خبرگزاری کار ایران

ربیعی در یادداشتی مطرح کرد:

این روزها آرمان‌های انقلاب اسلامی از هر سو به سلاخی کشیده می‌شود

این روزها آرمان‌های انقلاب اسلامی از هر سو به سلاخی کشیده می‌شود
کد خبر : ۱۴۴۷۰۰۴

سخنگوی دولت دوازدهم یادداشتی درباره علل و عوامل انقلاب اسلامی ایران تاکید کرد: این روزها با توجه به حوادث خیابان های پاییزی 1401، بحران های اعتماد و سرمایه اجتماعی،پدیده انقلاب اسلامی  فارغ از علل، اهداف و آرمان های آن، از هر سو به سلاخی کشیده می شود.

به گزارش ایلنا، علی ربیعی  در یادداشتی نوشت:

انقلاب یک پدیده اجتماعی است که بنا بر علل علمی با تجمیع شرایطی خاص در یک دوره زمانی رخ می دهد. انقلاب ها نه ساخته می شوند، نه قابل مهندسی شدن هستند و نه اساسا ذاتا پروژه سیاسی و اجتماعی هستند. بلکه بر اثر تحولات دیرین ناشی از تغییرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شکل می گیرند. انقلابها با آمال و آرزوهایی بین نسلی در یک زمان متجلی می شوند. بدون تردید انقلاب اسلامی ایران در سال 57 در یک فرایند تاریخی باتمرکز زمانی 20 ساله در ذهنیت جامعه شکل گرفت و در بهمن 57 به وقوع پیوست. انقلاب با شورش و کودتا متفاوت است. کودتا را یک گروه با کانون نظامی گری و با حمایت بخش کمی از مردم و عمدتا با حمایت خارجی به وقوع می پیوندد. شورش ها هر چند همراه با حرکات توده وار هستند، اما به لحاظ کانون هدف و آرمان و رهبری و نیز شکل گیری غیر فرایندی و مقطعی قابل تمیز هستند.

این روزها با توجه به حوادث خیابان های پاییزی 1401، بحران های اعتماد و سرمایه اجتماعی،پدیده انقلاب اسلامی  فارغ از علل، اهداف و آرمان های آن، از هر سو به سلاخی کشیده می شود. یک جریان سوار بر نارسایی‌ها و اتفاقات تلخ این روزها، مصمم است تا ضرورت‌های جامعه ایرانی در بروز انقلاب اسلامی ۵۷ نادیده گرفته شده و به توضیحی ارتجاعی در تحلیل و تبیین آن بپردازد.  همزمان جریان‌هایی نیز در داخل کشور با قرائت‌های تقلیل‌گرایانه و روایتی به ظاهر دفاعی که با به مسلخ بردن ارزش‌های انقلاب اسلامی ازفلسفه این رویداد بزرگ معنازدایی کرده و آنرا با نوعی تهی‌شدگی روبرو ساخته و  متاسفانه با غلبه یافتن این نوع تفکر به نام انقلاب اسلامی که تعهدی نسبت به وضعیت اقتصادی مردم نمی دید در عمل و اجرا هم موجب ضعف گفتمانی و هم از کار انداختن گفتمان انقلاب شد.

علاوه بر شکل گیری و هژمونی یافتن جریان های فکری که از اساس با مردم بنیاد بودن انقلاب و تداوم آن مشکل و فاصله داشته اند، به مرور حضور مردم و تغییرات نسلی با محوریت صندوق ها و آرا مردم نیز رو به ضعف گذاشته شد وهمین امرسبب شدتا ساختارها و نهادهایی که باید آرمان های انقلاب را محقق می‌کردند، به خوبی تعبیه نشدند، ناکارآمدی وفساد مسیر اجتناب ناپذیر چنین روندهایی است.  بخشی از این پدیده ناشی از درک نادرست از تحولات چه تحولات داخلی و نسلی و چه تحولات جهانی است و بخشی دیگر به دلیل فقدان دانش سیاستگذاری و اجرایی لازم بوده است. در مجموع درساختارهای اقتصادی واجتماعی نهادهای پیش برنده آرمان‌ها به خوبی ایجاد نشدند، نهادها و ساختارها فقط بُعد شمایلی، نموداری و اسمی ندارند بلکه نهاد مجموعه ای از دانش، تکنولوژی‌های در جریان و در بستر فرهنگ پیش برنده و نخبه گرا به وجود می آیند. یکی از دلایل ناکارآمدی نهادی و ایجاد بحران نفوذ توسط نهادها، انحرافی است که در شیوه انتخاب عاملان و نخبه‌گرا کردن نظام اجرایی کشور به وجود آمد، من همانطور که قبلا هم نوشته ام نوعی تفکر خالص‌گرایی به خصوص به سمت یک جناح خاص را باعث حذف بسیاری از عاملان کارآمد از صحنه اجرایی کشور می دانم.

همه این عوامل باعث شد که پس ازجنگ تحمیلی نزاعهای سیاسی با نام مستعارانقلابی وغیر انقلابی آغاز شد وبه مرور دچار ضعف گفتمان دموکراسی محورشده و هم به علت تنگ کردن فضا برای حضور عاملان از یک تفکر خاص دچار تهی شدگی نخبگی شود. درست سال گذشته در همین ایام نوشتم "خالص گرایی ما از سالهای اول که مبتنی بر «تعهد» در کنار «تخصص» بود، آرام آرام به افراد برگزیده از ستادهای انتخاباتی و یک دانشگاه مدرسه ای تبدیل شد". در هر دوره ای که مقداری فضای حضور و آزاداندیشی و مجال دادن به بخش گسترده تری از جامعه پدید آمد، شاهد تحول رو به جلو بوده‌ایم؛ تحول نیازمند انسان های تحول گرا، استراتژیست و با دانش روز جهانی می‌باشد.

متاسفانه نارسایی ها و عقب ماندگی های«حالا »و«اکنون زدگی» شرایط ذهنی را ایجاد کرده که عده ای مسایل و مشکلات امروز را ناشی از اصل پدیده انقلاب دانسته و راه حل را نیز در ذیل یک نوستالژی سازی رنگ امیزی شده از یک دوران منسوخ شده قلمداد کنند. درصورتیکه انقلاب یک پدیده واقعی و علمی بود و رژیم گذشته در هر حال فروپاشیده و پوسیده بود. راه آینده را باید با آنچه به نفع ایران است با تجارب یکصد ساله مان بسازیم. ما نیاز به اصلاحات داریم و این اصلاحات هم می تواند در چارچوب های گفتمانی دوران پیروزی انقلاب  صورت بگیرد – منظور من از اصلاحات نه احزاب و گروه ها بلکه مفهومی پر معنی و مسیری دشوار از تغییرات رو به جلو است- بنا بر تجربه ،هیچ چشم انداز روشنی از حرکت های کور به وجود نمی آید و آنچه عده ای بدون تعهد به سرنوشت ایران دنبال می کنند، آینده ای پر از ابهام، تباهی و خونریزی به ارمغان می آورند. 

 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز