شرور را پای پیاده حرم فرستاد و با بانوی بدحجاب عکس گرفت

به گزارش ایکنا، یوسف افضلی، معاون فرهنگی و مشارکت‌های مردمی ستاد بازسازی عتبات عالیات، همکلاس برادر سردار سلیمانی و از دوستان خانوادگی ایشان بودند و به دعوت سردار به ستاد بازسازی عتبات عالیات آمدند. از او در خصوص دوره نوجوانی سردار سلیمانی سؤال کردیم که پاسخ داد: از دوره نوجوانی با خانواده سردار ارتباط نزدیکی داشتم و با برادر ایشان همکلاس و بعدها همکار بودم و از سال ۹۳ با حکم ایشان، که بهترین هدیه عمرم به حساب می‌آید، به ستاد بازسازی آمدم.

افضلی از دغدغه‌‌های دینی سردار سلیمانی برای نوجوانان و جوانان از همان دوره نوجوانی گفت و افزود: سردار در خانواده‌ای مذهبی بزرگ شده‌ بود و درباره مسائل دینی دغدغه داشت. خانواده پدری ایشان هر سال مراسم روضه امام حسین(ع) برگزار می‌کردند و ایشان با مکتب عاشورا بزرگ شده بود و دغدغه مردم و دین و خدمت به محرومان در ایشان بیش از دغدغه نظامی بود. دغدغه ایشان در بعُد نظامی تلاش برای فراهم کردن امنیت کشور بود اما معتقد بود که انسان باید در همه ابعاد از جمله دین و اخلاق هم امنیت داشته باشد. ایشان از سنین نوجوانی امر به معروف و نهی از منکر می‌کرد و حتی به مبارزات قبل از انقلاب هم به عنوان امر به معروف نگاه و جوانان را دور خودشان جمع و به انقلاب امر می‌کرد. در دوره نوجوانی در شهرستان راور کرمان، که شهرستان کوچکی است، عکس امام را می‌آورد و بین جوانان صحبت می‌کرد و به حدی اخلاق خوبی داشت که تأثیر مثبتی بر جوانان می‌گذاشت.

امر به معروف سردار با خریدن ساعت

افضلی خاطره‌ای جالب از امر به معروف سردار تعریف کرد و گفت: دوره ابتدایی را در راور درس خواندیم و برای دوره راهنمایی به کرمان رفتیم. سردار در کرمان اتاقی داشت و با احمد، برادر شهیدشان و سهراب سلیمانی، برادر کوچک‌ترشان، می‌ماندند. سردار برای برادر کوچکش ساعت مچی خریده و به او گفته بود که هر روز این ساعت را پنج صبح کوک کن تا خراب نشود. برادرش از ذوق داشتن ساعت جدید بیدار می‌شد و به همین بهانه به او می‌گفت حالا که بیدار شدی نماز صبحت را هم بخوان. می‌توانست به عنوان برادر حتی تشر بزند که نماز بخوان اما رفتارش مهربانانه بود و سهراب می‌گفت که همین رفتار برادرم باعث شد که برای من به موقع نماز صبح خواندن همیشگی شود. 

افضلی از سبک نصیحت‌ کردن سردار نیز سخن گفت و تصریح کرد: سردار با وجود تقیدش به امر به معروف، هیچ وقت کسی را در مقابل دیگران نصیحت نمی‌کرد یا خصوصی حرف می‌زد یا به حدی با منطق صحبت می‌کرد که نگاه خاصش به مسائل موجب تأثیر مثبت بر افراد می‌شد.

ماجرای شروری که پیاده به پابوس امام رضا(ع) رفت

وی یکی دیگر از ویژگی‌های خاص سردار سلیمانی را وقت‌شناسی دانست و اظهار کرد: هر زمان که احساس می‌‌کرد باید به ملت در جایگاه خاصی خدمت کند وارد میدان می‌شد. او یکی از فعالان انقلاب در کرمان بود. بعد هم وارد جنگ شد و سپس در شرق کشور برای ایجاد امنیت اقدام کرد. البته با بُعد نظامی ورود نکرد، بلکه با بُعد اخلاقی به اشرار منطقه شرق امان‌نامه داد. یکی از اشرار همان زمان دستگیر شده و در زندان بود اما چون سردار قول امان‌نامه داده بود، تلاش کرد که آن زندانی را آزاد کند و همین اخلاق و منش او به حدی مؤثر بود که آن شرور توبه کرد و پای پیاده از جیرفت کرمان به پابوس امام رضا(ع) رفت و بعد از بازگشت، دستگاه امنیتی بخشی از منطقه ناامن را به این فرد سپرد و وی آنجا را امن کرد.

افضلی خط قرمز سردار سلیمانی را امام، انقلاب و ولایت فقیه بیان کرد و افزود: پس از امن شدن شرق کشور، سردار سلیمانی برای زیارت امام علی(ع) به نجف رفت و با در بسته حرم مواجه شد. وقتی دربان در را باز کرد، سردار نزدیک ضریح رفت و دید که خاک بر روی ضریح حضرت علی(ع) نشسته است و احساس کرد که حضرت چقدر غریب هستند. همین امر موجب شد که نه با نگاه نظامی بلکه با نگاهی که به اسلام و ائمه داشت و بر پایه کمک‌های مردمی، ستاد بازسازی را راه‌اندازی کند و معتقد بود که ماندگارترین اثر جمهوری اسلامی ساخت حرم‌های مطهر است.

عکس گرفتن سردار با خانم بدحجاب

وی تصریح کرد: سردار آغاز تمدن نوین اسلامی را از بازسازی‌ حرم‌ها می‌دانست. در سیل خوزستان نیز در کنار مردم با کمک موکب‌های مردمی حضور داشت. یکی از دوستان تعریف می‌کرد که خانم بدحجابی ایشان را در خیابان شناخت و از سردار خواست که با وی عکس بگیرد. سردار نیز پذیرفت و با وی عکس گرفت. همراه سردار به او گفته بود که حاج آقا اگر من بودم با این خانم بدحجاب عکس نمی‌گرفتم اما سردار گفته بود نه! این افراد جزء مردم هستند و هرچه بخواهند ما باید انجام دهیم.

افضلی اساس رفتار سردار سلیمانی را جذب حداکثری مردم دانست و گفت: ایشان حتی نگاه حزبی نداشت و با همه گروه‌ها ارتباط داشت و فقط خط قرمزشان ولایت فقیه بود و همین دوست داشتن عمیق مردم بود که علاقه متقابل مردم به سردار را ایجاد کرد. سردار می‌گفتند که ستاد بازسازی شعبه‌ای از کوثر است که توانست شبستان حضرت زهرا(س) را به حرم حضرت علی(ع) متصل کند. ایشان تأکید می‌کرد پول‌هایی که مردم به ستاد می‌دهند به صورت شفاف ثبت و هزینه شود و باید به افرادی که نذر کرده‌‌اند نحوه هزینه کردن را اطلاع‌رسانی کنیم.

تأکید سردار بر استفاده از مهندسان، هنرمندان ایرانی

معاون فرهنگی و مشارکت‌های مردمی ستاد بازسازی عتبات عالیات از تأکید سردار بر استفاده از مهندسان، هنرمندان، کارگران و محصولات ایرانی در بازسازی عتبات عالیات نیز سخن گفت و افزود: اگر ۱۰۰ میلیون هزینه می‌شد، ۸۰ میلیون بابت خرید کابل، میلگرد، سیمان و ... و نیز حقوق کارگران به ایران بازمی‌گشت. قبل از شیوع کرونا نیز حدود چهار هزار مهندس و کارگر ایرانی در عراق کار می‌کردند.

افضلی در خصوص سخت‌ترین روز جنگ داعش در عراق از دیدگاه سردار اظهار کرد: این سؤال را از سردار پرسیدم. وی گفت که روزی که داعش می‌خواست از جاده‌های بغداد وارد حرم امامین جوادین و امامین عسکریین شود، من عین گندم برشته(این مثل کرمانی‌هاست؛  معادل اسپند روی آتش) بی‌قرار بودم و وقتی عملیات داعش شکست خورد، آسوده شدم.

وی به خاطره‌ای از سردار در خصوص شهادتشان اشاره کرد و گفت: یکبار به سردار گفتم که شایعه شده شما فرمانده سپاه خواهید شد. به من گفت که آخرین سمت من در نظام جمهوری اسلامی این است که شهید شوم و هر اتفاقی که بیفتد در نیروی قدس رخ خواهد داد. وقتی بحث انتخابات ۱۴۰۰ برای ایشان مطرح شد، من در این خصوص از ایشان سؤال کردم. به من پاسخ دادند که آقای افضلی من یکبار جواب این سؤال را به شما داده‌ام. من فکر کردم و به یاد آوردم که ۱۰ سال قبل به من گفته بودند که در سپاه قدس شهید خواهند شد.