نگاه فعالان رسانهای به چند و چون اعطای یارانه به رسانههای دولتی و غیردولتی؛
چرا احمدینژادیهای دیروز بیشترین پول را میگرفتند؟
نگرانی برخی افراد بیشتر از آنکه برای بیتالمال باشد برای امتیازاتی است که در دولتهای قبل به آنها داده میشد / ما شاهد رشد کمی مطبوعاتی پرپولی بودیم که خوانندگان زیادی نداشتند؛ کیویسکها هم دغدغهای برای فروش آنها نداشتند.
یارانهی مطبوعات چگونه تقسیم میشود؟ چرا هر دولت برنامهی خاص خود را برای تقسیم یارانهها دارد؟ آیا توزیع یارانهها را نمیتوان قانونمند کرد؟ دولت احمدینژاد با تقسیم بخش اعظم یارانه میان چند رسانهی نزدیک به خود چه هدفی را دنبال میکرد؟ رسانههایی که تاکنون بیشترین یارانهی مطبوعات را دریافت کردهاند؛ چرا در دولت روحانی که از عدالت در تقسیم یارانهها سخن به میان میآورد؛ چنین برآشفته شدهاند؟ چرا رسانههای دولتی و گروهی که ردیف بودجه در دولت یا بخشهای وابسته به آن دارند، باید بار دیگر یارانه دریافت کنند؟ چرا سهم رسانههای مستقل از یارانهها همواره ناچیز است؟
اینها سوالاتی است که هنوز پاسخ روشنی به آنها داده نشده است. درواقع رسانههای دولتی و نزدیک به دولت احمدینژاد که در هشت سال گذشته ضریب هشتاد درصدی یارانهها را در خفا به خود اختصاص داده بودند؛ این روزها فریاد شکوه سرداده و سعی دارند روحانی را به بیعدالتی و ناشفاف بودن در توزیع یارانهها محکوم کنند.
خبرگزاری ایلنا بیآنکه نقدهای خود را از شیوهی برخورد با رسانههای دولتی و مستقل حتی در دورهی روحانی نادیده گرفته باشد و بیآنکه اعتمادی به تمامیت عدالت شعارداده شده در حمایت از رسانهها داشته باشد، با برخی فعالان رسانهای در اینباره گفتگو کرد. در این گزارش؛ هر دو گروه نزدیک به دولت احمدینژاد در دورهی قبل یا منتقدان آن از شیوهی توزیع یارانه در هشت سال گذشته گلایه دارند.
کسری نوری؛ سردبیر روزنامه شهروند و سردبیر سابق روزنامه ایراندر اینباره که گروهی امروز به دولت میگویند باید مراقب بیتالمال باشد و در پرداخت یارانهها عدالت را رعایت کند؛ گفت: عملکرد دولت گذشته در بحثیارانهها ثابت کرده است که هر فرد دلسوزی به اعتبار دلسوزی نمیتواند یارانه دریافت کند و حمایت شود بلکه آنها که حق اظهارنظر داشتهاند؛ حق دریافت یارانه داشتهاند.
وی ادامه داد: نگرانی این افراد بیشتر از آنکه ناشی از نگرانی برای بیتالمال باشد نگرانی از امتیازاتی است که در دولتهای قبل به آنها داده شده بود و در دولت جدید به آنها داده نمیشود.
نوری با اشاره به اینکه نباید دولت جدید یارانه را مانند گذشته توزیع کند، گفت: متاسفانه از استراتژی دولت جدید اینگونه برداشت میشود که رسانههایی که با دولت جدید همراه هستند و منتقد دولت نیستند؛ زیاد نیاز به کمک ندارند و فقط کسانی که با دولت مخالف یا منتقد هستند؛ باید مورد حمایت قرار بگیرند تا از حجم مخالفتشان کاسته شود.
وی این سیاست را یک خطای استراتژیک دانست و افزود: دولت یازدهم باید بداند که رسانههایی که با دولت قبل همراه بودند هرگز با این دولت همراهی نمیکنند و قطعا به این دولت ضربه میزنند. از طرف دیگر عدم حمایت دولت از رسانههایی که همسو با دولت هستند باعثمیشود که این رسانهها از رفتار دولت مایوس و دلسرد شده و دیگر از دولت حمایت نکنند.
نوری افزود: اینگونه رفتار ضمن تقویت رسانههای جناح مقابل باعثخوشحالی آنها هم میشود. از طرف دیگر رسانههای طرفدار دولت را ضعیف میکند و دولت پایگاه خود را در بین رسانههای همسو با خود از دست میدهد.
وی در پاسخ به این سوال که چرا با وجود پرداخت یارانههای کلان به رسانههای همسو در دولت قبل بازهم ما شاهد رشد این رسانهها نبودیم، گفت: بودجهای که در قبال یارانه به این رسانهها داده میشد صرف امور دیگری شده است نه امور کیفی مطبوعات. زیرا اگر چنین چیزی وجود داشت ما حداقل شاهد رشد در یکی از شاخصهای این رسانهها میبودیم.
وی ادامه داد: از طرف دیگر بیشترین بودجه در قالب یارانه در دولتهای گذشته به رسانههایی داده شده که به منابع عظیم مالی دیگری متصل بودند و همین امر نشان میدهد که هدف آنها از دادن بودچههای کلان نه تنها رشد مطبوعات بلکه به نوعی سیاستورزی بوده است.
بهروز بهزادی؛ سردبیر ایسکانیوز، جانشین مدیر مسئول و رئیس شورای سیاستگذاری روزنامه اعتمادهم توزیعه یارانه را یکی از راهکارهای اصلی دولتها برای حمایت از مطبوعات دانسته و گفت: متاسفانه با اینکه دولت روحانی از رسانههای همسوی خود حمایتهای مادی و جدی به عمل نمیآورد اما تلاش دارد روش پرداخت یارانهها را به عدالت نزدیکتر کند.
وی ادامه داد: در دولت قبل میزان پرداختی یارانهها به رسانههای غیرهمسو با دولت بسیار ناعادلانه بود؛ هرچند با آمدن محمدزاده کمی فضا تعدیل و وضعیت بهتر شد اما فقط رسانههای نزدیک به دولت امکان جذب یارانه را داشتند.
بهزادی با اشاره به رفتار دولت قبل در بحثیارانهها گفت: پرداخت یارانهها باعثشده بود اجازه ندهد مطبوعات در یک رقابت سالم قرار بگیرند. این دولت این نظریه را مطرح کرد که بهتر است یارانهها کلا حذف شود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا رسانههای نزدیک به دولت قبل با وجود دریافت یارانهها میلیاردی بر میزان محبوبیت خود در میان مردم افزوده بودند یا خیر؛ گفت: باید مطبوعات به سمتی حرکت کنند که دو فاکتور اساسی یعنی تاثیرگذاری و جذب مخاطب را همزمان رشد بدهند که متاسفانه در دولت قبل این موضوع اصلایی جایی از اعراب نداشت و اتفاقا یارانه به رسانههایی داده میشد که از ضریب نفوذ کمتری برخوردار بودند. آنها به صرف حامی دولت بودن پول میگرفتند.
وی افزود: اینگونه رفتار باعثشد تا رسانههایی که تاثیرگذار بودند؛ کمکم حذف شوند و به حیات خود ادامه ندهند درنتیجه ما شاهد مطبوعاتی شدیم که خوانندگان زیادی در بین مردم نداشتند و حتی کیویسکها هم دغدغهای برای فروش آنها نداشتند اما چون جیب پرپول داشتند؛ این بیتوجهی به جایی برخورد نمیکرد.
بهزادی افزود: روند پرداخت یارانهها در دولت قبل رشد مطبوعات را به سمت روندی معکوس برده یعنی بهجای آنکه مطبوعات به دنبال جذب مخاطب باشند بیشتر چشم به کمکهای مالی دارند و نگاهشان به دست دولت است. در نتیجه زمانی که روزنامهای که با بودجه دولتی منتشر میشود و بیشترین یارانه را نیز از دولت میگیرد؛ اهمیتی هم به نگاه مخاطب نمیدهد.
وی افزود: پرداخت یارانهها در دولت قبل کاملا سیاستورزانه و با اهداف سیاسی همراه بود و همین دلیل باعثانحراف در رشد مطبوعات شد که سودی نصیب فضای مطبوعاتی کشور نکرد.
بهزادی افزود: بهترین راهکاری که دولت جدید میتواند برای رشد فضای مطبوعاتی پیشنهاد کند این است که آرام آرام میزان یارانهها را کم و بعد آن را کاملا قطع کند تا مطبوعاتی که به دو اصل توجه به مخاطب و میزان تاثیرگذاری و تیراژ بالا اهمیت زیادی میدهند؛ بتوانند آزادانه باهم رقابت کنند.
علیرضا خانی؛ سردبیر روزنامهی اطلاعاتنیز با اشاره به وضعیت اسفبار پرداخت یارانهها در دولتهای نهم و دهم گفت: در دولت قبل یارانهها بدون هیچ قانون و قاعده مشخصی داده میشد. هیچ رویه مشخصی وجود نداشت و بیشتر سلیقهای بود.
خانی افزود: نحوهی پرداخت یارانههای در دولت قبل به گونهای بود که کفهی مطبوعات دولتی سنگینتر از رسانههای مستقل و غیردولتی بود در نتیجه رسانههای مستقل بیبهره از یارانههای دولتی از دور رقابت خارج میشدند.
وی ادامه داد: باید وضعیت دادن یارانهها گونهای باشد که این یارانههای فقط در حد کمک به مطبوعات باشد و درآمد اصلی آنها از طریق جذب آگهیهای بیشتر و فروش بیشتر از طریق تیراژ بالا باشد. چشمانداز دولت جدید در بحثیارانههای باید همین گونه باشد.
بیژن مقدم؛ مدیر مسئول و سردبیر روزنامه جام جماعتقاد دارد: دولت باید رسانههایی که دارد را تقویت کند و به آنها رسیدگی کند. رسانههایی که امروز وجود دارند مشکلات زیادی دارند. اگر دولت از تقسیم یارانهها به درستی بهره ببرد؛ دیگر نیازی به راهاندازی روزنامهی جدیدی ندارد.
او به برخی روزنامهی مستقل را به نقد گرفته و آنها را متهم به تیراژهای اندک کرده و گفت: تعدادی از روزنامهها با تیراژ دوهزارتایی یا چندهزارتایی در اصل روزنامه نیستند بلکه فقط بولتن هستند. دولت باید از بازاری که متعلق به خودش است و شناسنامه خودش را دارد؛ اسفاده کند.
اشارهی او به به بحثتبیض در پرداخت یارانهها هم چنین است که: اشکال اینجاست که دولت بخواهد در دادن یارانهها با رفتارهای تبعیضآمیز حرکت کرده و از برخی رسانهها چون دوست اوست؛ حمایت کند و بگوید این روزنامهها چون با من دوست هستند را تقویت و بقیه را زمین میزنم.
مقدم افزود: در دولت نهم و دهم نه تنها این مشکل در بحثیارانهها بود بلکه در بحثآگهیهای این وضعیت وجود داشت. دولت بیشتر آگهی را به یک روزنامه میداد و ما سالها نامهنگاری کردیم تا وضعیت درست شد و آگهیهای دولتی به همه روزنامهها تعلق گرفت. درحالیکه روزنامهای که پشتوانه دولتی دارد باید از راههای غیررانتی کار کند.
مدیر مسئول روزنامه جامجم افزود: گروهی معتقدند هر فردی که میتواند روزنامه منتشر کند و خرج کند؛ برود و روزنامه دربیارود. دیگر چرا دولت باید پول بدهد. گروهی دیگر معتقدند چون کار فرهنگی پرسود نیست؛ دولت باید از کارهای فرهنگی حمایت کند.
وی ادامه داد: در دولت گذشته آماری که منتشر شده کاملا واضح و شفاف است اما بهتر است که آماری از میزان یارانههایی که در دولتهای قبلتر یعنی دولت خاتمی و هاشمی رفسنجانی هم داده میشد؛ منتشر شود تا چگونگی توزیع یارانه در آن دوره هم بررسی شود. هیچ دولتی یارانه را قطع نکرده فقط مدل آن تغییر کرده است.
مقدم افزود: در دروهای در زمان هاشمی رفسنجانی؛ دلار هفت تومانی داده میشد و در دورهای کاغذ داده میشد. این وضعیت امروز هم ادامه پیدا کرده است. کاری که دولت جدید انجام داده تا هم میزان یارانهای که خودش میدهد را منتشر کند و هم میزان یارانهی دولتهای گذشته را؛ بسیار خوب است. هرچند من معتقدم در بسیاری موارد رفتارهای دولتها باهم مشترک است.
وی ادامه داد: در بعضی دولتها به بعضی روزنامهها پول بیشتری داده میشود و به بعضی روزنامهها کمتر؛ این دولت به دنیال عدالت است به همین دلیل قصد دارد با یک فرمول مشخص و شفاف حرکت کند. مطبوعات حق دارند یارانه دریافت کنند البته با ضابطهمندی و اجرای قوانین درست باید یارنهها داده شود.
مقدم با شاره به اینکه روزنامه جام جم از ابتدای سال ۹۳ هیچ یارانهای دریافت نکرده، افزود: نمیتوان برای دادن یارانه به روزنامههای قضاوت کلی کرد زیرا ممکن است پولی که به من داده میشود شاید یک بیستم کل هزینههای روزنامه جام جم باشد اما گاهی همین مبلغ برای دو سه ماه یک نشریه کفایت میکند. امروز که یارانه ما قطع شده؛ کاربرد کمک هزینه برای ما داشته و زیاد در کار ما قطع یارانه اخلال ایجاد نکرده است.
وی ادامه داد: سیاست کلی در بحث یارانه باید حمایت از نشریات با هدف رشد کیفی باشد و یارانه به نشریاتی داده شود که برای توسعه هزینه میکنند نه اینکه یارانه فقط با هدف زنده ماندن هزینه شود.
مقدم افزود: امروز خود ارشاد نیز این اعتقاد را دارد کسی که نمیتواند روزنامهای را از لحاظ مالی اداره کند نباید به سمت تاسیس بنگاه مطبوعاتی حرکت کند بلکه فردی که میخواهد بنگاه مطبوعاتی بزند باید پنج قدم اول را خود بردارد و پنج قدم بعدی را دولت کمک کند.
وی افزود: نباید دادن یارانهها به شکلی باشد که به جای کمک به توسعه روزنامهها افراد به سمت خرید ساختمان و کارهای تجاری دیگر حرکت کنند. همچنین باید بخشی از یارانهها به سمت توسعه زیرساختها حرکت کند.
مقدم افزود: یکی از این زیرساختها توسعه فضاهای مجازی است. امروز روزنامهها با آیندهای مواجه هستند که فضای مجازی ماهیت آنها را تهدید میکند. البته فضای مجازی امروز هم تهدید است و هم فرصت. باید به روزنامههایی که به این فضاها توجه میکنند اهمیت بیشتری داده شود البته حضور در فضای مجازی مشروط به این نیست که ۴ نسخه پی دی اف روزنامه در اینترنت قرار داده شود.
کامبیز نوروزی؛ حقوقدان، روزنامهنگار و استاد روزنامهنگارینیز با اشاره به وضعیت یارانههایی که به مطبوعات در دولت گذشته داده میشد؛ گفت: در دولت گذشته هر نشریهای که یارانه بیشتری گرفته نه تنها رشد نکرده بلکه عقبگرد داشته است زیرا نگاهش بیشتر به درآمدهای نفتی و دولتی بوده به همین دلیل توانایی خود را برای جذب مخاطب نگذاشته و قادر نبوده است که نشریه خود را براساس تیراژ و خرید مخاطبان اداره کند. درواقع نشریاتی که از بودجه دولتی استفاده میکردند یا به سازمانهای خاصی متصل بودند؛ به هیچ عنوان نتوانستند تاثیرگذاری خود را بیشتر کنند.
وی ادامه داد: نشریاتی که کمتر یارانه گرفتهاند و بیشتر آنها نشریاتی بودند که به دولت نزدیک نبودند؛ به یک توفیق اجباری دست یافتند که بتوانند خودشان را برای بقای اقتصادی بیشتر به اندیشه جذب مخاطب فکر کنند.
نوروزی گفت: امروز ما روزنامههایی میبینیم که به یکی از بزرگترین سازمانهای اجتماعی خدماتی متصل است اما تقریبا در بحثخبر هیچ خبری از این روزنامه نقل نمیشود و بازتاب اخبار نیز در این روزنامه هیچ بازخوردی ندارد. نه اخبار حوادثو نه اخبار بینالملل. هیچ خبری از این روزنامه مطرح نیست.
این استاد دانشگاه ادامه داد: پرداخت یارانهها در دولت قبل نه تنها کمکی به حرفهای شدن روزنامهها نکرد بلکه باعثشد فضای بسیاری از آنها به سمت غیرحرفهای شدن حرکت کند.
وی در پاسخ به این سوال که بعد از انتشار این جدول؛ بسیاری از رسانههای نزدیک به احمدینژاد اعتراض کردهاند و ناگهان نگران بیتالمال شدند؛ گفت: تمام این حرفها از یک سیاست سرچشمه میگیرد. واقعیتی که امروز در جامعه وجود دارد این است که جامعه ما در یک رقابت سیاسی قرار دارد. طبیعی است که در سیاست هر جریانی دوست دارد به سمت گرایش خودش حرکت کند.
نوروزی ادامه داد: کسانی که این حرفها را میزنند فقط به دنبال این هستند که بهرهبرداری خود را بکنند اما واقعیت این است که یارانههای مطبوعاتی برای بسیاری از مطبوعات فقط در حد کمک خرج بوده است.
نوروزی افزود: باید دانست که کار رسانه بیشتر از آنکه وابسته به پول باشد بیشتر به توانایی حرفهای افراد بستگی دارد زیرا ما نشریات زیادی داشتیم که از پشتوانه مالی خوبی برخوردار بودند اما به دلیل نبود پشتوانه حرفهای و نیروی حرفهای نتوانستند به تاثیرگذاری برسند و با مخاطب خود ارتباط برقرار کنند و طبیعتا تیراژ هم نداشتهاند.
وی ادامه داد: در دولت گذشته به مسائل اساسیتری در مطبوعات توجه نشد که یارانه شاید در این لیست در ردیفهای آخر باشد به طور مثال مسائلی همچون امنیت شغلی، آموزش، توسعه زیرساختها ازجمله مسائلی بود که به آنها توجه نشد و آنها در زیر جنجالهای یارانهای دیده نشد.
گزارش از: علی زادمهر