یک جامعه شناس در گفتگو با ایلنا:
مهمترین مانع افزایش جمعیت، نگرش افراد است
خانوادههای ایرانی اکنون جلوتر از ساختار و جامعه حرکت میکنند و این در حالیست که ساختار میخواهد خانواده را در حصار ارزشهای سنت گرایانه نگه دارد / میان سیاستگذاران و خانواده ها شکاف وجود دارد.
ایلنا: یک جامعه شناس حوزه خانواده معتقد است: مهمترین مانع در زمینهٔ فرزند آوری نگرش افراد است، خانوادهها حتی اگر در وضعیت اقتصادی و رفاهی خوبی هم قرار بگیرند بازهم تصمیم به فرزندآوری نمیگیرند. خانواده اکنون در کوران تحولات هنجاری و ارزشی قرار دارد. تنها راه حل مساله افزایش جمعیت، افزایش سرمایه اجتماعی است.
" عالیه شکربیگی "، جامعهشناس و استاد دانشگاه، در گفتگو با خبرنگار ایلنا در مورد افزایش جمعیت گفت: طبیعتا افزایش جمعیت در صورت وجود امکانات و منابع میتواند یک فرصت باشد و در صورتی که امکانات موجود نباشد میتواند مانند یک تهدید عمل کند. در شرایطی کنونی و روبرو بودن خانوادهها با مشکلات اقتصادی، به نظر میآید افزایش جمعیت با شرایط جامعهٔ ما هم خوانی نداشته باشد.
وی ادامه داد: مساله دیگری که در سر راه افزایش جمعیت است تغییرنگرش خانوادهها است. در خانوادههای ما تغییر نگرشی نسبت به مفاهیم فرزند آوری، ازدواج و مفهوم مادری به وجود آمده است. اگر دیدگاه چهار نسل بعد از انقلاب را مقایسه کنیم متوجه این امر میشویم که ارزشهایی که در نسل انقلاب در رابطه با فرزند آوری بوده دیگر در نسل امروز وجود ندارد و این تغییر در نگرش موجب تغییررفتار شده است. اعمال ما، رفتار ما و نگرشهای ما در یک حالتی از ذهنیت و عینیت شکل میگیرد. یعنی ما ابتدا باید نسبت به یک پدیده تصور و نگرشی داشته باشیم سپس در عینیت، رفتارها و اعمال ما آن مساله آشکار میشود.
میان سیاستگذاران و خانواده ها شکاف وجود دارد
این عضو انجمن جامعهشناسان گفت: هرگونه بحثافزایش جمعیت به عنوان یک پدیده اجتماعی باید در بستری از اعتماد میان ساختار و عاملیت رخ دهد. اگر ساختار را مسولان و سیاستگذاران در حوزه خانواده و جمعیت بدانیم و عاملیت را هم مردم و خانواده، متوجه این مساله میشویم که میان این دو شکافی وجود دارد که ترمیم نشده است. در این وضعیت ساختار نمیتواند از عاملیت توقع افزایش جمعیت داشته باشد زیرا ساختار نتوانسته است مشکلات خانواده هارا در زمینههای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی حل کند.
وی ادامه داد: خانواده در هیچ دورهای به اندازهٔ امروز برای فرزند آوری و بزرگ کردن فرزند متحمل هزینه نبوده است. امروزه ما با فرزند سالاری در خانوادهها روبرو هستیم به این معنا که خانواده باید تمام توان خود را در گرو فرزند آوری بگذارد. در این حالت افزایش جمعیت چیزی جز یک، آسیب نمیتواند باشد
مهمترین مانع افزایش جمعیت، نگرش مردم است
شکربیگی در مورد مهمترین مانع بر سر راه فرزند آوری گفت: مهمترین مانع در زمینهٔ فرزند آوری نگرشهای مردم است، خانوادهها حتی اگر در وضعیت اقتصادی و رفاهی خوبی هم قرار بگیرند بازهم تصمیم به فرزندآوری نمیگیرند. خانواده اکنون در کوران تحولات هنجاری و ارزشی قرار دارد. برای نمونه اکنون بحثمدیریت بدن در جامعه مامطرح شده است است، زنان و دختران دیگر حاضر نیستند سلامت بدن خود را با باروریهای زیاد به خطر بیندازند و این مساله نشانگر تغییر معناهای ذهنی در خانواده است. این نگرش طی یک فرایند طولانی به وجود آمده است و طی یکی دو روز هم تغییر نمی کند. تنها راه حل مساله افزایش جمعیت، افزایش سرمایه اجتماعی است که حاوی دو بحثاعتماد و مشارکت است هنگامی ساختار میتواند از عاملیت کمک بخواهد که اعتماد ایجاد کند و مشارکت و همدلی را در میان مردم به وجود آورند.
خانواده نباید در خدمت اهداف ساختار باشد
شکر بیگی در ارتباط با طرحهای تدوین شده تحت عنوان مشوقهای ازدواج و افزایش جمعیت گفت: این طرحها نگاه مادی گرایانه به زن و خانواده دارند و تحت عنوان سند تهیه میشوند. در این سندهاخانواده با یک بنگاه معاملاتی اشتباه گرفته شده است. سندهایی همچون سند ازدواجهای دانشجویی، بیمهٔ ازدواج، ازدواج آسان و دیگر سندهای تدوین شده نه تنها نتیجهای در بر نخواهد داشت بلکه برای ساختار نتیجهٔ معکوس به بار میآورد.
وی ادامه داد: متاسفانه سیاستگذاران در این زمینه اشتباهاتی مرتکب شدهاند برای نمونه در طرح برداشتن الویت استخدام از زنان مجرد این سوال پیش میآید که آیا این طرح میتواند سبب تغییر نگرش بانوان به ازدواج و فرزند آوری شود؟ باید به این مساله توجه داشت که تغییرات باید درونی باشند نه بیرونی. نگاه سیاستگذاران به خانواده باید انسانی، اخلاقی و معرفتی باشد نه ابزاری کالایی و مادی. خانواده نباید در خدمت منافع و اهداف ساختار در نظر گرفته شود.
خانوادههای ایرانی جلوتر از ساختار حرکت میکنند
وی با طرح این مساله که تحقیقات نشان میدهد در جامعهٔ امروز ایران ازدواج، بعد از تحصیلات و اشتغال در الویت سوم برای دختران ایرانی قرار دارد، گفت: از پیامدهای مدرن گرایی در جامعه ایران حضور زنان در عرصهٔ عمومی است. زن ایرانی فهمیده است که اگر میخواهد در سرنوشت خودش نقشی داشته باشد باید تحصیل کند و وارد اجتماع شود بنابر این بسیار طبیعی است که سن ازدواج و الویت آن نسبت به گذشته برای دختران تغییر کند.
شکر بیگی ادامه داد: در گذشته دختران برای رهایی از قید و بندها و حصارهای خانوادهٔ پدرسالار زود ازدواج میکردند، تا بتوانند کمبودها و نیازهایشان را در خانواده همسر برآورده کنند باید توجه داشت که دیگر نمیتوان به آن دوره بازگشت.
وی افزود: امروزه تعداد دخترانی که در کنکور شرکت میکنند بیش از پسران است، این امر نشان میدهد که یک تغییر فرهنگی در خانوادهها رخ داده است. همچنین دختری که امروز در دانشگاه پذیرفته میشود پدرش هزینههای او را تقبل میکند یعنی که پدر او هم پذیرفته است که زن باید در عرصهٔ عمومی حضور داشته باشد.
شکر بیگی در پایان گفت: خانوادههای ایرانی اکنون جلوتر از ساختار و جامعه حرکت میکنند و این در حالیست که ساختار میخواهد خانواده را در حصار ارزشهای سنت گرایانه نگه دارد و زن را به عرصه خصوصی باز گرداند. باید توجه داشت که این مساله مانند سیلی است که دیگر آمده و نمیتوان آن را باز گرداند. باید تلاش کرد که برای آن مسیر و بستری مناسب فراهم شود تا به جای اثرات تخریبی، برای جامعه نتایج مثبتی به بار آورد.