/یادداشتی از محمدجواد کوهساری/
سخنی با شهردار آینده تهران
در اکثر کشورها، پایتخت جایگاه ویژهای در بین شهرهای دیگر آن کشور دارد. اجرای یک طرح شهرسازی نامناسب نه تنها باعث مشکل برای ساکنین پایتخت میشود بلکه باعث ترویج یک الگوی غلط برای شهرهای دیگر آن کشور شده، و تا سالیان سال اثر منفی بر تعداد زیادی از مردم خواهد داشت. به همین دلیل است که اقدامات شهرسازی در پایتخت هر کشور از حساسیت بالایی برخوردار است و میبایست منطبق بر یافتههای علمی شهرسازی باشد نه تمایلات و نظرات شخصی.
در این روزها که یادداشتها و تحلیلهای بسیاری برای انتخاب شهردار تهران دیده میشود، وظیفهٔ ملی و انسانی خود میدانم که نکاتی را در زمینهٔ علم شهرسازی و فارغ از هیچگونه جهت گیری سیاسی (که در حیطهٔ تخصص اینجانب نیست) گوشزد کنم.
پرده اول : در قرن جدید، گسترش بیماریهای غیر واگیردار از جمله بیماریهای قلبی و عروقی (حملات قلبی و سکته ها)، سرطان ها، بیماریهای مزمن تنفسی (مانند آسم)، دیابت، و چاقی بعنوان یک چالش اساسی، بهداشت و سلامت عمومی را در دنیا مورد حمله قرار داده اند. بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، بیماریهای غیر واگیردار هر ساله جان ۴۰ میلیون انسان را میگیرند که برابر با ۷۰ درصد از کل مرگ و میر در دنیا میباشد. ۱۵ میلیون نفر از این افراد تنها در سنین ۳۰ تا ۶۹ سالگی در اثر این بیماریها فوت میکنند. این بیماریها هزینههای بسیار سنگینی را به افراد، خانوادهها و ارگانهای خصوصی و دولتی تحمیل میکنند. به عنوان مثال تخمین زده میشود که در طول ۲۰ سال آینده، این بیماریها بیشتر از ۳۰ تریلون دلار هزینه خواهد داشت و میلیونها نفر را به زیر خط فقر خواهد کشند که تاثیر هولناکی بر کیفیت زندگی خواهد داشت. در ایران هم آماری که از طریق مراجع رسمی و رسانههای داخلی اعلام میشود نرخ بیماریهای غیر واگیردار به سرعت در حال گسترش میباشد. بر اساس این آمار که در رسانه های داخلی مطرح می شود، ۵ میلیون نفر در کشور در آستانه ی دیابتی شدن هستند. ۲۵ میلیون نفر در ایران دچار اضافه وزن و چاقی میباشند. یک سوم کودکان ایرانی اضافه وزن دارند. ۹۰ درصد از مردم کشور فعالیت ورزشی منظم ندارند. از سوی دیگر جمعیت کشور بیشتر و بیشتر بسمت سالخوردگی پیش میرود. سالخوردگی بعنوان یک عامل افزایش دهنده در بیماری های غیرواگیردار است. این آمارها بمانند زنگ خطر بزرگی برای کشور است که می بایست جدی گرفته شود.
پرده دوم : از چند عامل رفتاری بعنوان عوامل قابل تغییر یاد میشود که ریسک ابتلا به بیماریهای غیر واگیردار را بیشتر میکند. این عوامل عبارتند از: نداشتن فعالیت بدنی کافی، استعمال دخانیات و الکل و تغذیه ناسالم. برای تغییر دادن این عوامل ریسک، راهکارهای متعددی وجود دارد. برخی از این راهکارها شامل تبلیغ داشتن برنامه غذایی سالم و انجام دادن فعالیت ورزشی میباشد. اگرچه وجود اینگونه راهکارهای آموزشی و تبلیغی مهم است، ولی کافی نمیباشد. اینگونه برنامه ها معمولا تنها بر بخش اندکی از مردم جامعه تأثیرگذار میباشند و آثار آن هم معمولا بصورت مقطعی و زودگذر است. به همین دلیل است که نقش اقدامات پایدارتر از جمله اقدامات شهرسازی در جلوگیری از این بیماریها پر رنگ شده است. در طول یک دههٔ گذشته، مطالعات علمی گستردهای در زمینهٔ نقش شهرسازی در جلوگیری از بیماریهای غیر واگیردار انجام گرفته است. این مطالعات که عمدتاً در کشورهای آمریکا، کانادا و استرالیا انجام شده، نشان داده اند که محل زندگی شهروندان و محیط ساخته شدهٔ پیرامون آنها تاثیر بسزایی در رفتارهایی که باعث کاهش بیماریهای غیر واگیردار میشود دارد. بعنوان مثال، افرادیکه در محلات با دسترسی مناسب به خدمات محلی (مثل مغازههای کوچک و پارک های محلی) زندگی میکنند، ریسک کمتری برای ابتلا به چاقی دارند. این به این دلیل است که اینگونه افراد موقعییتهای بسیاری را برای پیادهروی در محلات خود دارند که ریسک چاقی را پایین میاورد. اقدامات شهرسازی در پیشگیری از بیماریهای غیر واگیردار معمولا بر تعداد زیادی از مردم تاثیر میگذارد و این تاثیر معمولا بصورت دراز مدت خواهد بود. بعنوان مثال با تعیین تراکم ساختمانی مناسب که باعث تجمع خدمات محلی و ترغیب ساکنین به عدم استفاده از وسایل نقلیه شخصی شود، میتوان بر سلامت مردم یک منطقه برای سالیان متمادی تاثیر مثبت گذاشت. بعلاوه اقدامات شهرسازی در پیشگیری از این بیماریها نه تنها بر سلامت شهروندان اثر گذار است، بلکه دارای فواید دیگری هم خواهد بود. بعنوان مثال، با بازسازی یک پارک نه تنها میتوان باعث ترغیب پیادهروی (فعالیت بدنی برای پیشگیری از بیماریهای غیر واگیردار) در بین ساکنین شد بلکه به بهبود سلامت روانی ساکنین هم کمک کرد، چرا که تحقیقات جدید نشان داده اند که دسترسی به یک پارک باعث کاهش استرس و ارتقای سلامت روانی میشود.
به دلیل همین مزیت ها است که کشورهای پیشرفته دنیا از جمله آمریکا، کانادا، استرالیا و ژاپن بودجه های تحقیقاتی سنگینی را برای مطالعه ی نقش شهرسازی در پیشگیری از بیماریهای غیر واگیردار اختصاص دادهاند. هدف آنها اینست که از طریق شهرسازی جلوی هزینههای بالای اقتصادی و اجتماعی این بیماریها در کشورشان را بگیرند.
پرده سوم : متاسفانه علی رغم پیشرفتهای علمی غرور آمیز ایران در رشتههای مختلف، علم شهرسازی در معنای نوین علمی از یک عقب ماندگی خیره کننده در ایران رنج میبرد. مباحث علمی بروز دنیا یا هیچ مجالی حتی برای ورود به محیطهای آموزشی کشور پیدا نمیکنند و یا با دهه ها تاخیر وارد میشوند. ورود مباحث علمی روز شهرسازی به حوزه اجرایی شهرسازی کشور که از این هم بغرنجتر بوده و بندرت اتفاق میافتد. متاسفانه تا به امروز توجه لازم به علم شهرسازی در تدوین و اجرای طرحهای شهرسازی در تهران نشده است. در رابطه با بیماریهای غیر واگیردار که بخش اعظمی از مردم پایتخت را هم درگیر کرده است، مشخص نیست کسی به این اندیشیده است که چطور با استفاده از اقدامات شهرسازی میتوان به مبارزه با اینگونه بیماریها در شهر تهران رفت. چطور میتوان با استفاده از بودجه های میلیاردی عمرانی که در این شهر صرف میشود، جلوی هزینههای میلیاردیی که اینگونه بیماریها به شهروندان و دولت وارد میکنند گرفت. مشخص نیست که در طول سالیانه دراز گذشته، "اتوبان سازیهای" گسترده (و بدون هیچ توجیه علمی)، کمکی به سلامت شهروندان کرده است یا اینکه تنها شهروندان را به استفاده از وسایل نقلیه شخصی و انتظار در ترافیک ترغیب کرده است. آیا اینگونه اتوبان سازیهای لجام گسیخته (که متاسفانه کماکان هم ادامه دارد) در سطح شهر تهران، الگویی برای شهرهای دیگر کشور نشده است که بافت شهرشان را با این اتوبانهای وسیع و تقاطع های غیر همسطح جراحی کردند. ساخت اتوبان از ملزومات هر شهری می باشد ولی آیا هیچ ایده ی شهرسازی جایگزین برای پاسخگویی به ترافیک وسایل نقلیه وجود ندارد. آیا ساماندهی جریان حمل و نقل شهری تنها از طریق ساخت اتوبان و تقاطع غیر همسطح امکانپذیر است. و یا اینکه اصلا آیا میبایست شهرسازی بر محور وسایل نقلیه شخصی صورت بگیرد. آیا کسی پرسیده است که این هزینههای هنگفت برای ساخت اتوبان، کمکی هم به افزایش تحرک بدنی شهروندان که نقش مهمی در سلامتشان دارد کرده است، و یا اینکه شهروندان را به بی تحرکی و استفاده از ماشین ترغیب کرده است. آیا کسی به این موضوع اندیشیده است که چطور میتوان حرکت پیاده را در سطح شهر تهران تسهیل کرد تا یک فرد بزرگسال که در معرض دیابت است، بتواند ۱۰ دقیقه در روز پیادهروی کند. از تمامی اصول شهرسازی روز دنیا در پیشگیری از بیماریهای غیر واگیردار، تنها به “ پیاده راهسازی" چند معبر در یک شهر ۱۴ میلیونی ارجاع داده میشود. پیاده راهسازی معابر تنها یک اقدام بسیار بسیار کوچک است که میبایست در یک برنامه جامع قرار بگیرد. درغیر اینصورت تنها "سطحی ترین” برداشت از نقش شهرسازی در پیشگیری از بیماریهای غیرواگیردار میتواند باشد. مساله بیماریهای غیر واگیردار و سلامت شهروندان میبایست بعنوان یک اولویت در تمامی طرحها و برنامههای شهرسازی قرار بگیرد نه اینکه بتوان با ساخته یک پیاده راه در مقیاس یک معبر این مساله را پایان یافته دانست. از تعیین تراکم ساختمانی تا مکانیابی یک پارک جدید، همه و همه میبایست با این رویکرد انجام شود که چطور میتوان جلوی گسترش این بیماریها در این شهر را گرفت. چطور میتوان با یک ضابطه ی شهرسازی منطبق با یافتههای علمی باعث شد مردم یک منطقه از شهر ۳۰ دقیقه در روز بتوانند حرکت پیاده داشته باشند. چطور میتوان با قرار دادن یه ضابطه ی شهرسازی در طرح تفصیلی باعث شد مردم یک منطقه در طول ۱۰ سال کمتر دچار اضافه وزن بشوند. تهران بعنوان پایتخت میتواند و میبایست بعنوان یک الگو برای استفاده از اقدامات شهرسازی در مبارزه با بیماریهای غیر واگیردار در کشور ایفای نقش کند. شرط اول استفاده از شهرسازی به این منظور، ترویج دانش مربوطه میباشد. تدوین سند استفاده از شهرسازی برای پیشگیری از بیماریهای غیر واگیردار در تهران منطبق با یافتههای علمی میباید در دستور کار قرار بگیرد.
و سخن آخر اینکه : تا دیرتر نشده است، می بایست مدیران شهری را آگاه کرد که بهای خنده هایشان را در مراسم افتتاح یک اتوبان جدید در یک منطقه، شهروندانی می پردازند که تا سالیان دراز می بایست در صف مطب پزشکان ناله کنند…تا دیرتر نشده است می بایست فکری به حال این شهر کرد که حق حیات و سلامت شهروندانش طعمه ی ضعف دانش شهرسازی مدیرانش شده است…تا دیرتر نشده است می بایست فکری به حال "پدران" شهری کرد که هر روز یک گام به ابتلا به دیابت نزدیکتر می شوند، ولی شهرشان هیچ فرصتی برای عدم استفاده از وسیله ی نقلیه ی شخصی به آنها و داشتن فعالیت بدنی نمی دهد...تا دیرتر نشده است می بایست فکری به حال "مادران" شهری کرد که درحالیکه هر روز یک گام به ابتلا به بیماریهای قلبی نزدیکتر می شوند، محلات مسکونیشان هیچ فرصتی حتی برای یک دقیقه پیاده روی به آنها نمی دهند..تا دیرتر نشده است، میبایست فکری به حال "کودکان" شهری کرد که محلاتشان حتی فرصت ۱۰ دقیقه فعالیت بدنی در روز به انها نمیدهد، درحالیکه از هر ۳ نفرشان ۱ نفر در معرض چاقی مفرط میباشد…و می بایست فکری بحال مهار این "شهرسازی مرگبار" در پایتخت کرد وگرنه در اینده ای نه چندان دور، مجبور به تغییر کاربری "باغات و بوستانهای تهران" اینبار نه به "برج" بلکه به "بیمارستان های قلب" کرد…امیدوارم که باز هم برای ما، اینبار خیلی زود دیر نشود.
نویسنده: محمدجواد کوهساری، دکترای طراحی شهری