خبرگزاری کار ایران

مجلس، آنچه آسان بدست نیامد

مجلس، آنچه آسان بدست نیامد
کد خبر : ۲۲۷۴۱۰

اینبار آمیختگی ممزوج سیاسی حاکمان به نفع مصالح ملت نقش آفرینی می‌کند؛ هر چند در این می‌ان، نباید تلاش‌های «مجاهدان جمعه» غافل بود.

ایلنا: آن هنگام که مظفرالدین شاه قاجار با دستان لرزان متن فرمان برقراری حکومت مشروطه را خطاب به مشیرالدوله صدراعظم خود امضا می‌کرد، خوش باور‌ترین افراد و ترقی‌خواه‌ترین مجاهدین مشروطه تصور آن را نداشتند که نهاد حکومتی - مردمی نوساخته، بتواند در چم و خم توپ‌ها و ترکش‌های برآمده از خواست قدرت، سر منشاء تحولات بنیادینی در سده بعدی ایران باشد.

شاید گزافه نباشد اگر بگوییم بیماری جسمی شاه قاجار و آلام تحمیلی بر وی در عین ثروت و مکنت، می‌تواند از علل واداشتن وی به این تصمیم سرنوشت ساز برای کاستن از رنج‌های انسان‌هایی باشد که سال‌ها بدلیل بی‌کفایتی اسلافش در فقر، قحطی و بیماری غوطه‌ور بودند.

بیماری‌‌، همان عنصری که سال‌های طولانی موجبات فلاکت و بدبختی مردمان ایران را در سایه بی‌کفایتی حاکمان خود رقم زده بود، وقتی سال‌های متمادی ولایتعهدی شاه مظفر و انتظار او برای آنچه همواره حق خود می‌دانست در هم می‌آمیزد، اینبار آمیختگی ممزوج سیاسی حاکمان به نفع مصالح ملت نقش آفرینی می‌کند؛ هر چند در این میان، نباید تلاش‌های «مجاهدان جمعه» در به ثمر رسیدن مشروطه غافل بود.

پسری که می‌توانست همچون پدر(ناصر الدین شاه) بر طبل استبداد و تک گویی بکوبد، این بار در راستای رشته‌ای نازک اما مستحکم از خدمات به میهن، فرمانی را امضا کرد که کمترین حاصل آن برای ملت، تقویت روحیه ملی و حس مشارکت در سرنوشت خود تا قبل از رسیدن به روند قهقرایی و تسلیم قدرت شدن، بود.

شاید چندان خالی از معنا نباشد این تعبیر که بیماری برای خودکامگان و اتباعشان نوعی موهبت است و سرانجام در نتیجه چنین موهبتی، پس از سال‌های متمادی ممارست و آن وقفه دیرینه در تکیه بر خرد جمعی، ملت تشکیلاتی را به خود دید که اگر چه وکیل الدوله‌های بسیاری بر کرسی‌های آن تکیه زدند ولی وکیل الرعایای بزرگی نیز در فضای آن، نطق‌های‌ آتشین خود را نثار صاحبان قدرت و ثروت کردند.

مجاهدین نستوهی همچون مدرس که با تک مضراب‌های خود، تمام تلاش را مصروف پررنگ کردن نقش کم فروغ مجالس مستهلک از فرمایش در سمفونی نامتوازن سال‌های پس از مشروطه داشتند.

مجاهدت‌هایی که اگر چه توانست چکمه‌های رضاخانی را برای استیضاح در پیشگاه ملت جفت کند اما علی الدوام نتوانست صدای ملت را آنگونه که باید، منعکس سازد.

همین روند قهقرایی در نیل به اهداف ملت و میل به اتباع قدرت بود که سبب شد تا همزمان با انقلاب ۵۷ مردمانی که روزگاری چشم امید به مجلس شورای ملی برای حل معضلات عدیده‌ خود داشتند، پس از پیروزی و استقرار جمهوری اسلامی، خادمان خود را بر آن دارند که طرحی نو در قاب زنگار گرفته آرمان‌های به سرانجام نرسیده مشروطه بیندازند.

چنین شد که در یک اصلاح برآمده از خواست ملت «مجلس شورای ملی» که حالا تنها همین نام از آن مانده بود، جای خود را به «مجلس شورای اسلامی» بدهد که اتفاقا در فرمان اصلاحی مظفر الدین شاه - به سبب مشارکت بیشتر طبقات پایین‌تر اجتماعی صادر شده بود - نیز نامی از آن برده شده است.

پس از انقلاب اسلامی، اهالی مجلس همواره به عنوان عصاره فضایل ملت، سعی در ریل گذاری برای قطار کشور داشته‌اند؛ تلاش‌های بی‌وقفه‌ای که در عین وجود آراء مختلف برای نحوه اداره کشور، با مدیریت قاطبه هوشیار مجلس و رهبری هوشمندانه بنیان‌گذار جمهوری اسلامی و پس از آن رهبر معظم انقلاب، تنها یک هدف واحد یعنی اعتلای جمهوری اسلامی را دنبال کرده است. هر چند در این می‌ان، سهم بعضی از مجالس و اهالی آن در این موفقیت بیشتر و سهم بعضی نیز کمتر بوده است.

اکنون در فاصله یکسال و اندی مانده تا انتخابات آتی پارلمان، تنها می‌توان برای مجلس کنونی آرزوی موفقیت و صد البته برای مجلس آینده توفیق بهره‌گیری از تجربیات تاریخی اسلاف و پیشینیان را آرزو داشت.

حسین سعیدی – فعال رسانه‌ای حوزه پارلمان

ارسال نظر