/ بررسی اوضاع مجالس ملی - ۱ /
وکلا با خود قلیان نیاورند
وقتی محمدعلی شاه در تاجگذاری اش حتی یک نماینده را هم دعوت نکرد، «مارلینگ» سفیر انگلیس در نامه ای به لرد گری(وزیر خارجه وقت بریتانیا) نوشت «ایران آمادگی حکومت مشروطه را هنوز ندارد و تا دو نسل دیگر هم هم آمادگی پیدا نخواهد کرد».
اتاق مدرسه نظام که شد ساختمانِ موقت مجلس اول، جمعیت وکلای در آن رفتند و خدا می داند صنیع الدوله چقدر به زحمت می افتاد تا به این جمعیت که همگی از ملاکین، خوانین، اصناف و شاهزادگان بودند بفهماند آداب مجلس یعنی چه!
مأموریت احتشام السلطنه
مجلسی که هنوز آیین نامه نداشت و برای اداره اش صنیع الدوله یاد می داد وکلا نباید خدم و حشم و قلیان با خود به مجلس بیاورند. احتشام السلطنه هم مامور شده بود در ذهن وکیلان فرو کند در مجلس روی قالیچه، با تشکچه و بالش زیر دست نمی توان نشست، آداب مجلس جلوس بر صندلی است، وکلا با صدای بلند هنگام احوال پرسی با یکدیگر تعارف نکنند، قبل از آغاز صحبت از رئیس اجازه بگیرند، هر زمان که خواستند بحثنکنند و بگذارند هر صحبت و درخواستی به ترتیب و نظم باشد.
مجلسی که استقلال داشت
همین مجلس اول که حتی آداب نمی شناخت و تازه آداب دانی می آموخت، در تاریخ سربلند است که استقلال داشت و با همین استقلال بود که هنوز حکم شاه قاجار خشک نشده، با استقراض بیست کرور از خارجه برای مخارج دولت مخالفت کرد و همان ابتدا بانک ملی را از کیسه خودشان بنا کردند تا زیر منت بانک خارجی نباشند. کم نبودند زنان فقیری که طلاهای کوچک و اندک خود را می آوردند تا کمکی کرده باشند.
در خیال آزادی
همین مجلس ناآشنا به آداب رسمی و متداول پارلمان های سایر ممالک، در خیال آزادی بود و با هر بی آدابی و حتی با تمسک به شیوه منع شده «بی اجازه رئیس سخن گفتن»، توانست آصف الدوله حاکم خراسان که در کار فروش دختران ترکمانی بود را از مقامش عزل و کامران میرزا وزیر بی تدبیر جنگ به همراه ظل السلطان حاکم خونریز اصفهان را نیز به سرنوشت آصف الدوله دچار کند.
در همین مجلس بود که حاجی سید نصر الله(نماینده ذاکرین و وعاظ) در آن اولین نطق آزادی را می گفت: «باید طوری باشد که آزادی در نطق باشد تا هر کس هر چه می داند با استدلال بگوید…، البته هر مطلبی را منکر و مخالفی است، اگر کسی حرفی بزند که به نظر اولیه منافی باشد، مخالف مجلس و ملت قلمداد می شود و این مطلب موجب سلب امنیت و اطمینان است».
معنی دیگر وزیر و حاکم
آن سوتر چند صندلی دورتر حاج میرزا علی آقا مجتهد نماینده خراسان بود که تفسیرش را از حاکم و وزیر چنین می گفت: «در سابق، وزیر و حاکم یک معنی داشت و حالا معنی دیگر، حالا وزیر و حاکم، کسی را می گویند که قانون مجلس را به محض اینکه به او دادند، اجرا کند».
وقتی محمدعلی شاه در تاجگذاری اش حتی یک نماینده را هم دعوت نکرد، «مارلینگ» سفیر انگلیس در نامه ای به لرد گری(وزیر خارجه وقت بریتانیا) نوشت «ایران آمادگی حکومت مشروطه را هنوز ندارد و تا دو نسل دیگر هم هم آمادگی پیدا نخواهد کرد».
البته انگلیس و روس شک نداشتند که این حکم هم به سان هزاران حکم دیگر، اندکی بعد فراموش می شود.
فرهاد فرزاد