زن جوان: شوهرم شماره مرا در تلگرام پخش کرد!
هر روز بر تعداد افرادی که با شماره تلفن همراهم تماس می گرفتند و تقاضای روابط غیراخلاقی داشتند، افزوده می شد. همه زندگی ام به هم ریخته بود و نمی دانستم این ماجرا از کجا سرچشمه می گیرد تا این که فهمیدم شماره تلفن من در یک کانال تلگرامی با عنوان «دختری خلافکار» ثبت شده است اما زمانی مات و مبهوت ماندم که ...
به گزارش ایلنا، هر روز بر تعداد افرادی که با شماره تلفن همراهم تماس می گرفتند و تقاضای روابط غیراخلاقی داشتند، افزوده می شد. همه زندگی ام به هم ریخته بود و نمی دانستم این ماجرا از کجا سرچشمه می گیرد تا این که فهمیدم شماره تلفن من در یک کانال تلگرامی با عنوان «دختری خلافکار» ثبت شده است اما زمانی مات و مبهوت ماندم که ...
این ها بخشی از اظهارات زن 20ساله ای است که برای شکایت از همسرش به کلانتری مهرگان مشهد مراجعه کرده بود. این زن جوان که مدعی بود همسرش حیثیت و آبروی خانوادگی او را بر باد داده است، درباره این حادثه شرم آور و سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: در خانواده ای بسیار مذهبی رشد کرده ام و در 18سالگی پای سفره عقد نشستم.
نامزدم فردی تحصیل کرده و خانواده دار بود اما چند ماه بعد از برگزاری مراسم عقدکنان تازه متوجه شدم برخلاف ادعاهای همسرم در مراسم خواستگاری، او اعتقادات مذهبی ضعیفی دارد و به هیچ کدام از عقاید دینی پایبند نیست. تلاش های من نیز برای تغییر او فایده ای نداشت.
به همین دلیل در حالی مجبور به جدایی از او شدم که هنوز چند ماه بیشتر از دوران نامزدی ما نمی گذشت. بعد از این ماجرا تصمیم گرفتم تحصیلاتم را در دانشکده هنر به پایان برسانم و وارد بازار کار شوم اما در همین روزها با مردی در همان دانشگاه آشنا شدم که بیشتر در مکان های مذهبی مشغول فعالیت بود.
وقتی «جمال» به من ابراز علاقه کرد، خیلی زود جذب او شدم چرا که اعتقادات مذهبی موجب طلاق من از همسر اولم شده بود و حالا با دیدن رفتارهای مذهبی جمال به او دل باختم. با آن که هیچ کدام از خانواده ها راضی به این ازدواج نبودند اما من برای ازدواج با او لحظه شماری میکردم تا این که بالاخره چند ماه بعد، این ازدواج صورت گرفت و ما زندگی مشترکمان را آغاز کردیم ولی یک سال بعد از این ماجرا متوجه شدم همسرم برای ارتقای جایگاه شغلی خودش تلاش می کند تا برای همکارانش پاپوش درست کند تا آن ها از مقام شان برکنار شوند.
چند بار این موضوع را به جمال گوشزد کردم و از او خواستم دست از این رفتارش بردارد ولی خانواده اش نه تنها از من تعهد گرفتند که در امور مربوط به همسرم دخالت نکنم بلکه 20روز مرا زندانی کردند و کتکم زدند. با وجود این من باز هم به زندگی مشترک ادامه دادم. اما در همین روزها لکه های قرمز رنگی همه بدن همسرم را پوشاند. وقتی نزد پزشک رفتیم تازه فهمیدم همسرم به دلیل ارتباط های غیرمتعارف با زنان غریبه به این بیماری دچار شده است.
این بود که قهر کردم و به خانه پدرم رفتم. دیگر با همسرم صحبت نمی کردم تا این که حادثه وحشتناکی رخ داد. افراد مختلفی با شماره تلفن همراهم تماس می گرفتند و تقاضای ارتباط غیراخلاقی داشتند. وقتی از طریق پلیس فتا موضوع را پیگیری کردم متوجه شدم با شماره تلفن همراهم یک کانال تلگرامی با عنوان «دختر خلافکار» ایجاد شده است.
بررسی های بیشتر نشان داد که جمال برای انتقام از من دست به این کار کثیف زده است و حالا پدر و مادرش مرا دختر مطلقه خیابانی می دانند که پسرشان را گمراه کرده ام. بعد از این ماجرا بود که از خانواده همسرم شکایت کردم و تازه فهمیدم نباید به موضوع ازدواج تک بعدی نگاه کنم و حتما به نظر خانواده و بزرگ ترها احترام بگذارم و از سوی دیگر به معیارهای مهم دیگری برای ازدواج توجه کنم ...
شایان ذکر است، پرونده شکایت این زن جوان با صدور دستوری از سوی سرهنگ احمد دهقان (رئیس کلانتری مهرگان مشهد) در دایره مددکاری اجتماعی مورد بررسی های کارشناسی قرار گرفت.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع:خراسان