خبرگزاری کار ایران

/ بازخوانی رویدادهای فراموش نشدنی مجالس – ۱ /

چهار روایت از سیلی سرخ مجلس

چهار روایت از سیلی سرخ مجلس
کد خبر : ۲۲۸۷۵۲

آقای هاشمی در جریان آن زد و خورد و در حالی‌ که معین‌فر زیر مشت‌ و لگد آقایان قرار داشت، فقط می‌گفت آقایان خونسردی خود را حفظ کنید و تنها در یکجا با صدای بلند فریاد زد که آن اسلحه را بگذار توی جیبت!

مجلس ایران از ۷ خرداد ۱۳۵۸ تا امروز بستر حوادثی بوده که در تاریخ این مجلس ثبت شده‌اند. مجلسی که دربرگیرنده احزاب و طیف‌های فکری مختلف است و تضاد اندیشه و آراء نمایندگان مجالس نه‌ْگانه، سبب اصلی پیدایش چنین وقایعی به حساب می‌آید. به مناسبت دهم آذر روز مجلس، برخی اتفاقات مهمی را که در تاریخ پارلمان ایران ثبت شده، به ترتیب هر مجلس یک رویداد شاخص را بازخوانی می‌کنیم.

این چه وضعیتی است؟
یکی از مشهور‌ترین رویدادهایی که در تاریخ مجالس پس از انقلاب اسلامی ثبت شده، مربوط به مجلس یکم و لحظه‌ای است که عادل اسدی، به صورت علی‌اکبر معین‌فر کشیده‌ می‌زند. ماجرا از این قرار بود که دهم آبان ۶۲ با اعتراض نمایندگان خط امام به نطق پیش از دستور هاشم صباغیان، مجلس متشنج می‌شود.

معین‌فر با دیدن این وضعیت، خودش را به تریبون مجلس می‌رساند، ‌ دست‌هایش را روی میز هاشمی رفسنجانی می‌کوبد و با اعتراض به او می‌گوید: «آقای رئیس، این چه وضعیتی است؟ چرا مجلس را آرام نمی‌کنید؟» لحظه‌ای بعد عادل اسدی که او هم خود را به تریبون مجلس رسانده بود، کشیده محکمی به صورت معین‌فر می‌زند. پس از این اتفاق، چند نفر از نمایندگان هم وارد درگیری می‌شوند و به گفته معین‌فر، هادی غفاری هم به وی حمله می‌کند.

۱. روایت هاشمی
اکبر هاشمی رفسنجانی، ‌ رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در خاطراتش نوشته است: «سه شنبه ۱۰ آبان ۱۳۶۲ در جلسه‌ علنی‌، آقای‌ هاشم‌ صباغیان‌، نماینده‌ تهران‌ در نطق‌ پیش‌ از دستور با مظلوم‌ نمایی‌، جریان‌ برخورد روز جمعه‌ را گفت‌ و آخر صحبت‌ او آقای‌ قره‌باغ‌ دخالت‌ کرد و دعوایشان‌ شد. به‌کتک‌ کاری‌ رسید. تریبون‌ را قطع‌ کردم‌ و پخش‌ از رادیو قطع‌ شد. آقایان‌ علی‌ اکبر معین‌فر و هاشم‌ صباغیان‌ را به‌ اتاقی‌ منتقل‌ کردند و تحت‌ حفاظت‌ گرفتند. جلسه‌ را دوباره‌ شروع‌ کردم‌ و برای‌ مردم‌ ماجرا را مختصرا توضیح‌ دادم.»

۲. روایت معین‌فر
معین‌فر نیز درباره این اتفاق می‌گوید: «حضار جلسه ملاحظه کردند که حدود ۱۰ نفر از نمایندگان محترم بر سر آقای صباغیان ریختند و با ضربات مشت و لگد، ما را مضروب و مصدوم کردند. خصوصاً حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای هادی غفاری با خارج ساختن کفش از پای خود و کوفتن‌های مرتب بر سر و صورت و بدن اینجانب، گوی سبقت را از دیگران ربودند».

۳. روایت سحابی
عزت‌الله سحابی هم درباره این صحنه می‌گوید: «دهم آبان پیش از پایان نطق پیش از دستور آقای صباغیان، درحالی‌که یکی‌دو دقیقه از وقت ایشان باقی بود، ناگهان در مجلس جنجال به‌پا شد و یکی از روحانیون مجلس به‌نام آقای قره‌باغی نماینده ارومیه، از جای خود برخاست و فریاد زد که نگذارید این لیبرال‌ها حرف بزنند و به‌طرف تریبون حرکت کرد تا صباغیان را از تریبون به پایین بکشد.

صباغیان درمقابل وی مقاومت کرد؛ ولی بر روی او دست بلند نکرد. در‌‌ همان حال، عده‌ای فریاد برآوردند که دارند قره‌باغی را کتک می‌زنند. ازآن‌طرف، مهندس معین‌فر نیز از جای خود برخاست تا به کمک صباغیان برود، ولی هنوز به جلوی تریبون نرسیده، عده‌ای از نماینده‌ها بر سر وی ریختند.

آقای هاشمی هم که ریاست مجلس را برعهده داشت، ساکت و آرام و با لبخند و بسیار خونسرد، به جریان نگاه می‌کرد. مهاجمین علاوه‌بر ایراد ضرب و جرح و کتک‌زدن معین‌فر و صباغیان، فحش‌های رکیک و ناموسی هم به آن‌ها می‌دادند. ازجمله مهاجمین آقایان هادی غفاری، اسدی‌نیا، دهقان و… بودند؛ تعداد آن‌ها پنج نفر بود.

مکالمات آن روز مجلس طبق معمول، از رادیو پخش می‌شد و اتفاقاً فرزندان آقای معین‌فر که ازطریق رادیو به مذاکرات گوش می‌دادند، آن را بر روی نوار ضبط کردند. آقای هاشمی در جریان آن زد و خورد و در حالی‌ که معین‌فر زیر مشت‌ و لگد آقایان قرار داشت، فقط می‌گفت آقایان خونسردی خود را حفظ کنید و تنها در یکجا با صدای بلند فریاد زد که آن اسلحه را بگذار توی جیبت! یعنی معلوم بود که در آن‌ میان، یکی از افراد اسلحه هم کشیده بود. این در حالی بود که در صحن مجلس کسی نباید با اسلحه حاضر می‌شد!

آنچه روز جمعه آن هفته اتفاق افتاد، از اصل موضوع مهم‌تر بود. در روز جمعه آن هفته، آقای هاشمی‌ رفسنجانی در خطبه‌های نماز جمعه گزارش واقعه را بیان کردند؛ ولی گزارش آقای هاشمی، خلاف واقع بود. در آنجا آقای هاشمی گفت که صباغیان بیشتر از وقت قانونی صحبت کرد و ما به وی اخطار کردیم، ولی ایشان گوش نداد و یکی از آقایان که می‌خواست صحبت کند، به پای تریبون آمد. درحالی‌که همه آن‌ها خلاف حقیقت بود».

۴. روایت غفاری
هادی غفاری هم با اشاره به آن تاریخ می‌گوید: «اشتباهی در اینجا وجود دارد؛ آن کسی که در مجلس علیه آقای بازرگان عمل می‌کرد و حتی در مجلس سیلی به صورت آقای صباغیان زد، متاسفانه با من شباهت اسمی دارد و همه چیز به نام من تمام شده است. او آقای علی‌اکبر میرغفاری قره‌باغ، نماینده ارومیه بود و از من ۳۰ سال بزرگ‌تر بود اما در همه روزنامه‌ها نام غفاری به زبان‌ها افتاد».

یاسر سماوات

ارسال نظر