قتل شوهر با خوراندن دارویی مرموز

اواسط آذرماه سال 99به قاضی حبیب‌الله صادقی، بازپرس دادسرای امور جنایی تهران خبر رسید که جسد مردی 42ساله در خانه‌اش واقع در شمال تهران کشف شده است. هرچند شواهد اولیه نشان می‌داد که این مرد به‌دلیل سکته قلبی جانش را از دست داده است، اما از آنجا که این ماجرا مرموز به‌نظر می‌رسید، بازپرس جنایی، دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی را صادر کرد.

با گذشت مدتی پزشکی قانونی علت فوت این مرد را مسمومیت ناشی از مصرف موادمخدر صنعتی اعلام کرد. اولیای دم متوفی که از این نظریه شوکه شده بودند به دادسرای جنایی رفتند و اعلام کردند از عروس‌شان شکایت دارند؛ چراکه پسرشان نه‌تنها معتاد نبود، بلکه لب به سیگار هم نمی‌زد و به‌احتمال زیاد به‌دست همسرش به قتل رسیده است. آنها گفتند متوفی و همسرش از مدت‌ها قبل با یکدیگر اختلاف و کشمکش داشتند تا اینکه این اتفاق افتاد.

با وجود این ادعا همسر متوفی مدعی شد که نقشی در مرگ شوهرش نداشته و چون شوهرش دچار اختلال خواب شده بود گاهی به او قرصی می‌داد تا راحت بخوابد.

در همین حال تحقیق بازپرس جنایی از پسر متوفی فاش کرد که پدر و مادر او بر سر کار کردن مادرش با یکدیگر اختلاف داشتند. او گفت: آخر هفته‌ها که پدرم خانه بود، همیشه بر سر کارکردن مادرم در بیرون از خانه درگیری داشتند. مادرم هم برای اینکه بتواند به محل کارش برود، پودری را در غذا یا چای پدرم می‌ریخت که او بخوابد. وقتی من اعتراض می‌کردم با لحن تندی می‌گفت که این پودر داروی تقویتی و ضدکروناست.

در این شرایط بود که زن جوان بازداشت شد اما باز هم مدعی بود که در مرگ شوهرش نقشی ندارد.‌

با گذشت ماه‌ها از مرگ مرموز این مرد، همسر او که به ظن دست داشتن در قتل شوهرش در بازداشت به سر می‌برد به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت به‌خاطر اختلافات خانوادگی شوهرش را به قتل رسانده است. او در اعترافاتش گفت: نمی‌خواستم شوهرم کشته شود اما آشپزی که همکارم بود چند قرص به من داد تا آنها را به شوهرم بخورانم. من قصد چنین کاری را نداشتم اما حرف‌های آشپز باعث شد این فکر به ذهنم بیفتد و تصمیم به این کار بگیرم.

آنطور که متهم می‌گوید او پیش از این نیز نقشه‌هایی برای قتل شوهرش را کشیده اما موفق به عملی کردن آن نشده بود. او در این‌باره گفت: قبلا 2 مرتبه برای ادب‌کردن شوهرم نقشه کشیدم. یک بار مبلغی پول به دو مرد افغان دادم تا او را گوشمالی بدهند، اما آنها سرم کلاه گذاشتند و بعد از گرفتن پول فرار کردند و دیگر دستم به آنها نرسید.

دومین مرتبه هم با پسر جوانی آشنا شده بودم که تعمیرکار بود. او می‌گفت من شبیه عشق سابقش هستم و به من علاقه زیادی دارد. وقتی ماجرای اختلاف با شوهرم را با او در میان گذاشتم پیشنهاد داد شوهرم را سربه‌نیست کنیم. او گفت لنت ترمز خودروی شوهرم را دستکاری می‌کند تا تصادف کند. او همین کار را هم انجام داد اما شوهرم متوجه ایراد در ترمز خودرواش شد و اتفاقی نیفتاد.

متهم در ادامه گفت: آخرین مرتبه 3بار پودر و 4بار قرص به شوهرم دادم تا او بی‌حال شود. کسی که قرص را به من داد گفت این قرص ضربان قلب شوهرم را بالا می‌برد و باعث می‌شود که او سکته کند و با این کار هیچ‌کس متوجه ماجرا نمی‌شود.

براساس این گزارش هم‌اکنون متهم در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات بازپرس جنایی در این خصوص ادامه دارد.