نقش شبکهها، رسانهها و نهادهای مدنی در ارائه تصویری واقعی از افغانستان
اسلام طالبانی را تنها در مقیاس سیاسی و آمدن و رفتن دولتها نباید دید. تخریب بنیانهای معرفتی و توقف روندهای دموکراتیزاسیون، بیش و پیش از سیاست از حوزه فرهنگ و اجتماع آغاز میشود. تجربه افغانستان نشان داد که چگونه در این رخداد تلخ، آمریکا و قدرتهای بزرگ و حکومتهای فاسد و ناکارآمد در یک سو میایستند و همه حقوق اساسی یک ملت از جمله، حق پیشرفت، حق آزادی، حق برابری، حق زندگی دور از هراس و حق داشتن امید به آینده را قربانی معاملات و معادلههای صرف سیاسی میکنند
هادی خانیکی: رخدادهای پرشتاب سیاسی در افغانستان را نمیتوان، محدود به عرصه سیاست و تغییرات در سطح حاکمیتی و فرمانروایی دانست. آن چه این روزها بر ملت همسایه، محروم و رنجدیده ما میگذرد به زبان آمدن نوعی بینش، روش و منش است که فراتر از سیاست، ملاحظات، پیامدها و الزامات آن عرصه اخلاق، فرهنگ، هنر، ارتباطات و مدنیت را در معرض خطر و تهدید قرار میدهد.
شهرهایی که به ناگاه و پیاپی سقوط کردند، هر یک به گونهای، نماد و مکان تمدن، زبان و معرفت بشری بودند و در حوزه فرهنگی ایرانی و اسلامی و زبان ادب پارسی بار میراث سرمایههایی ماندگار و تاریخی را تا به امروز بر دوش کشیدهاند.
حال، نه تنها همه آن مکانها سقوط کردهاند، بلکه دستاوردهای ارزنده ملتی شریف و صبور در فرایند تلاش برای دستیابی به دموکراسی، آزادی، حق دخالت در سرنوشت و برخورداری از شیوههای زندگی مدرن از دست رفته است. اکنون به درستی، زنان، جوانان، روشنفکران، دانشگاهیان و فعالان جامعه مدنی در عرصههای فرهنگ و رسانه و هنر، سخت نگران بوده و مدام در پی مهاجرت داخلی و خارجی هستند. البته، حق هم دارند. چرا که تجربه تلخ(اسلام طالبانی) که دو دهه پیش بر آن سامان چیره شد، رهاوردی جز، تحجر، خشونت، نفی حقوق و کرامت انسانی، عقب ماندگی و خانهنشین کردن نیمه ارزشمند و موثر جامعه، یعنی زنان نداشت.
اکنون هم بنا بر همان تجربه زیستی فرهنگی و اجتماعی به وضوح به نظر میرسد که مهمترین ساحتها و میدانهای توسعه، آزادی، عدالت و پیشرفت در معرض محدودیت، انجماد، توقف و واپسگرایی هستند. حداقل میتوان شش زمینه و موضع مورد تردید را در سایه حاکمیت اسلام طالبانی مورد توجه قرار داد.
۱)حوزه اندیشه، فرهنگ و هنر
۲)حوزه فعالیتهای مدنی و کنشهای دموکراتیک و مردمسالارانه
۳)حوزه زنان و عدالت جنسیتی
۴)حوزه عدالت مذهبی، قومی و زبانی
۵)حوزه آموزشهای مدرن، دانش و دانشگاه
۶)حوزه صلح و مدارا و دوری از خشونت در اندیشه، زبان و رفتار
روشن است که با گستردگی این ساحتها و میدانهای موثر در توسعه جامعه افغانستان، بیتفاوتی و سادهاندیشی در برابر رویدادهای تلخی که محصول ظهور و چیرگی مجدد طالبان است، میتواند منشا تهدیدها و خطراتی بزرگ برای امروز و آینده، نه تنها افغانستان، بلکه منطقه و حتی جهان باشد.
اسلام طالبانی را تنها در مقیاس سیاسی و آمدن و رفتن دولتها نباید دید. تخریب بنیانهای معرفتی و توقف روندهای دموکراتیزاسیون، بیش و پیش از سیاست از حوزه فرهنگ و اجتماع آغاز میشود. تجربه افغانستان نشان داد که چگونه در این رخداد تلخ، آمریکا و قدرتهای بزرگ و حکومتهای فاسد و ناکارآمد در یک سو میایستند و همه حقوق اساسی یک ملت از جمله، حق پیشرفت، حق آزادی، حق برابری، حق زندگی دور از هراس و حق داشتن امید به آینده را قربانی معاملات و معادلههای صرف سیاسی میکنند.
این جاست که نقش شخصیتها، شبکهها، رسانهها و نهادهای مدنی و سیاسی در ارائه تصویری واقعی از آن چه بر سر یک کشور، یک فرهنگ، یک ملت و همه منابع و سرمایههای انسانی آن میگذرد، حاوی یک وظیفه اخلاقی، انسانی و تاریخی است.
منبع: رویداد