سعید لیلاز:
داووس فصلی نو برای سیاست خارجی ایران است
به جرات میتوان ادعا کرد که مقدار زیادی از سوءتفاهمات میان ایران و غرب به واسطه گامهای آغازین توافق ژنو برداشته شده است. داووس فصلی نو برای سیاست خارجی ایران قلمداد می شود.
داووس و فروپاشی دیوار بیاعتمادی عنوان یادداشت سعید لیلاز است که در روزنامه آرمان به چاپ رسیده است.
متن این یادداشت به این شرح است:
در اجلاس جهانی داووس نه تنها رهبران با رهبران بلکه رهبران با بانکداران و مدیران شرکت های خصوصی دیدارکردند. این اجلاس بینالمللی تنها نقطه تلاقی سیاستمداران با فعالان بزرگ اقتصادی و مدیران شرکت های غولپیکر است. اما آنچه این اجلاس را با دیگر همایشهای بینالمللی متمایز میکند این است که داووس در دورانی برگزار شد که نه تنها در جمهوری اسلامی یک طرز تفکر جدید پدید آمد بلکه این طرز فکر جدید سیاسی و اقتصادی با مجموعه غرب به توافقات مهمی بر سر برنامه هسته ایاش که سال ها مورد مناقشه بود رسید. اکنون که ایران و غرب به مراحل اولیه اجرایی این توافقات رسیدهاند منتقدان بر این باورند که دو طرف برای برداشتن دیوار بیاعتمادی گام اول را بسیارمحکم و تاثیرگذار برداشتهاند. در این فضاست که اجلاس داووس اهمیت پیدا کرد. در این اجلاس کشورهای دنیا با ایران جدیدی روبرو شدند. ویژگی ایران جدید صرفا این نیست که در سیاست خارجی خود تغییرایجاد کرده چرا که قبل از آن هم در دوره سیدمحمد خاتمی چنین تغییراتی رخ داده بود. بلکه اهمیت این تغییر را می توان این گونه برشمرد که ۱ - توافق ژنو درحالی به عرصه عمل و اجرا در آمده که شعارهای گذشته که نمایانگر تندروی سیاستمداران ایران و غرب بود کمتر شنیده شده و اکنون همکاری و تعامل جایگزین آن شعارها شده است. ۲ - نکته دومی که این اجلاس را برای ایران مهم جلوه داد این بود که به واسطه سیاست های هشت سال گذشته شاهد آسیب جدی در عرصه اقتصادش بود. به جرات میتوان ادعا کرد که از اواخر سال۸۶ رشد اقتصادی ایران مختل و بنابر ادعای کارشناسان رشد اقتصادی در سال ۸۷ تقریبا صفر، در سال ۱۳۹۰ با وجود ۱۴۵میلیارد دلار درآمد ارزی و ۹۵میلیارد دلار واردات کالا و خدمات فقط به ۳درصدرسید. بنابرهمین آمار در سال ۹۱ رشد اقتصادی منفی۶ درصد و در سال۹۲ بین صفر تا منفی یکدرصد رسیده بود. در مجموع در پایان سال ۹۲ که اکنون درمورد آن بحثمی شود. کارشناسان بر این باورند که اقتصاد ایران نسبت به دو سال ماقبل ۷ تا ۱۰ درصد کوچک شده است. از سوی دیگر بر اساس آمارهای بانک مرکزی سالانه تا ۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری کمتری در این کشور صورت گرفته است بنابراین کسری سرمایه گذاری تقریبا ۴۰۰ میلیارد دلاری دراین ۸ سال ایجاد شده که عمدتا در بخش های نفت، گاز، پتروشیمی، مخابرات مشاهده میشود. ایران در ۸ سالی که خارجیها در آن سرمایهگذاری نکردهاند به مقدار زیادی از لحاظ جذب تکنولوژیهای جدید آسیب دیده است اما جهان نیز امروز مشتاق گسترش روابط با تهران است چراکه جهان به تازگی از بحران اقتصادی سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ عبورکرده و به نظر میرسد رشد اقتصادی در آمریکا و اروپا برای سال آتی بیش از ۴درصد باشد. طبق این شواهد کارشناسان پیشبینی میکنند که جهان در آستانه جهش بزرگ اقتصادی است به همین دلیل باید اذعان کرد از سمت غرب هیجان و شوق وافری برای سرمایه گذاری در ایران وجود دارد و از سمت ایران نیز یک عطش و شوق فراوان برای جذب سرمایه گذاری خارجی به چشم میخورد. در عین حال دیگر از موانع سیاسی و دیپلماتیک دوران آقای خاتمی خبری نیست. به جرات میتوان ادعا کرد که مقدار زیادی از سوءتفاهمات میان ایران و غرب به واسطه گامهای آغازین توافق ژنو برداشته شده است. داووس فصلی نو برای سیاست خارجی ایران قلمداد می شود.