یک سال هست که نیستید آقای سیروس گرجستانی
یک سال است که سیروس گرجستانی از میان ما پرکشیده و صاحب آن همه نقشهای متنوع دیگر در میان ما نیست تا به شخصیتی دیگر جان دهد.
به گزارش ایلنا،یک سال است که سیروس گرجستانی از میان ما پرکشیده و صاحب آن همه نقشهای متنوع دیگر در میان ما نیست تا به شخصیتی دیگر جان دهد. ۱۲ تیرماه سال ۱۳۹۹ بود که بازیگر سینما تلویزیون و تئاتر کشورمان به علت سکته قلبی درگذشت. در یک سالگی غیبت او نگاهی به وضعیت نیم قرن فعالیت هنری او قدردانی اندکی از اوست که لحظههای ناب بسیاری را به ما ارزانی داشت. او از معدود هنرپیشههایی بود که هم در نقشهای جدی و هم در نقشهای کمدی و طنز به خوبی ظاهر میشد و مخاطب را با خود همراه میکرد. هم اخمهایش باورپذیر بود، هم خندههایش، هم تلخی نقشش به دل مینشست و هم شیرینیاش.
نمونه بارزی از باورپذیر بودن نقشهایش، شخصیت هاشم در سریال «متهم گریخت» است؛ به طوری که هنوز هم خیلی از مخاطبان قدیمیتر تلویزیون او را با نام هاشم به یاد میآورند، آن هم با همان لحن خاصی که شهربانو هاشمی در نقش بیبی، صدایش میکرد. زندهیاد سیروس گرجستانی در چندین سریال تلویزیونی هنرنمایی کرده است. حضور او حتی در نقشهای فرعی و در سریالهای تاریخی و پربازیگری، چون «کلاه پهلوی» نیز به یاد ماندنی است.
گرجستانی در بسیاری از سریالهای طنز دهه ۸۰ و ۹۰ بازی کرده است و به نوعی میتوان او را مرد همیشه گرفتار مجموعههای تلویزیونی نامید. دردسرهای او و خانوادهاش در سریالهای تلویزیونی، طنز تلخی را به همراه داشت که مخاطب تلویزیونی را به شدت درگیر میکرد و البته بیینده آیینهای از مشکلات اجتماعی خود و دیگران را در او میدید. سریالهایی، چون «متهم گریخت»، «روزگار خوش حبیب آقا»، «زن بابا»، «دنگ و فنگ روزگار»، «خوشنشینها» و البته «سه دونگ سه دونگ» نمونههایی از این دست کارهای این بازیگر هستند.
با این حال بیانصافی است اگر گرجستانی را صرفا بازیگر سریالهای طنز بنامیم. نقش ماندگار او در سریال «شهریار» کمال تبریزی (سال ۸۴) و همچنین ایفای نقشش در مجموعه تاریخی «کلاه پهلوی» مرحوم ضیاءالدین دری نمونههایی از نقشهای جدی این بازیگر در قاب جادوست که اتفاقا بهخوبی هم از پس انجامشان برآمد.
خودش در این زمینه به ایسنا گفته بود: «به یک بازیگر نقشهای متفاوتی محول میشود و او موظف به ایفای آنهاست؛ ضمن این که بدم نمیآید نقشهای متفاوتی را بازی کنم، اما به شرط آن که این نقشها به من پیشنهاد شود.» و البته اضافه کرده بود: «اگر مدت زمانی به بازیگر بیکاری بخورد، مجبور است نقشهایی که چندان مطلوبش نیست را هم بازی کند؛ چرا که حرفه ما بازیگری است و زندگیمان از این راه تامین میشود.»
ایفای نقش گرجستانی در «کلاه پهلوی»، بعد از «کیف انگلیسی»، دیگر ساخته موفق دری اتفاق افتاد. او در این سریال، نقش «یاور نیکوکار» رییس نظمیه را بازی کرد که اتفاقا در همان سال (اردیبهشت ۹۲) سر صحنه این سریال دچار سانحه شد؛ از اسبی که سوار بر آن بود، سقوط کرد و از ناحیه سر دچار شکستگی شد. با این حال دیری نپایید که خبر بازگشتش به صحنه در رسانهها منتشر شد. او زمانی مقابل دوربین «کلاه پهلوی» قرار گرفت که بازی در سریال «شهریار» کمال تبریزی را تازه تمام کرده بود. گرجستانی درباره درباره ایفای نقش در مجموعه کمال تبریزی به ایسنا گفته بود، «خیلی تلاش کردم تا بتوانم نقش استاد شهریار را از ۴۸ سالگی به بعد بهخوبی و به نحوی که کارگردان راضی باشد، بازی کنم.»
او در پاسخ به این پرسش که برای ایفای نقش «استاد شهریار» از چه منابعی بهره برده هم چنین اظهار کرده بود: «چهار نوار از صحبتها و نظرات استاد شهریار برای من تهیه شده و من آنها را بارها گوش کردم. این نوارها خیلی به بازی من کمک کرد.» از نکات جالب توجه در زندگی سیروس گرجستانی فعالیتش در فوتبال است. در حقیقت او پیش از اینکه بازیگر باشد، ورزشکار حرفهای بود و مدت ۱۰ - ۱۲ سال در تیم فوتبال شاهین بازی کرد. خودش گفته بود که درآمد فوتبال کفاف خرج زندگیاش را تمیداده بنابراین فوتبال را رها کرده و به بازیگری پرداخته است.
با اخلاق، صمیمی و مردمدار
مریم امیرجلالی که در سریال «متهم گریخت» نقش همسر سیروس گرجستانی را بازی کرد و یک زوج کمدی ماندگار را با یکدیگر در قاب تلویزیون رقم زدند، دیروز در فضای مجازی از مرحوم سیروس گرجستانی یاد کرد و به مناسبت سالگرد درگذشتش عکسی دونفره از خودشان را منتشر کرده است. مریم امیرجلالی که در سریال «متهم گریخت» در کنار سیروس گرجستانی زوج شیرین سرور و هاشم را در قاب جادو ماندگار کردند، سال گذشته و در همان روزهای ابتدایی فوت گرجستانی به ایسنا گفته بود که مرحوم گرجستانی و همسرش او را به خانه جدیدشان دعوت کرده بودند، اما افسوس که اجل مهلت دیدار را از او گرفت.
امیرجلالی که به گفته خودش در سریالهایی، چون «متهم گریخت» و «پشت کنکوریها» و تلهفیلمهای «چمدانهای خالی» و «ماشین مشتی ممدلی» با مرحوم گرجستانی همبازی بوده است، درباره این هنرمند فقید به ایسنا گفت: اصلیترین کاری که با هم داشتیم همان «متهم گریخت» است؛ چون تمام خاطرهها و صمیمیتی که بین من و مرحوم گرجستانی شکل گرفت، مربوط به همین سریال است. این بازیگر ادامه داد: چقدر این آدم، انسان و بااخلاق بود که من به راحتی سه ماه با ایشان کار کردم.این سریال ساخت خوبی داشت و به همین دلیل هم بر دل مردم نشست. مرحوم گرجستانی بسیار انسان صمیمی، مردمدار و با شخصیتی بود.
هر چقدر از خوبی ایشان بگویم کم گفتهام. امیرجلالی در ادامه با ابراز ناراحتی و تاثر از مرگ ناگهانی همکارش، توضیح داد: من نبودم و برای یک کار اداری به شمال آمدم. وقتی زنگ زدند و این خبر را به من دادند، احساس میکردم که نزدیکترین فرد زندگیام از بین رفته است. آنقدر متاثر شدم از مرگ سیروس گرجستانی که قابل توصیف نیست. اصلا فکر نمیکردم ایشان به این زودیها از میان ما بروند. او افزود: مرحوم گرجستانی در شرایطی نبود که با این سن و سال پنج صبح بلند شود و برود سر کار. گویا ساعت پنج صبح برای کاری به حصارک کرج میرفتند و آن کار هم ناتمام مانده است. امیرجلالی همچنین گفت: متاسفانه برای تنها چیزی که ارزش قایل نمیشوند، هنرمند است و یکی از آنها سیروس گرجستانی بوده است. در این شرایط اصلا وقت کار کردنش نبود.
گرجستانی بازیگری است که تا آخرین روزهای عمر هنرمندانه نقشها را زندگی میکرد، اما آخرین حضور او جلوی دوربین مربوط به سریال تلویزیونی «شرم» به کارگردانی احمد کاوری بود که ناتمام ماند و سازندگان سریال، سیاوش طهمورث را برای بازی قسمتهای باقی مانده جایگزین او کردند.
دلم نمیآمد جای سیروس گرجستانی را بگیرم
سیاوش طهمورث که نقش ناتمام زنده یاد سیروس گرجستانی را در سریال «شرم» به پایان رساند، در زمان پخش این قسمتها توضیحاتی داد و گفت دلش نمیآمد جای سیروس گرجستانی بازی کند.او خطاب به بینندگان سریال «شرم» گفت: در این موقعیت بد و بیماری کرونا و دیگر مسائل و مشکلات، امیدوارم حال شما خوب باشد.
متاسفانه جلوی خیلی از اتفاقات را نمیتوان گرفت. مدام داریم تسلیت میگوییم و تسلیت معنای خودش را از دست داده است. ما دچار این تسلیت گفتنها شدهایم. طهمورث افزود: یکی از هنرمندان خوب، آقای گرجستانی رفت. بدون خداحافظی رفت و مارا متاسف کرد. دوستان مانده بودند که مرحوم گرجستانی با خودش نقش «عزیز آقا» را هم برده است و نقش عزیز آقا بدون سیروس ماند. به من گفتند بیا عزیر آقا را زنده کن تا بار دیگر سرپا شود. دلم نمیآمد، اما مجبور شدم عزیز آقا را به یاد او زنده کنم؛ امیدوارم من را جای عزیر آقا بپذیرید.
منبع: روزنامه همدلی