۶ فناوری عجیب و متفاوت که شکست خوردند
اینها چند نمونه از ایدههای جالبی هستند که نتوانستند در عمل به موفقیت دست پیدا کنند. علل شکست آنها متنوع است، اما اغلب شامل ترکیبی از زمانبندی نادرست، عدم تقاضای مصرفکنندگان و چالشهای فنی میشود.
خیلی از ما عاشق ایدههای عجیب و غریب شرکتهایی هستیم که در تولید فناوریهای جدید دست به مخاطره و ماجراجویی میزنند؛ این همان چیزی است که باعث پیشرفت علم و فناوری میشود. اما در ازای هر موفقیت، دهها شکست وجود دارد و این همان چیزی است که این فهرست به آن میپردازد.
محصولاتی که در این فهرست ملاحظه میکنید، در حقیقت ایدههایی هستند که شاید در شرایطی متفاوت میتوانستند به چیزهای بزرگی تبدیل شوند اما در نهایت به دلایل مختلف نتوانستند اوج بگیرند. برخی از آنها از نظر «زمان عرضه» بدشانس بودند و برخی انگار به کلی فراموش کرده بودند که مصرفکنندگان واقعاً چه میخواهند. نه اینکه هیچکدام از این ایدهها هیچ موفقیتی به دست نیاورده باشند؛ مسئله این است که هیچکدام از آنها نتوانستند به آن جایگاهی که برایشان در نظر گرفته شده بود دست پیدا کنند.
۱. ماسکهای بلوتوثی
نمایشگاه CES، بزرگترین نمایشگاه فناوری مصرفی جهان، هر ژانویه در لاسوگاس برگزار میشود. در سال 2022، بدون دیدن فناوریهایی که با هدف کاهش شیوع ویروسها طراحی شده بودند، نمیتوانستید در سالنهای آن قدم بزنید. چندین شرکت در آن سال این ایده را داشتند که ماسکهای بلوتوثی بخش مهمی از آینده فناوری هستند؛ ماسکهایی که به مردم اجازه میدهند تماس بگیرند، به موسیقی گوش دهند و از عفونت در امان بمانند. شاید ماسک Zephyr شرکت ریزر با چراغها، بلندگوها و فیلترهای قابل تعویضش که به قیمت 99 دلار عرضه شده بود مشهورترین نمونه باشد. اما مانند هر ماسک بلوتوثی دیگری، مدتهاست که خبری از آنها در بازار نیست.
۲. هاوربورد
اینطور نیست که هاوربورد فقط محصولی تخیلی باشد. تصویری که اینجا میبینید کاملا واقعی است و در جریان مسابقه فرمول یک بلژیک در سال 2022 گرفته شده است. حتی حدود یک دهه پیش هم میتوانستید از بعضی شرکتها هاوربورد بخرید. اما هزینۀ پرواز چنددقیقهای با این پرندههای جذاب، به اضافۀ نبود بسترهای لازم برای استفادۀ روزمره از آنها، هاوربوردها را به چیزی تقریبا بیمصرف و در نتیجه بدون بازار فروش تبدیل کرده است.
۳. مترجم گربه
در سال 2003، یک شرکت ژاپنی دستگاه «میولینگوال» Meowlingual را ارائه کرد؛ دستگاهی که آن را به سمت صورت گربه خود میگرفتید و دستگاه با شنیدن صداهایی که حیوان تولید میکرد، خلق و خو و وضعیت فعلی حیوان خانگی شما را از طریق یک نمایشگر روی صفحه و یک عبارت کوتاه (مثل: گرسنه هستم) نشان میداد. این دستگاه از فناوری تجزیه و تحلیل صداپایه که در آزمایشگاه معتبر آکوستیک ژاپن در توکیو توسعه یافته بود استفاده میکرد. طبق مقالهای در گاردین، Meowlingual در ایالات متحده و ژاپن با قیمت حدود 75 دلار عرضه شد اما به دلیل عدم استقبال مشتریان، عرضۀ آن مدتهاست که متوقف شده است.
۴. تکچرخ
چرا «روی» چند چرخ بنشینید در حالی که میتوانید داخل یکی از آنها بنشینید؟! این ایدۀ ساخت تکچرخ بود؛ وسیلهای که از چندین دهه قبل برخی از مخترعان خلاق به آن فکر کرده بودند و حتی نمونههایی از آن را هم ساخته بودند؛ نمونههای جدید این محصول میتوانست شما را با سرعت حداکثر 61 مایل (98 کیلومتر) در ساعت حمل کند. اما فرمان دادن به این وسیله تا حدی چالش برانگیز بود و نهایتا گرچه هنوز تکچرخ به عنوان یک وسیلۀ تفریحی و نمایشی کاربرد دارد اما بخشی از سیستم حمل و نقل به حساب نمیآید.
۵. فیلمهای بودار
وقتی تلویزیون شروع به ورود به خانه آمریکاییها کرد، استودیوهای فیلمسازی متوجه شدند که برای احیای تعداد تماشاچیان در حال کاهش سینما باید اقدامی کنند. یک پاسخ به این نیاز فیلمهای بودار بودند! ایده اصلی این بود که بویی مطابق با هر صحنۀ فیلم، از طریق پنکههای نصب شده در سالن سینما به حرکت درآید. برای مثال هنگامی که این فناوری در فیلم «بوی رمز و راز» در دهه 1960 اجرا شد، تماشاگران در معرض 30 بوی متفاوت قرار گرفتند که به عنوان سرنخ نیز عمل میکردند (مثلا قاتل فیلم همیشه از یک عطر منحصر به فرد استفاده میکرد). اما اضافه کردن این سیستم به سینماها پرهزینه بود؛ به علاوه این فناوری غیرقابل اعتماد بود و بوهای مختلف مدتها پس از پایان صحنۀ مورد نظر در سالن باقی میماندند.
۶. تلویزیون سهبعدی
این یک نمونه بارز فناوری است که به شدت به دنبال بازار بود و به نظر میرسید بتواند خودش را به عنوان نسل جدید تلویزیون به مشتریان بشناساند؛ اما در عوض این تلویزیونها با بیتفاوتی خریداران مواجه شدند. چرا؟ یک دلیلش این بود که تعداد فیلمهای سه بعدی عالی بسیار کم بود و دلیل مهمترش هم این بود که هیچ کس دلش نمیخواهد بعد از تماشای تلویزیون سردرد بگیرد! حتی زمانی که الجی، سامسونگ و سونی در نمایشگاه CES در سال 2010 نمایشگاههای فناوری را با تلویزیونهای سهبعدی پر کردند، باز هم فروش این محصول بالا نرفت. آنچه مشتریان به آن علاقه نشان میدادند تلویزیونهای با کیفیت تصویر بهتر و صفحۀ بزرگتر بود و نه تلویزیونهای سه بعدی.