خبرگزاری کار ایران

به بهانه پرواز نوجوان ایثارگر علی لندی؛

این نسل را دست کم نگیریم

این نسل را دست کم نگیریم
کد خبر : ۱۱۳۵۸۳۳

سرنوشت «علی لندی» از اینجا مورد توجه قرار می‌گیرد که نوجوانی بود متولد دهه هشتاد؛ همان‌ها که شاید ما گمان نمی‌کردیم این چنین در حوادث به میدان بیایند؛ شاید آنها خودشان هم نمی‌دانند چنین ویژگی‌های قهرمانانه‌ای در وجودشان بالقوه است. «علی لندی» را فراموش نکنیم چون یاد او می‌تواند به ما گوشزد کند که هیچ انسانی را نباید دست کم گرفت چه رسد به یک نسل را.

به گزارش ایکنا از خوزستان، ۱۸ شهریورماه بود که خبر فداکاری نوجوانی ایذه‌ای منتشر شد. ماجرا از این قرار بود که پسر نوجوان علی‌نامی وقتی متوجه کمک خواستن همسایه می‌شود، برای جلوگیری از آتش‌سوزی، کپسول پیک نیک را به دست گرفت تا از خانه بیرون بیندازد و از فاجعه جلوگیری کند اما این اتفاق نیفتاد و علی نتوانست آن کپسول را از خود دور کند، بنابراین آتش شعله‌ور شد و دچار سوختگی شدید شد.

علی به بیمارستان ایذه منتقل شد اما پس از آن با سوختگی ۸۵ درصد به بیمارستان آیت‌الله طالقانی اهواز اعزام شد. سپس وخامت وضعیت سوختگی او باعث شد تا به بیمارستان امام موسی کاظم (ع) اصفهان اعزام شود اما روز گذشته، ۲ مهرماه او دیگر نتوانست در برابر آن سوختگی شدید مقاومت کند و با ۸۵ درصد سوختگی درجه سه، جان به جان آفرین تسلیم کرد و داغش بر دل خانواده‌اش ماند. 

ماجرا پررنگ شد؛ پیام‌های تسلیت از شخصیت‌های نظام تا واکنش‌های مردم در فضای مجازی همه و همه از نوجوانی می‌گفتند که با القابی همچون از خود گذشته، فداکار، ادامه‌دهنده راه شهید فهمیده، ایثارگر، ققنوس، آتش‌ به اختیار و... یادش گرامی داشته شد. آوازه از خوزستان فراتر رفت و گروه‌های هنری مختلف با ابزارهای گوناگون هنری فداکاری او را بزرگ داشتند. 

سرنوشت علی از اینجا مورد توجه قرار می‌گیرد که نوجوانی بود متولد دهه هشتاد؛ همان‌ها که شاید ما گمان نمی‌کردیم این چنین در حوادث به میدان بیایند؛ شاید ما همیشه آنها را از عرصه‌های مهم دور نگه داشتیم. شاید آنها خودشان هم نمی‌دانند چنین ویژگی‌های قهرمانانه‌ای در وجودشان بالقوه است.

نسل جدید با پدر و مادرهایی تمام‌قد حامی بزرگ می‌شوند و گاهی مجالی برای این ندارند که خودِ واقعی‌شان را در رویدادهای بزرگ و سخت بشناسند. اما آنها هر از چند گاهی که حادثه‌ای اتفاقی، روی می‌دهد به ما یادآور می‌شوند به ما فرصت ایفای نقش دهید و به نام راحتی و آسایش، ما را از عرصه‌های مهم زندگی دور نکنید. البته علی نوجوان که اکنون دیگر در میان ما نیست وقتی در بیمارستان بستری بود از عملکردش پشیمان نبود و فقط التماس دعا داشت؛ این نشان‌دهنده عمق تربیت خوب او از سوی خانواده است که نشان می‌دهد اگر پایه‌های خانواده و تربیت پدر و مادر درست برنامه‌ریزی شود هیچ ابزار دیگری نمی‌تواند آن را تخریب کند. 

علی نمونه‌ای بود از همه هم‌نسل‌هایش؛ شاید این نسل علایقش با ما همخوانی نداشته باشد. شاید اوقات فراغتش را به گونه‌ای متفاوت با سلایق ما می‌گذراند اما نشان داد که خوبی و از خودگذشتن در وجودش ریشه دارد و فقط منتظر فرصت است. 

از سوی دیگر نکته‌ای که بسیار در اینجا قابل تأمل است، آشنایی نوجوانان ما با شیوه‌های مقابله با حوادث است؛ هر ساله در مدارس مانور زلزله برگزار می‌‌شود و در همه مدارس، ادارات و مجتمع‌های آپارتمانی کپسول اطفای حریق وجود دارد اما نوجوانان ما و حتی پدرها و مادرها چقدر با نحوه استفاده از این ابزارها آشنایی دارند. شاید اگر علی عزیزمان نحوه رفتار با یک کپسول گاز را بلد بود، این اتفاق تلخ رخ نمی‌داد. این موضوع را می‌توان از دو بعد نگاه کرد یکی اینکه آموزش‌ها در مدارس چقدر عملی و کاربردی هستند و دیگر اینکه تا چه میزان پدرها و مادرها برای جلوگیری از حوادث فرزندانشان را از صحنه‌های مهم زندگی دور نگاه می‌دارند به طوری که گویی همیشه هستند و می‌توانند همه موانع را از سر راه بردارند. 

اتفاقات بزرگ و مهمی در کشور ما رخ داده و می‌دهد؛ حداقل در سه، چهار سال اخیر شاهد این رویدادها بیشتر از همیشه بوده‌ایم اما حافظه ما کمی کوتاه‌مدت شده و زود حوادث را فراموش می‌کند. علی را فراموش نکنیم چون یاد او می‌تواند به ما گوشزد کند که هیچ انسانی را نباید دست کم گرفت چه رسد به یک نسل را.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز