خانه تکانی؛ فرهنگی درست یا غلط!
در تمام اسفندهایی که در زندگیمان گذراندهایم، دستکم یکبار در شلوغی و آشفتگی خانه از خودمان پرسیدهایم آخر این خانهتکانی چه میراثی است که نیاکانمان برایمان گذاشتهاند؟
نسلهای متاخر ایرانیها مدتهاست که خانهتکانی و تمام فلسفه باستانی آن را زیر سؤال میبرند اما ماه اسفند، همچنان با درگیری قالیشویی و تمیزکاری بالا و زیر کابینتها و بوی تند انواع مایع سفیدکننده و ضدعفونیکننده شروع میشود.
واقعیت این است که باید آستینها و پاچههایمان را بالا بزنیم و این سنت نه چندان محبوب و پرزحمت را به سرانجام برسانیم؛ البته اگر به هر دلیلی، از آن دست ایرانیهایی نیستیم که توانستهاند از تکانهای این زلزله دستساز فارغ شوند.
اینجا چند کلاننکته درباره خانهتکانی را آوردهایم که گفتنشان تکرار مکررات است اما به هر حال یادآوریشان در شروعماه عزیز اسفند، چه بسا کارگشا باشد.
پرهیز از انتحار: اگر مرد خانه هستید، هرگز با گفتن اینکه این کارها مال زن خانه است، خودتان را خفیف نکنید و به دردسر نیندازید. به هر حال مجبور میشوید مشارکت کنید، پس بهتر است داوطلبانه باشد. منصفانه هم نگاه کنیم، خانه برای همه کسانی است که در آن هستند، پس خانهتکانی کار همه است.
زنده بمانید: خانه تکانی امر بسیار پرخطری است؛ از مسمومیت با مایعهای سفیدکننده و غیره گرفته تا سقوط از چهارپایه و بلندی و امثال آنها. پس توصیههای ایمنی را جدی بگیرید. بار سنگین برندارید، بدون رعایت موارد ایمنی روی لبه پنجرهها و جاهای مرتفع نروید و هرگز، تکرار میشود و هرگز، مایعها و پودرهای ضدعفونیکننده و شستوشو و نظایر آنها را با هم ترکیب نکنید چون ممکن است باعث مسمومیت شدید شود.
آب کیمایست: نیاز به گفتن نیست که خانهتکانی به معنای هدردادن آب نیست، حواستان به آب باشد.
استقبال کنید: و سرانجام، جدا از همه غرهایی که میزنیم، خانهتکانی میتواند انگیزهای باشد تا در آستانه یک تحول بزرگ، درون خودمان را هم پاکسازی و دستهبندی کنیم. وقتی میتوانیم خانه را، به آن سختی بتکانیم و مرتب کنیم، پس میتوانیم افکار و مغزمان را هم در آستانه نوروز پاکسازی و مرتب و دستهبندی کنیم.