محبعلی: شکل جدیدی از جنگهای فرامدرن در حال رخ دادن است/ اسرائیل میخواهد حزبالله را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد
اسراییل همواره دو مشکل دارد. یکی این است که همواره دچار نگرانی امنیتی است. چه نگرانی امنیتی بزرگ که در گذشته داشته و مربوط به جنگهای کلاسیک با مصر و سوریه و اردن بود که الان تقریبا برطرف شده و اعراب نشان دادهاند مایل به جنگ با رژیم صهیونیستی نیستند و چه الان که احساس تهدید از نوع غیرکلاسیک است.
حمله به پیجر نزدیک به پنج هزار نفر از اعضای حزبالله در لبنان و دمشق، در ساعات اولیه عجیب و غیرمنتظره بهنظر میرسید. از همان دقایق نخست مشخص بود که اسراییل با هدف گسترش جنگ با حزبالله لبنان دست به چنین اقدامی زده است. کمی بعد ایالات متحده تلویحا اعلام کرد که از ماجرا خبر نداشته و حالا کامالا هریس که کاندید انتخابات پیش روی امریکاست بار دیگر بر اهمیت طرح دو دولتی برای حل بحران در خاورمیانه تاکید کرده است. از آنجایی که سفیر ایران در لبنان هم میان زخمیها قرار دارد؛ در واشنگتن نگرانیهایی بابت پاسخ ایران به عملیات پیچیده روز سهشنبه وجود دارد. اما هدف اسراییل از چنین عملیاتی چه بود و وضعیت میان لبنان و اسراییل پس از حمله به پیجرها چه طور پیش خواهد رفت؟
با قاسم محبعلی کارشناس مسائل خاورمیانه و کشورهای عربی در خصوص حمله اسراییل به پیجرهای اعضای حزبالله به گفتگو نشستهایم:
هدف اسراییل از انجام چنین عملیاتی با این گستردگی که باعث شده خودشان هم در معرض اتهام قرار بگیرند؛ چه بود؟
این عملیات بخشی از جنگی است که در منطقه جریان دارد. اسراییلیها با این کار سعی کردن تا یک ضربه جدی عملیاتی و روانی به طرف مقابل وارد کنند. جنگ الکترونیک یک کار جدید است و البته هنوز ابعاد و واقعیت قضیه روشن نیست. اما شکل جدید جنگها باعث وحشت و اضطراب خواهد شد. اینکه اسراییل هیچ مرز و هیچ قانون و قاعدهای را در جنگ رعایت نمیکند؛ واقعیتی است که وجود دارد و اتفاق اخیر هم یکی از نمودهای چنین اتفاقی بهنظر میرسد. اینکه هدف چه کسانی بودهاند هنوز مشخص نیست. ظاهرا هدف تنها نظامیان مرتبط با حزبالله نبودهاند و افراد دیگر و زن و کودکان هم آسیب دیدهاند. به هرحال شکل جدیدی از جنگهای مدرن و فرامدرن در منطقه درحال رخ دادن است.
آیا میتوانیم منتظر باشیم که سازمانهای بینالمللی مواضعی را در قبال این اقدام بگیرند؟
سازمانهای بینالمللی که مهمترین آنها در سازمان ملل؛ شورای امنیت است، بهدلیل آنکه بین دولتی بوده و کشورهایی مثل فرانسه و انگلیس و روسیه و چین دارای حق وتو هستند و نقش جدی در تصمیمگیریها دارند، اجازه نمیدهند متحدینشان حتی اگر خلاف قوانین و قواعد بینالمللی اقدامی انجام دهند، محکوم شوند. اسراییل هم شامل همین قضیه میشود و ایالات متحده هر جا احساس کند پای تصمیمگیری علیه اسراییل طرف باشد، تصمیمی علیه این رژیم نمیگیرد. این در حالیست که حتی امکان دارد خودش هم انتقاداتی را در قبال اقدامات اسراییل داشته باشد. بنابراین سازمانهای بینالمللی در این خصوص فشل هستند. حتی حکمی که دادگاه لاهه علیه اسراییل داده به دلیل اینکه قوه مجریه نداشته و قوه آن قدرتهای بزرگ همراه با اسراییل هستند، نمیتواند اثری بر این رژیم داشته باشد.
آیا باید انتظار اعمالی از این دست را از سوی اسراییل در آینده داشته باشیم؟ این رژیم در ماههای گذشته اقدام به ترور با روشهای گوناگونی زده است.
اسراییل همواره دو مشکل دارد. یکی این است که همواره دچار نگرانی امنیتی است. چه نگرانی امنیتی بزرگ که در گذشته داشته و مربوط به جنگهای کلاسیک با مصر و سوریه و اردن بود که الان تقریبا برطرف شده و اعراب نشان دادهاند مایل به جنگ با رژیم صهیونیستی نیستند و چه الان که احساس تهدید از نوع غیرکلاسیک است. اسراییل در طول ۷۰ سال گذشته مدام احساس میکند تهدید میشود. از آنجایی که این رژیم مرزهای مشخص و تعریف شده ندارد و احساس پذیرفته شدن در منطقه را ندارد، برای دفاع از خود دست به هر عملی میزند و آن را دفاع از خود میداند.
آن کسانی که با اسراییل مقابله میکنند باید محاسباتی را در تصمیمات خود بگنجانند. من فکر میکنم حماس به این مسائل و ابعادش به طور کامل فکر نکرده بود. البته اسراییل هم هزینه های سنگینی پرداخته اما هزینه طرف دیگر هم کم نیست و البته غرب در هر صورت و در هر حال از اسراییل حمایت کرده و اجازه نمیدهد آنها دچار ضعف و مشکل امنیتی شوند.
اسراییل و حماس تا قبل از حمله به پیجرها هم درگیر جنگ با یکدیگر بودهاند. اما اتفاقی که روز سهشنبه علیه نیروهای حزبالله افتاد، میتواند معادلات این جنگ را تغییر دهد؟ به طور کلی اسراییل و لبنان به چه سمتی میروند؟
تا حالا بهنظر میرسد که طرفین بهخصوص حزبالله یک قاعدهای را رعایت میکردند که جنگ گسترش پیدا نکرده و در حد زد و خوردها باقی بماند. اما بهنظر میرسد حالا اسراییل در صدد گسترش جنگ است. در اسراییل هم ممکن است اختلاف وجود داشته باشد، اما نتانیاهو احساس میکند وضعیت حزبش بهبود پیدا کرده و میخواهد از این وضعیت نهایت استفاده را بکند. در نتیجه حزب الله مقابل در یک انتخاب سخت قرار گرفته. این که آیا جنگ را گسترش دهد و به شهرهای بزرگ اسراییل و مراکز نظامی اصلی این رژیم بکشاند یا اینکه در همین حد وضعیت را نگه دارد. به نظر میرسد اسراییلیها هدف را گسترش جنگ قرار دادهاند. اینجا تصمیمگیری دشوار میشود و حزبالله در مقابل عمل انجام شده قرار خواهد گرفت. البته این جا نقش بازیگران بزرگ منطقه مثل ایران و سوریه و لبنان و کشورهای عربی و مصر و... هم اهمیت دارد که تلاش کنند جنگ گسترش پیدا نکند. به خصوص اینکه دولت دموکرات در آمریکا که مشخص نیست در انتخابات برنده میشود یا نه هم نمیخواهد جنگ گسترش پیدا کند.
امروز کامالا هریس که کاندید دموکراتها در انتخابات است راهحل را در دو دولتی دانست. آیا ابزاری از سوی واشنگتن برای جلوگیری از گسترش جنگ وجود دارد؟
بستگی دارد که چقدر آمریکا با توجه به مشکلات داخلی که دارد بخواهد هزینه کند. به هر حال تیم ترامپ و لابیهای اسراییلی خیلی با نتانیاهو هماهنگ هستند. بنابراین بستگی به شرایط آینده هم دارد. اگر در منطقه خاورمیانه دیپلماسی جدی برای جلوگیری از جنگ شکل بگیرد که امریکاییها احساس کنند اگر جلوی نتانیاهو را نگیرند باعث میشود با کشورهای عربی دچار تنش شوند، ممکن است نتانیاهو را کنترل کنند. اما اگر دولت بایدن یا دولت بعدی ببیند که نیروی مقابلی در خاورمیانه وجود ندارد که حمایت از اسراییل را هزینه ساز کند، بعید است که بخواهد و بتواند مانع اسراییلیها شود.