آزمون صداقت مجلس و فصل تمایز «اصولگرایی» و «افول گرایی»
در پیشرفته ترین سیستم ها و در غنی ترین ساختارها نیز انسان های بزرگ نقش آفرینی ویژه ی خود را خواهند داشت و در جامعه و سیستم ما با توجه به کاستی هایی که با آن مواجه هستیم، این نقش آفرینی مضاعف است.
به گزارش ایلنا، در متن یادداشت ابوالفضل فاتح آمده است؛
در پیشرفته ترین سیستم ها و در غنی ترین ساختارها نیز انسان های بزرگ نقش آفرینی ویژه ی خود را خواهند داشت و در جامعه و سیستم ما با توجه به کاستی هایی که با آن مواجه هستیم، این نقش آفرینی مضاعف است.
اگر ملت هایی را در جهان می شناسیم که بدون برخورداری از منابع غنی مادی، در بالاترین سطوح پیشرفت و ثبات ایستاده اند، به دلیل بهره وری حداکثری از سرمایه ی انسانی و راهبران اندیشمند، خلاق، و کارآمدی بوده است که توانسته اند منشاء تغییرات بزرگ برای میهن خود باشند. این ملت ها، شخصیت های درجه ی یک خود را به دلیل تفاوت ها در سیاست ورزی به نسیان و حرمان نسپرده اند. شخصیت های ملی، پیشران توسعه اند و سیاست ورزی آن هم بدون شیفتگی به قدرت، نمادی از شجاعت و تعهد به مردم است و آنچه موجب نقد و طعن است، بی تفاوتی و عافیت جویی است.
در شرایطی که کشور از شکاف های فرساینده ای رنج می برد، ایده ی وفاق رئیس جمهور پزشکیان که می خواهد «رفیق جمهور» باشد، وقتی معنا پیدا می کند که کشور بتواند از ظرفیت همه ی «اضلاع» خود بهره مند و جمع اضلاعی باشد که تمامیت ملت و میهن است. باید بیاموزیم یکدیگر را به رسمیت بشناسیم و برای پیشرفت کشور بکوشیم و بدانیم هیچ ضلعی، نمی تواند ضلع دیگری را به دریا بریزد و هر ضلعی که بکوشد، ضلع دیگر را حذف کند، پایه ای از پایه های ایران بزرگ و پیشرفته را حذف کرده است و ملت را محروم ساخته است.
باور ندارم، «نخبه کشی» سنت میهن ماست، اما عادتی است که متاسفانه مزمن شده است. فراموش نکنیم در دامان این کشور، امیر کبیرهای فراوانی متولد شده اند. اما سعایت ها و بدخواهی ها و خودخواهی ها و چشم ضعیف قدرت و سیاست، فرجام دیگری رقم زده است. مجلس مراقب باشد، دست هایی به عقب نگاه داشتن کشور کمر بسته اند. ملت حق دارد در انگیزه و انگیخته ی کسانی که ایران را از سرمایه هایش محروم می کنندِ، تردید کند. آنها یا تنگ نظرند و قدرت تحلیل و افق دید ندارند، یا حق آزادی در مواضع سیاسی را به رسمیت نمی شناسند، یا به پیشرفت کشور تعهد ندارند، یا قدرت چشمشان را کور کرده است و یا خدا را از معادلات حذف کرده اند، و یا خدایی ناکرده وابسته اند.
کابینه ی محترم فعلی هنوز تا جمع اضلاع کشور فاصله ی بسیاری دارد و بسیاری از اندیشه ها و طیف ها غائبند، یا در حصر و زندان و خانه نشینند، اما شاکله ی متنوع این کابینه، تمرین گونه ای از با هم بودن است که می تواند، هاضمه ی سیاسی و مدیریتی کشور را تا حدی فراخ تر کند. به هاضمه ی ملت های بزرگ دیگر نگاه کنیم و بنگریم چگونه از تفاوت هایشان فرصت می سازند. اگر چنین شود، به نفع همه است و اگر چنین نشود و کابینه با حذف شخصیت های نزدیک تر به رئیس جمهور و اندیشه اصلاحی، «تک ضلعی» و «ابتر» شود، افسوس بزرگی باقی می ماند. استدلالی که مجلس در قبال هر یک از گزینه ها ارایه می دهد بسیار مهم است. می تواند فصل آزمون صداقت و بلوغ مجلس و حتی از منظری فصل تمایز اصول گرایی با افولگرایی باشد.
از جمله وقتی جریانات مهم سیاسی و قاطبه ی فحول حوزه ی بهداشت و درمان، به مدیریت، تدین، دانش، تخصص، برنامه و تراز شخصیتی ملی و اندیشمند چون دکتر ظفرقندی گواهی می دهند و ایشان در پیشگاه ملت قسم یاد می کند که آلام ملت شریفمان را مرهم باشد، یا وقتی شخصیت هایی صاحب فکر و برنامه در تراز دکتر احمد میدری معرفی شده اند، این حجت و فرصت مغتنمی برای کشور و محکی برای مجلس است و طبیعتا انتظار نمی رود، مانعی برای اعتماد اصولی به این فرزانگان میهنمان وجود داشته باشد.
متاسفانه، انتخابات مجلس به گونه ای برگزار شد، که اکثریت ملت غائب بودند. امید است نمایندگان محترم، آراء خود را در طیف سیاسی خود خلاصه نکنند و بیاندیشند اگر اکثریت ملت و همه اضلاع سیاسی کشور می توانستند در مجلس حاضر باشند، رایشان و اعتمادشان به چه کسانی بود؟ بیاندیشند که مردم چه کسی را به عنوان رئیس جمهور برگزیده اند؟ بیاندیشند که چگونه می توان ملی عمل کرد؟ ان شاء الله که چنین باد!
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته،
۲۹ مرداد ۱۴۰۳