خبرگزاری کار ایران

غربت پیامبری در میان امتش!

کد خبر : ۱۳۷۶۹۹

نخبگان جهان اسلام، اعم از حوزوی و دانشگاهی ابتدا باید باور کنند که پیامبر در امت خود غریب است، سپس به قدرت خود اعتماد نمایند و باور کنند که اگر اراده کنند می‌توانند به این غربت دردناک پایان دهند و سرانجام وارد عمل شوند و تا به نتیجه قطعی نرسیدند از پای ننشینند.

برخلاف تبلیغات پرسر و صدایی که به مناسبت هفته وحدت به راه انداخته‌ایم، امت اسلامی این روزها دچار اختلاف و انشقاق شدید است. هر چند ما مسلمانان در تمام نقاط جهان از فرا رسیدن سالروز میلاد پیامبر اکرم شادمانی می‌کنیم، ولی واقعیت اینست که همه غمگین و نگران سرنوشت امت اسلامی هستیم.

جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشت: اگر جشن‌ها و شادمانی‌های این روزهای ما به معنای اینست که ما مسلمانان با اعمال و گفتارمان قلب پیامبر را شاد کرده‌ایم و بنای پیروزی از آن حضرت و عمل به قرآن کریم را داریم، چنین چیزی صحت ندارد بلکه باید اعتراف کنیم که پیامبر اسلام در میان امت خود، غریب و مهجور است.

این از عجایب روزگار است که پیامبری در سرتاسر جهان حدود دو میلیارد نفر پیرو داشته باشد ولی در میان آنها احساس غربت کند. چه کسی عامل پدید آمدن این واقعیت تلخ است؟ چرا امت اسلامی به چنین وضعیت نامطلوبی دچار شده؟ راه چاره چیست و چه کسانی باید برای حل این معضل قیام کنند؟

امت اسلامی، در شرایط کنونی، بهترین سرزمین‌ها را در اختیار دارد، بیشترین ثروت‌های زیر زمینی متعلق به مسلمانان است، ملت‌های مسلمان از نیروی انسانی با استعداد، هوشمند و توانائی برخوردارند و امکانات و توانائی‌های جهان اسلام می‌تواند زمینه را برای تبدیل شدن ملت‌های مسلمان به قدرت برتر جهان فراهم سازد. با اینحال، اکنون جنگ و کشتار و آوارگی و فقر و تفرقه در میان مسلمانان حرف اول را می‌زنند. بسیاری از دولتمردان حاکم بر کشورهای اسلامی مهره‌هایی در دست قدرت‌های استعماری هستند. خشونت به نام اسلام و قتل و غارت همراه با فریاد " الله اکبر " توسط افراطیون مسلمان، چهره اسلام را به صورت وارونه در جهان معرفی می‌کند. ثروت‌های خدادادی کشورهای اسلامی هزینه انواع سلاح‌هایی می‌شود که دشمنان اسلام با قیمت‌های گزاف به مسلمانان می‌فروشند تا یکدیگر را بکشند و هر روز بنیه امت اسلامی را با پول خود مسلمانان ضعیف‌تر کنند. مفتی‌های زبان و قلم به مزد، پول می‌گیرند و طبق میل قدرت‌های استعماری فتوا می‌دهند و تخیلات کثیف و آلوده خود را به اسلام منتسب می‌کنند. رسانه‌های صهیونیستی و همپالگی‌های استعماری آنها هم این فتواها و صحنه‌های شرم آور خلق شده توسط افراطیون جاهل و متحجر را آلت دست یا جیره‌خوار قدرت‌های غربی هستند در بوق و کرنا می‌کنند و جلوی چشمان مردم سراسر جهان به نمایش می‌گذراند تا اسلام را آنگونه که خود می‌خواهند معرفی کنند و به تاخت و تازهای خود در کشورهای اسلامی ادامه دهند و خون مسلمان را هرچه بیشتر بمکند.

در آستانه هفته وحدت، چگونه می‌توان خبر کشف کمربند انفجاری بسته شده به کمر دختربچه ۸ ساله مسلمانی را که برادر او آن کمربند را به او بسته بود تا خود را در میان جمع مسلمانان منفجر کند و جان آنان را بگیرد، توجیه کرد؟ چگونه می‌توان خبر فتوای کثیف آن مفتی وهابی که تجاوز به خواهر را برای تروریست‌های فعال در سوریه مجاز می‌داند و نام آن را " نکاح جهاد " می‌گذارد، را شنید و آرزوی مرگ نکرد؟ این اقدامات و تهمت‌های ننگ آور به اسلام را چگونه می‌توان تحمل کرد و در عین حال به مناسبت سالگرد میلاد پیامبر اکرم به جشن و پایکوبی پرداخت؟

روشن است که همدستی دیکتاتورهای جهان عرب با مفتیان پول پرست در اجرای طرح‌های استعماری قدرت‌های غربی، این صحنه‌های ننگ آور را پدید آورده و این روزگار سیاه را برای امت اسلامی رقم زده است. بنابر این، ضرورتی ندارد وقت خود را برای جستجوی عاملان این خیانت تلف کنیم. آنچه مهم است پیدا کردن راهی برای مقابله با این توطئه و متوقف ساختن این خیانت بزرگ است.

توصیه‌های اخلاقی، شعارهای پرزرق و برق، مقالات تکراری و گردهمائی‌های خوش آب و رنگ، در طول ده‌ها سال نشان داده‌اند که کارائی ندارند و نمی‌توانند مشکلات امت اسلامی را حل کنند. تردیدی وجود ندارد که این اقدامات نیز در جای خود و به اندازه نیاز باید صورت بگیرند، اما چاره کار، اینها نیستند. اینها شاید به عنوان مسکن مفید باشند ولی بیماری را ریشه کن نمی‌کنند. اکنون این بیماری بقدری حاد شده است که غیر از عمل جراحی راهی برای معالجه آن وجود ندارد.

به سران کشورها امیدی نیست. این واقعیت را تجربه طولانی قرون به اثبات رسانده است. به آنها فقط باید گفت: مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان!

از مردم عادی نیز کاری ساخته نیست. آنها دلسوخته اسلام و پاکباختگان پیامبرند که برای هر نوع فداکاری آمادگی دارند ولی نیروهای پراکنده‌ای هستند که تا متراکم نشوند و راهی پیش پای آنها گذاشته نشود، به فعلیت در نمی‌آیند.

باقی می‌ماند گروه نخبگان که اگر از توصیه‌ها و شعارها و مقالات و گردهمایی‌ها عبور کنند و با برنامه‌ای عملی به راه بیافتند و تا به نتیجه نرسیده‌اند از پا ننشینند، این گروه کور به دست آنها باز خواهد شد و این عمل جراحی به دست آنها انجام خواهد گرفت و غده چرکین افراط و تحجر و روش‌های جاهلی را آنها ریشه کن خواهند کرد.

نخبگان جهان اسلام، اعم از حوزوی و دانشگاهی ابتدا باید باور کنند که پیامبر در امت خود غریب است، سپس به قدرت خود اعتماد نمایند و باور کنند که اگر اراده کنند می‌توانند به این غربت دردناک پایان دهند و سرانجام وارد عمل شوند و تا به نتیجه قطعی نرسیدند از پای ننشینند.

توده‌های مردم در سرتاسر جهان اسلام در انتظار چنین روزی هستند. آنها اگر اراده و جدیتی از نخبگان ببینند با تمام وجود به آنها خواهند پیوست و از هیچگونه فداکاری دریغ نخواهند کرد. آیا نخبگان به چنین اراده‌ای خواهند رسید؟

ارسال نظر
پیشنهاد امروز