بررسی تغییرات اجتماعی هیأت مذهبی با محوریت برگزاری مراسم عزاداری ایام محرم
به گزارش ایلنا، متن یادداشت محمد ساوالانپور را در زیر میخوانید:
بسمه تعالی
به بهانه فرارسیدن ایام شهادت و عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبداله الحسین(ع) بنا داریم به بررسی تغییرات اجتماعی هیئات مذهبی با محوریت برگزاری مراسم عزاداری ایام محرم در عصر حاضر بپردازیم، حال پیش از پرداختن به این موضوع بهتر است تاریخچه مراسم عزاداری در ایران را از گذشته تا حال، مروری کوتاه نماییم:
پس از واقعة عاشورا، مراسم عزادارى امام حسین(ع) نخستین بار توسط خاندان اهل بیت عصمت و طهارت(س) در روز یازدهم محرم سال 61 هجرى و در کنار اجساد مطهر شهیدان برگزار شد و بدین منوال سنگ بنای برگزاری مجالس ذکر مصائب و مناقب اهل بیت پایه گذاری و به تبع آن توسط شیعیان گسترش یافت. لازم به توضیح است که ازجمله کارکردهای بسیار مهم این رویکرد تمرکز بر کارکردهای سیاسی آن در دوران حکومت بنی امیه و بنی عباس می باشد. عزادارى ایام محرم از آغاز قرن سوم، وضعیت دیگرى یافت و همزمان با تشکیل دولت هاى آلبویه در عراق، حمدانیون در سوریه و فاطمیون در مصر، مذهب شیعه گسترش و مراسم عزادارى توسعه یافت و در بسیارى از شهرها، روز عاشورا، روزعزا و تعطیل عمومى اعلام شد. البته در دوران خلفای عباسی اقامه مجالس عزا ممنوع بود و مخفیانه برپا می شد لیکن برای نخستین بار و بصورت علنی مراسم سوگواری امام حسین(ع) توسط معزالدولة دیلمی و پس از غلبة او بر خلیفهی عباسی وقت برپا شد. وی احیای واقعة کربلا را جزو عادات و رویة آیینی مردم قرار داد و برای این ایام لباس ماتم و عزا معین کرد. با پایان حاکمیت آل بویه و حاکم شدن سلجوقیان، آیین عزاداری اهل بیت مجدداً ممنوع اعلام شد. در این دوره درگیرى های شدید عقیدتی و بعضاً رفتاری بین شیعه و اهل سنت وجود داشت و برگزاری مراسم سوگواری با محدودیت روبرو بود تا اینکه با یورش و سلطة مغولان و با توجه به رویکرد حکومتی آنان که داعیه خلافتی از نوع اسلامی را نداشتند، مراسم عزادارى از حالت اعتراض سیاسى خارج شده و به یک مراسم مذهبى بمنظورکسب ارزش اخروى و دوستى با اهلبیت(ع) منحصر و محدود شد.
با ظهور صفویان، شیعیان موقعیت خوبی پیدا کردند و توانستند به شعائر دینی خود آزادانه عمل کنند. در این دوره روضهخوان ها و نوحهخوان ها کارشان رونق گرفت و مراسم عزاداری جلوهگاهی از ظهور و پیدایش دستگاه موسیقایی بر بطن عزاداری گردید. روضه خوانان جدید با فن بیان و قدرت تصویرسازی که از واقعه کربلا داشتند، تحت عنوان مداح، به گرداننده اصلی این مناسک تبدیل گردیدند و مراسم های روضه خوانی که دیگر با عزاداری های عاشورا پیوندی عمیق پیدا کرده بود، زان پس به صورت مستمر و در قالب هیئت های مذهبی فعالیت شان را آغاز کردند. این هیئت ها در پیوند با مداحان و مراسم عزاداری، ساختار و سازماندهی تازه ای پیدا کرده و هر یک بنا بر موقعیت جغرافیایی و فرهنگ بومی غالب که در آن رشد یافته بودند شکل و شمایل متفاوتی از دیگری یافتند که تفاوت عمده و اصلی آنها در شکل نهفته بود و در باطن دارای رویکردی مشترک بودند.
در دوران قجری، شاهان قاجار عموماً به برگزاری هرچه باشکوه ترمجالس عزاداری و تعزیه خوانی اهتمام ویژه ای داشتند. در این دوران و به ویژه در عهد ناصری، جنبه ی حکومتی عزاداری غلبه داشت و تکایا از رونق بسیاری برخوردار بودند. پس از تبعید سیدضیاء طباطبائی به خارج از کشور، رضاخان میدانست که تنها راه جذب قلوب مردم و علمای دین تظاهر به مذهب و دینداری است، در تکیهی قزاقخانه مجلس روضهخوانی و ذکر مصیبت برپا کرد. در این روضهخوانیها، از طرف قزاق ها و رضاخان، تظاهر صمیمانهای نسبت به ائمه اطهار و شهدا و مقدسات مذهبی ابراز می شد و مردم نیز دسته دسته به روضهی قزاقخانه میرفتند. این تظاهر برای رخنهکردن در قلوب مردم، مفید واقع شد و زمینه را برای به حاکمیت رسیدن رضاخان فراهم ساخت. اما چند سال بعد، آنگاه که او بر تخت قدرت تکیه زد، رفته رفته سختگیری نسبت به مجالس عزاداری بیشتر شد تا آنجا که هرکس مجلس روضهخوانی برپا میکرد دستگیر می شد. سیاست های مذهب ستیزانه اگرچه در زمان پهلوی دوم هم استمرار یافت اما از حدت و شدت آن کاسته شده بود و در ادامه نیز پیروزی انقلاب اسلامی رقم خورد که آن را می توان نقطة عطفی مهم و کلیدی در حیات مجالس سوگواری تلقی کرد. انقلاب اسلامی، به عنوان جریانی که خاستگاه مذهبی و شیعی داشت، درمسیر خود، هیئت های مذهبی را هم متأثر ساخت و با حفظ رویکرد و شمایل مذهبی، مجدداً به آن کارکرد مبارزاتی و سیاسی بخشید.
در ایام انقلاب نیاز به همبستگی و انسجام درون گروهی عاملی بود که جوانان انقلابی و مبارز را بیشتر متوجه هیئات کرد و با شروع جنگ تحمیلی نیز جلوه ای دیگر از کارکرد هیئات به منحصه ظهور رسید و وجه تمایز و تحولی آن نیز حتی متوجه آداب و شعائر هیئات هم شد و اشعار مداحان و حتی سبک های سینهزنی را در برگرفت. یکی از شاخصهای مهمی که جنگ ایران و عراق را از نمونههای مشابه جنگ های نظامی دیگر دنیا کاملاً متمایز میکند، وجه دینی ایدئولوژیک و مردمی آن است که کلید واژه های جهاد و شهادت را شامل و تبلور این دو مفهوم را با در نظر گرفتن خاستگاه شیعی و انقلابیشان، بی شک باید در قیام عاشورا و حماسهی حسینی جست وجو کرد.
طبیعی است که هیئات مذهبی در چنین سیستمی، جایگاه کلیدی را دارا باشند و به موتور محرکة جبههها و نیروهای رزمنده تبدیل شوند. در هیئات انقلابی این دوران، مفاهیم رزمی و انقلابی با مفاهیم دینی آمیخته شده و محتوای عزاداری را تشکیل می دهند. این موضوع البته به شباهتی که مردم و رزمندگان میان جبهههای نبرد، با کربلا و عاشورا می یافتند، برمی گشت. مشابه دانستن و تطبیق دو واقعة تاریخی عاشورا و جنگ تحمیلی بر هم، ادبیات رایج دستگاه تبلیغی جنگ محسوب میشد بطوریکه ادبیاتی عاشورایی، جزییترین موارد جنگ مانند نام و رمز عملیاتها را هم در برمی گرفت. از دیگر شاخصهی مهم هیئات انقلابی این دوران، پررنگ شدن و محوریتیافتن ادعیه و زیارات بود. این برهه را می توان دوران رونقیافتن مجالس ذکر و دعا و توسل، چه در جبههها و مناطق جنگی و چه در شهرها و مناطق پشتجبهه دانست.
با پایان جنگ هشتساله، جامعه عملاً با شوک بزرگی مواجه شد و به تدریج شور و هیجان فضای تبلیغات مذهبی کشور در حال کاهش بود که به تبع این جریان طبیعی بود که هیأت های انقلابی هم متحول شوند و از رونق سابق آن ها کاسته شود. در برخورد با فضای جدید، نیروهای انقلابی و رزمندگان برگشته از فضای جبههها به دلایل مختلف دچار دستهبندی هایی شدند و عده ای با شرایط جدید جامعه فعالانه برخورد کردند و در مقابل گروهی برخوردی منفعلانه داشتند که هیئت های انقلابی به جا مانده آن دوران نیز از این قاعده مستثنی نبودند. به طور کلی هیئت های انقلابی دوران پس از جنگ در نیمهی اول دهة70 رشد کردند و در سال های میانی این دهه و به ویژه در دورة انتخابات هفتم ریاستجمهوری سال76 به نقطهی اوج فعالیت خود رسیدند. هیأت های انقلابی این دوره، به خلاف نمونههای مشابه دوران جنگ، به تدریج به سمت نوعی سازماندهی و ساختارمندشدن پیش رفته و از وضعیت کاملاً منعطف و بی سازمان دوران جنگ فاصله گرفتند. این دوره همزمان با ورود به دهه 80 و تعییر فضای سیاسی و اجتماعی جامعه که تغییر ذائقه معنوی و فرهنگی مردم را نیز در پی داشت رو با شیب تندی رو به افول نهاد.
با آغاز دهه جدید و نسل متفاوت از نسل های گذشته، هیئاتی که از آنها به پاپ تعبیر میکنیم و گونة جدیدی از هیئات مذهبیاند، به صحنه آمده و تا به با سرعت چشمگیری روند توسعه و گسترش را در پیش گرفتهاند. به طور کلی می توان سادگی و انعطاف، جوانپسندی، نوآوری، کمثباتی، ساختارشکنی، هنجارشکنی مکانی، هنجارشکنی زمانی، غیررسمی بودن، غیرمنسجم بودن و منعطفبودن و رشد قارچگونه را از ویژگی این هیئات برشمرد. هیئاتی که بر خلاف هیئات سنتی، ضمن عدم رعایت تقویم صرفاً مناسبتهای مذهبی، دیگر منحصر به بعضی اماکن خاص و مشخصاً با کارکرد مذهبی (مانند مسجد، تکیه و حسینیه) هم نیست و به نوعی در دسترستر، کوچکتر و خصوصیتر(پارکینگ، پیاده رو و منازل شخصی) هم بوده که این مشخصه بیانگر این موضوع است که مکان هیأت لازم نیست قداست و حرمت پیشین را دارا داشته باشد.
عمومی بودن، مرد بودن، جوان بودن، انفعال نسبت به سیاست و خصلت خرده فرهنگی نیز از جمله مشخصات مخاطبان هیئات پاپ است و بیشتر اعضای این هیئات عمدتاً نوع وتیپ مشخصی دارند و گرایش دینی متمایزی آنها با دارا بودن شاخصههایی نظیر شعائر ترکیبی و رواج قرائت اسلام عرفی شناخته می گردد. اما در ادامه گرایشی جدید از هیئت های پاپ با ساختاری تحت عنوان شبههیئت، جامعه و مذهبیون را شگفت زده کرد. شبههیئات، در شهرهای بزرگ و صنعتی، در مناطق مرفهنشین، و به صورت موقت و چند روزه ظاهر می شوند و اعضای آنها را دختران و پسران جوان تشکیل میدهند. شبههیئات، مکان مشخص و ثابتی ندارند و با تجمعات پراکنده در خیابان ها و میدان های اصلی و پرتردد شهر به وجود می آیند و فاقد برنامهی خاص و مدونی می باشند. هرچند بعضی از این برنامهها به صورت خودجوش و پراکنده ظاهر میشود اما با توجه به رویکرد و کارکردهای این نوع از هیئات بی ساختار میتوان آنها را نمونة افراطی هیئات پاپ تلقی کرد که فقدان مرجعیت هنجاری دینی و رواج نگرش دینی منفک از شریعت و آمیخته با تساهل وتسامح هیئات پاپ، بستر مناسبی برای ظهور، حیات و هنجارشکنیهای پیرامونشان فراهم آورده است.
اشکال بزرگی که امروزه بر رشد، اشاعه و گسترش و عدم جلوگیری از این انحرافات موثر بوده، رویکرد روزافزون طیف خاصی از جوانان به سبک های خاص موسیقایی، اشعار بکار رفته در متن آن ها و شکل مجلس گردانی ها بوده و این موضوع بازار بسیار گسترده ای را برای تولید و فروش فیلم کلیپ های این مجالس فراهم کرده و گردش مالی بسیار بزرگی را موجب شده که بعضا موجبات خروج برخی از مداحان جوان و اطرافیان آن ها از زندگی مطابق مشی اهل بیت و منطبق با عرف و نگاه عمومی به شخصیت یک مداح اهل بیت عصمت و طهارت را فراهم کرده است همچنین این موضوع خود به عاملی برای مقاومت در مقابل انتقادات و ارشادات مشفقانه دلسوزان تبدیل شده و تحت لوای عنوان جذب جوانان، بابی برای عدم توجه به اشکالات مذکور را فراهم کرده است.
در عصر حاضر شاهد هستیم که نحوه عملکرد هیئات مذهبی در برگزاری مراسم عزاداری نسبت به سالهای گذشته بسیار تفاوت کرده است که در برگزاری مراسم عزاداری های ایام محرم بسیار شاهد آن بوده و هستیم. این امر زاییده عواملی است که بر روند این جریان موثر بوده اند که از جمله این عوامل می توان به تغییر شرایط اجتماعی جامعه، مطالبات نسل جدید از این فرهنگ، ساختار شکنی، تنوع خواهی، تغییر و فراموشی ارزش های قدیمی، جوان بودن جامعه، شور جوانی، تهاجم فرهنگی، تک بعدی شدن مراسم ها و راه پیدا کردن بدعت ها و خرافات در این دستگاه نام برد. با اندکی نگرش می توان دریافت که ساختار فرهنگی هیئات دستخوش دگرگونی گردیده است که از جمله آن تغییر در ارزشها و آداب و رسوم مجالس است که شاید کمتر سنتی باقی مانده باشد که دچار این هجمه نشده باشد. از سینه زنی و زنجیر زنی گرفته تا قمه زدن و نخل کشی که کم کم به بازی و حربه ای برای بازیگرانش تبدیل شده و سبب تغییر دید عامه مردم گردیده است.
باتوجه به مطالب پیشگفته و با وجود همه این موارد و معضلات نباید از کارکردهای مهم و ابعاد اجتماعی و فرهنگی هیئات غافل شد، از جمله کارکردهای عمیق هیئت ها را نقش رسانه ای آن ها می دانند. انسانها ارتباطاتشان براساس تبلیغ روبرو حاصل می شود و هیئت ها چه هنگامی که واعظی وعظ می کند که در دسترس مخاطب است و چه هنگام خواندن مصیبت، از نزدیک حس معنوی را در خود احساس می کند، یک رابطه دوسویه و چندسویه در میان آنـها برقرار می شود. آنهایی که با هیئت ها مانوس هستند تصدیق می کنند که هیئت مذهبی با تمام محتوایی که در آن ارائه می شود اثرات روان شناسی متعددی را به همراه دارد که از جمله آن حس معنویت، دینداری، دگر خواهی، آرامش، حمایت، الگوپذیری، ایجاد امید و نشاط، آگاهی، معرفت، بصیرت، تعقل و در نهایت تحکیم بنیاد خانواده و تثبیت اخلاق می باشد.
هیئات علاوه بر کارکرد انتقال پیام، نقش اجتماعی و سیاسی و حتی اقتصادی نیز داشته است. به طور کلی چون جنس پیام دینی گرم و درونی است، مناسب ترین شیوه انتقال پیام و ماندگارترین آن را از طریق هیئت است و هیئت ها تاکنون غیر از انتقال مبانی و اصول اعتقادی و دینی که کارکرد فرهنگی اجتماعی دارد، جامعه پذیری و هدایت یابی از راه تقویت هویت فرد و پیوند با گروه های اجتماعی و انتقال ارزش ها و هنجارهای اجتماعی را در جامعه نهادینه کرده اند و علاوه بر آن در محله های قدیمی هیئت نقشی مانند شوراهای محلی را عهده دار بوده است و در رفع نارسایی ها و گرفتاری های اهالی خود اثرگذار بوده است و عامل صیانت محله در برابر جریانات انحرافی بوده است که جوانان و نوجوانان در آن نقشی اساسی را ایفا می کردند. بطور قطع یکی از اثرات روانشناختی و اجتماعی بسیار مثبت و موثر هیئت، مشارکت جویی اعضای آن در تمام بخش های هیئت بوده و نسل های مختلفی که در هیئت ها براساس هدفی مقدس و واحد جمع می شوند و با عشق و علاقه در راه رسیدن به مقصود تلاش می کنند مدلی است که باید به آن توجه ویژه نمود.
بعنوان نمی از یمی باید این کلام را نصب العین همه متولیان و ذینفعان این حوزه قرار داد که وقتی موضوعی لباس مناسب بر تن نداشته باشد، اصل اندیشه آن نیز زیر سوال می رود و مهم تر و حساس تر آنجاییست که پای باور و اعتقادات افراد یک جامعه در میان باشد. درست است که با وضع موجود و با این همه لجام گسیختگی، کنترل موضوع از دست رفته به نظر می رسد اما هنوز هم میتوان بر این پایه های سست شده آن دستی کشیده شود آنهم به مدد پدیده ای که وجه مقدس آن چنان حرارتی بر قلوب انداخته که شمعش بر دور خویش پروانه وار واله و حیران دارد. در پایان این مهم را نیز یادآور شده که هیئت میتواند و باید به عنوان یک فرصت مورد توجه قرار گیرد و نباید با کم توجهی، سوء تدبیر و افراط و تفریط آن را به تهدید تبدیل کنیم.
محمد ساوالان پور