موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) اظهارات هاشمیرفسنجانی را تایید کرد
نامه خصوصی چهار صفحهیی آقای هاشمی درباره حل مساله رابطه با امریکا در زمان حیات امام صحت دارد / شعار مرگ بر امریکا و شوروی نمیگفتند که اکنون قطع آن نیاز به ابلاغیه داشته باشد.
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، درمورد اظهارات آیتالله هاشمیرفسنجانی درباره رابطه با امریکا از نگاه امام خمینی، اعلام موضع کرد.
این اظهارنظر پس از آن صورت گرفت که چندروزی است مواضع هاشمیرفسنجانی که در قالب گفتوگویی متفاوت با وی بعد از انتخابات سال ۸۸ در «صراحتنامه» مکتوب شده با واکنشهایی روبهرو شده است. آیتالله هاشمیرفسنجانی در این اظهارات با یادآوری حذف شعار «مرگ بر امریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بهعمل آمده در این خصوص تاکید کرده است: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقا یادم نیست که چه نوشتم. به هر حال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلا در اجتماعات ما «مرگ بر بنیصدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره امریکا هم گفته بودم. من ذاتا با حرفهای تند و فحاشیها مخالفم و آنها را مفید نمیدانم.» در همین راستا به گزارش جماران، در پی نقل قولهای آیتالله هاشمیرفسنجانی از امام خمینی درباره رابطه با امریکا و واکنشهای متوالی آن، حمید انصاری، قائممقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) موضع رسمی این موسسه را اعلام کرد.
وی در همین مورد گفت: موضوع خاطرههای آیتالله هاشمی درباره قطع و حذف شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر شوروی(که بهصورت توامان در شعارهای سراسری مردم گفته میشد) است نه فقط شعار مرگ بر امریکا، آن هم قطع این شعار مرکب از رسانههای دولتی و رادیو - تلویزیون نه حذف آن از ادبیات سیاسی مردم در تظاهرات و راهپیماییها و مناسبتها. مردم ایران در جریان انقلاب بر اساس بخشنامه و دستور کسی شعار مرگ برامریکا و شوروی نمیگفتند که اکنون قطع آن نیاز به ابلاغیه داشته باشد. بهکاربردن اینگونه شعارها زمانی ممنوع و ناپسند است که بهناحق و ناروا باشد وگرنه حق فریاد اعتراض مظلوم علیه ستمگر در همه فرهنگهای عالم به رسمیت شناخته شده است و اختصاص به ملت ایران ندارد.
وی افزود: خاطرهیی که آقای هاشمیرفسنجانی در موضوع حذف شعارنسبت به امام ذکر کرده است مربوط به موافقت و دستور امام بر قطع این شعار از رسانههای دولتی است. مطلبی که در سال ۶۲ روی میز بررسی و تصمیمگیری مسوولان نظام و رهبری انقلاب قرار داشت همین بود نه بحثبر سر دستور یا توصیه به مردم برای حذف این شعار. درعبارات خاطرات آقای هاشمی هم که براساس یادداشتهای ثبت شده روزانه است بهصورت دقیق تصریح شده است که موضوع موافقت و دستور امام حذف شعار «مرگ بر امریکا و مرگ بر شوروی» از رسانههای دولتی بوده است نه نفی و نهی از این شعار.
دستنوشتههای هاشمی یک مدرک قابل اعتماد است
انصاری تاکید کرد: آنچه آیتالله هاشمیرفسنجانی در خاطرات آورده است براساس دستنوشتههای خاطرات روزانه ایشان است که موجود است و به دلیل آنکه در همان تاریخ و همان روز نوشته شده است نه سالهای بعد و این ایام، و از این جهت با توجه به ارتباط ایشان با امام و یادگار امام و موقعیت ایشان در نظام و مجلس و شورای عالی دفاع، فینفسه یک مدرک مهم و قابل اعتماد برای وقایع آن ایام محسوب میشود. علاوه بر این ایشان در خاطرات، نام نماینده شوشتر را ذکر کردهاند و مهمتر از آن مطرح شدن دستور امام بر حذف شعار از رادیو - تلویزیون در شورای مرکزی حزب را هم بیان کردهاند. هنوز تعداد قابل توجهی از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی از جمله رهبر معظم انقلاب اسلامی که دبیرکل حزب بودهاند در قید حیاتند و براساس گفته جناب آقای هاشمی در همین مصاحبه، ایشان خاطراتشان را قبل از انتشار به رهبر معظم انقلاب ارائه کردهاند. اکثر اعضای شورای سرپرستی صدا و سیما و منجمله آیتالله حاج سید محمد هاشمی(عضو دفتر حضرت امام) و حجتالاسلام والمسلمین آقای محمد علی انصاری(عضو و رابط دفتر حضرت امام با صدا و سیما) حضور دارند، اینها و قرائن فراوان دیگر مویدات قابل اعتمادی بر پذیرش این نقل هستند.
خاطرات هاشمی با سایرین متفاوت است
وی تاکید کرد: بدیهی است بین ادعا و خاطره مربوط به مسائل مهم حکومت و نظام از زبان فردی که شاید در تمام عمرش یا دوران بعد از پیروزی انقلاب به خاطر شرایط سنی و علمی و اجتماعی یا تفاوت در مشرب سیاسی دیداری با امام نداشته و اگر مطلبی را نقل میکند با واسطه است و همچنین کسی که احیانا تمام ارتباطش با امام منحصر به یکی، دو دیدار کوتاه عمومی یا خصوصی است با خاطرات کسی که در زمره نزدیکترین یاران و اصحاب امام خمینی قبل از سال ۴۲ تا زمان رحلت امام است، کسی که احکام متعددی از بنیانگذار نظام در حساسترین مقاطع و مسائل نهضت و انقلاب و بعد از انقلاب داشته، کسی که نماینده امام در شورای عالی دفاع و جانشین فرمانده کل قوا در دوران جنگ بوده، و کسی که در پیام حضرت امام در جریان ترور نافرجامش جمله منحصر به فرد: «هاشمی زنده است چون نهضت زنده است» آمده و کسی که در هفته، گاه چندین نوبت با امام دیدار داشته و در حوادثمهم انقلاب و عملیاتهای مهم دوران جنگ روزانه و حتی ساعت به ساعت از طریق فرزند حضرت امام و اعضای دفتر امام با رهبر کبیر انقلاب ارتباط داشته و به خاطر همین ارتباط مداوم و وثیق، منزلش در مجاورت منزل امام بوده و جدای از اقتضای مناصب و نمایندگیها و ماموریتها، رفت و آمد خانوادگی با حضرت امام داشته است، وضعیت خاطرات چنین شخصیتی در قیاس با مواردی که اشاره کردم کاملا متفاوت است.
انصاری تاکید کرد: اتفاقا درباره خاطرات آیتالله هاشمیرفسنجانی چندین سال قبل که مطلع شدیم قصد انتشار دارند مطمئن بودیم که در آن مطالب مختلف در ارتباط با حضرت امام مطرح است، وظیفه موسسه و مقتضای حکم حضرت امام و قانون را یادآور شدیم. ایشان نه تنها مخالفت نکردند بلکه به دفتر نشر معارف(موسسه انتشاراتی که آثار ایشان را منتشر میکند) دستور اکید دادند که حتما متن کتابها را قبل از انتشار به موسسه بدهند، اینجانب و بخش ارزیابی موسسه هم براساس همان اصولی که گفتم بدون حق ورود به آنچه مربوط به برداشت از مواضع امام یا موضوع گفتوگوی ایشان با امام و اینکه چه مسائلی رد و بدل شده است، مطالب مرتبط با امام را بررسی کردیم و اتفاقا در هریک از مجلدات از خاطرات ایشان بعضا در جزییات مواردی بود که براساس اسناد و مدارک موسسه نیاز به اصلاح داشت. ایشان بدون استثنا همه موارد را اصلاح کردند.
به گفته انصاری، همه آنچه آقای هاشمی در خاطرات خود در این باره گفتهاند به ۴ فراز مربوط میشود که عینا از کتاب خاطرات ایشان نقل میکنم: و باید ببینیم که ایشان در این باره در خاطرات خود چه نوشتهاند و موسسه در مقابل آن چه موضعی باید داشته باشد.
۱ - در ذیل خاطرات روز ۱۶ فروردین ۱۳۶۲ «… احمد آقا تلفن کرد و اطلاع داد، امام با پیشنهاد قطع شعار «مرگ بر امریکا و مرگ بر شوروی» از رسانههای دولتی موافقت کردهاند و پذیرفتهاند که بگویند به امر امام قطع شده است.» ۲ - ۲۰ فروردین ۶۲ «… ظهر احمد آقا آمد. اعترافات تودهییها را به ایشان دادم که بخوانند و به اطلاع امام برسانند. قرار شد از طرف امام رسما به صداوسیما ابلاغ کنند که شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر شوروی را که در شعارهای مردم میآید، حذف کنند و دوستان دیگر هم موافقاند.» ۳ - ۱ اردیبهشت ۶۲ «… جلسه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی داشتیم. درباره دستور امام برای حذف شعارهای «مرگ بر امریکا و مرگ بر شوروی» بحثداشتیم که شیوه حذف آن به صورتی که عکسالعمل بدی نداشته باشد انتخاب شود.» ۴ - ۱۴ تیر ۶۳ «… آقای امام موسوی نماینده شوشتر هم آمد و پیشنهاد قطع شعار مرگ بر امریکا و شوروی را میداد. گفتم بهطور اصولی تصمیم گرفتهایم، امام هم موافقت کردهاند ولی منتظر فرصت هستیم.» موضوع هر چهار خاطره، قطع و حذف شعار «مرگ بر امریکا» و «مرگ بر شوروی»(که به صورت توامان در شعارهای سراسری مردم گفته میشد) است، نه فقط شعار مرگ بر امریکا، آنهم قطع این شعار مرکب از رسانههای دولتی و رادیو تلویزیون نه حذف آن از ادبیات سیاسی مردم در تظاهرات و راهپیماییها و مناسبتها. مردم ایران در جریان انقلاب بر اساس بخشنامه و دستور کسی شعار مرگ بر امریکا و شوروی نمیگفتند که اکنون قطع آن نیاز به ابلاغیه داشته باشد. انقلاب اسلامی مستقل از نظام سلطه شرق و غرب حاکم بر جهان آن روز شکل گرفته بود. مردم ایران علاوه بر خاطرات تلخی که از سابقه اشغال کشورشان در گذشته و دخالت بیگانگان در تحمیل کودتای رضاخان و دخالت امریکا و انگلیس از کودتا علیه دولت ملی دکتر مصدق و خیانتهای حزب توده و دیگر احزاب کمونیستی داشتند در مبارزه علیه استبداد رژیم پهلوی شاهد حمایتهای دو قطب شرق و غرب به سردمداری امریکا و شوروی از رژیم مستبد پهلوی بودند. دو سال بعد از پیروزی انقلاب، مردم حمایت همهجانبه امریکا و شوروی از تجاوز صدام و تحمیل جنگ به ایران را دیده بودند. اشغال بخشهایی وسیع از ایران و جنایتها و بمبارانها و کشتارهای صدام در جنگ تحمیل شده به مردم ایران فقط با چراغ سبز و حمایت مالی و سیاسی و تسلیحاتی امریکا و شوروی و دولتهای وابسته به این دوقطب امکان پذیر بود و عملی شد. این واقعیتهای غیرقابل انکار بودند که زمینه سردادن شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر شوروی را تشدید میکرد.
انصاری افزود: اما اینکه بهطور کلی و به عنوان یک سیاست راهبردی، نظر امام خمینی در موضوع مذاکره یا رابطه جمهوری اسلامی ایران با امریکا چیست و اینکه بر اساس مبانی فقهی و سیاسی حضرت امام در باب سیاست خارجی آنچه در فرمایشات ایشان در موضوع نفی مذاکره و رابطه با امریکا در آن ایام آمده است بیانگر یک اصل بنیادین و همیشگی و خط قرمز نظام است یا اینکه معطوف به شرایط زمانی و مکانی است و اگر چنین است این شرایط کدامند؛ چون موضوع به تحلیل و تفسیر دیدگاه امام و برداشت از مواضع و سخنان امام باز میگردد، همه افراد ذیصلاح میتوانند بهصورت مستدل و مستند برداشت خود را منتشر کنند و بنده هم اگر توفیق بیابم به عنوان تحلیل شخصی و نه موضع رسمی موسسه مقالهیی را منتشر خواهم کرد، انشاءالله.