی می‌شود. آنها واقعا نیروی کار ارزان یا رایگانی هستند که تحت استثمار قرار می‌گیرند.

در نظر گرفتن رزیدنت‌ها و پزشکان به عنوان نیروی کار ارزان چه عواقبی را در پی دارد؟

در ایران چه بخش خصوصی، چه بخش دولتی زمینه را برای پرولتاریزه کردن پزشکی فراهم کرده است که پیامد این کار به نظر من فرسودگی شغلی برای پزشکان و از خودبیگانگی است. اساسا پزشکی که در این سیستم کار می‌کند بعد از یک یا دو سال دچار از خودبیگانگی می‌شود. تقریبا همه ما، کسانی که به عنوان پرولتاریای پزشکی، به عنوان کارگران پزشکی در حال کار کردن برای دیگران، چه بخش خصوصی چه بخش دولتی هستیم، این از خودبیگانگی را در خود احساس و تجربه می‌کنیم.

نقش نظام سلامت در مسئله خودشکی رزیدنت‌ها و پزشکان چیست؟

 حالا اگر یک پله پایین‌تر بیاییم می‌رسیم به نظام سلامت و اینکه در نظام سلامت چه اتفاقی می‌افتد. نظام سلامت در دو بخش عمل می‌کند، یکی بخش کار و دیگری بخش سلامت.

در بخش کار اتفاقی که می‌افتد به این شکل است؛ فرق پزشکی با بقیه مشاغل این است که شما هر بیماری را که می‌بینید می‌توانید از دانش و بصیرت پزشکی و خلاقیت خود در درمان بیمار استفاده کنید ولی این سیستم آن خلاقیت را در پزشک می‌کشد و قدرت تصمیم‌گیری او را به فنا می‌دهد. این مشکلی است که نظام سلامت دارد.

تجربه شما به عنوان پزشک در مورد گرفته شدن خلاقیت از پزشکان در مورد درمان بیماران چیست؟

 در بخش بهداشت که بنده آنجا کار می‌کنم، پزشک اپراتور کامپیوتر است، حتی پزشک فرصت نمی‌کند با مریض سلام و علیک بکند، صحبت از گرفتن کد ملی و تاریخ تولد شروع می‌شود تا به پرونده و اطلاعات مریض دسترسی پیدا شود. این مدیریتی که در حال انجام است و در واقع به سمت رایانه‌ای شدن هم می‌رود، تبعاتی برای پزشکان از جمله از خود بیگانگی و فرسودگی شغلی دارد. این سلسله مراتبی که در محل کار وجود دارد، تمایل دارد که پزشکان را هم تبدیل بکند به کارمند. یعنی یک کارمند باشند و در آن سیستم سلسله‌مراتبی محو و ناپدید شوند و به عنوان یک ابزار، کار خود را انجام دهند. تمام پزشکانی که برای بخش دولتی کار می‌کنند یک مهره و ابزاری در نظام سلامت هستند.

از دید جامعه‌شناسانه، این نگاه اپراتوری نظام سلامت نسبت به پزشک چه آسیب‌هایی در پی دارد؟

 نظام سلامت وقتی یک چنین کارکردی برای پزشک قائل است، اصلا به این فکر نمی‌کند که این پزشک ابزار نیست، انسان است و دروهله اول باید به نیازهای انسانی خودش پاسخ داده شود. اما از کوچک‌ترین چیزها برای پزشکان دریغ می‌شود. کوچک‌ترین تلاشی نمی‌شود برای اینکه تعلق سازمانی را در پزشکان افزایش دهند. به عنوان یک جامعه‌شناس مثالی از تجربه زیسته خودم می‌زنم؛ من بیشتر از بیست سال است که مشغول طبابت هستم، هر سال در روز پزشک همه همکاران دعوت می‌شدند و صحبت‌هایی می‌شد، جمع دوستانه‌ای بود و هدیه‌هایی به پزشکان داده می‌شد. بعد از دوره کرونا دیگر برگزار نشد، یک سال بعد از کرونا هم گفتند فقط پزشکانی که رئیس هستند دعوت‌اند که من شامل آنها نیستم. بعد از آن هم امسال هیچ مراسمی برگزار نشد و چند روز بعد یک بسته آورند که مثلا کادوی روز پزشک است. یعنی فکر می‌کنند که فقط این وجه کادو دادن مهم است، به این فکر نمی‌کنند که آن جلسه باعث می‌شود پزشک احساس تعلق سازمانی داشته باشد و احساس کند عضو یک مجموعه است و انسان رها شده‌ای نیست اما این جنبه‌ها به کلی فراموش شده است.

در بخش آموزش نظام سلامت شاهد چه مشکلاتی هستیم؟

در بخش آموزش هم شاهد چنین روندی هستیم، رزیدنت‌هایی که در بیمارستان‌ها کار می‌کنند، اساتید آنها غیر همکاران خودشان بقیه را اصلا تحویل نمی‌گیرند. بعضی‌هاشان حتی جواب سلام هم نمی‌دهند. یعنی این مراتب در بیمارستان‌ها تا این حد غیرانسانی است. در گذشته، در رابطه استاد شاگردی غیر مدرن سلسله مراتب وجود داشت، اما حمایت از طرف آن استاد نیز وجود داشت، اینجا آن حمایت لازم وجود ندارد اما سلسله‌مراتب سر جای خودش قرار دارد. خوب این موضوع برای آن رزیدنت می‌تواند آسیب‌زا باشد.

اینکه در تمام دوره پزشکی، دانشجویان پزشکی از بقیه دانشجوها جدا هستند، دانشکده‌های پزشکی جدا شده‌اند از دانشکدهای وزارت علوم و این باعث شده که دانشجوهای پزشکی در انزوا قرار بگیرند و هیچ تعاملی با بقیه دانشجوها مثل دانشجوی فلسفه یا ادبیات ندارند.

در سطح فردی چه عواملی در ریسک خودکشی رزیدنت‌ها موثر است؟

در سطح فردی، در بین پزشکان نیز به عنوان انسان، تعدادی از آنها اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب دارند، اما برخی مسائل باعث می‌شود  اختلال روانی در آنها تشدید شود و به خودکشی منجر شود. مثلا اینکه؛ رفتار کمک‌جویی در پزشکی به خاطر  انگ و استیگمایی که بیماری روانی دارد کمتر است و همین‌طور با توجه به انتظارات اجتماعی از نقش پزشک، پزشکان ترجیح می‌دهند از کسی کمک نگیرند. انتظارات اجتماعی از پزشک خیلی مهم است؛ سیستم، بیماران، جامعه، فامیل و دوست همگی پزشک را یک ابرانسان می‌دانند که این ابرانسان نباید انتظارات مالی داشته باشد، انسان قوی باشد، جسد می‌بیند نترسد یا تصادف می‌بیند خودش را نبازد.

آیا آسیب مهم دیگری نیز در وضعیت فعلی پزشکی و عوامل خودکشی رزیدنت‌ها وجود دارد؟

آخرین نکته هم این هست که متاسفانه در پزشکی ، آن چیزی که به معنای موفقیت تعریف می‌شود پول است. وقتی عوامل اقتصادی مشکل دارد، وقتی پزشکان درآمد کافی ندارند احساس شکست می‌کنند، الان مهم این نیست که منِ پزشک در درمان بیمار موفق باشم، مهم این هست که چقدر پول دارم. این عوامل اقتصادی مخصوصا در پزشکان جوان باعث ایجاد احساس شکست می‌شود که می‌تواند از عوامل خودکشی پزشکان باشد. و نکته اینجاست پزشکانی که ثروت بیشتری دارند الزاما صلاحیت پزشکی بیشتری ندارند. سرمایه‌های پزشکی در دست عده‌ای خاص قرار گرفته که بیمارستان‌ها و دستگاه‌های پزشکی را در اختیار دارند و باقی پزشکان هم برای آنها کار می‌کنند. پزشکی نباید به عنوان یک تجارت در نظر گرفته شود. این خصوصی‌سازی‌ها اینگونه بی‌مهار و افسارگسیخته گسترش پیدا نکند و بخش دولتی باید تقویت شود.

منبع خبر آنلاین
انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز