یادداشتی از محسن طباطبایی مزدآبادی؛
شهرهای ایدهآل برای زندگی فردا
موضوع مهم دیگری که باید شهرها و مدیریت شهری آینده در نظر بگیرند گسترش عدالت اجتماعی در شهرهاست. امروزه قریب به 30 درصد از شهروندان کشورهای در حال توسعه که رقمی بالغ بر یک میلیارد نفر را شامل می شود در زاغهها و حلبیآبادها زندگی میکنند.
شهرهای هوشمند که شهرهای فردای جهان هستند، دارای ابعاد و اضلاع متعددی هستند. آنها دارای مدیریت هوشمند هستند چراکه مدیریت شهری قرن بیستمی، در حالیکه شهروندان ابزارهای قرن بیستویکمی از جمله دسترسی فزاینده به اینترنت، تلفنهای همراه هوشمند و رسانههای اجتماعی را در اختیار دارند، نارکارآمد خواهد بود. آنها شهروندان هوشمند خواهند داشت که راه و روش و فرهنگ استفاده از تکنولوژیهای ارتباطات و اطلاعات را میشناسند. همچنین این شهرها به محیطزیست هوشمند نیاز دارند چرا که در حال حاضر شهرها، مسئول 75 درصد مصرف انرژی جهانی، 80 درصد انتشار گازهای گلخانهای و اصلیترین تولیدکننده ضایعات در جهان هستند و تمامی ابزرهای لازم برای به قهقرا بردن محیط زیست در اختیار دارند. از این رو میبایست ردپای اکولوژیکی شهرهای هوشمند فردا کوچک و کوچکتر شود.
از سوی دیگر شهر هوشمند دارای زیرساختهای هوشمند است که یکی از اضلاع مهم آن بحث حمل و نقل است. امروزه ارتباط مستقیم و مستحکمی بین پویایی حمل و نقل شهری و سطح توسعهیافتگی شهرها وجود دارد، تحرک شهری بالا و روان بودن ترافیک شهری به کیفیت زندگی شهری و رضایتمندی شهروندان میانجامد. رواج مفاهیمی مانند شهرهای کم کربن، شهرهای سبز و شهرهای هوشمند باعث شده که حمل و نقل غیرموتوری و نیز حمل و نقل عمومی در دستور کار بسیاری از شهرها قرار بگیرد. سیستم حمل و نقل عمومی در قرن بیست و یکم بیش از پیش در حال گسترش و هر روز در حال تغییر و نوآوری است. هماکنون سالانه بیش از 24 میلیارد سفر یعنی معادل بیش از سه برابر جمعیت کره زمین با حمل و نقل عمومی انجام میشود و بیش از 13 میلیون نفر شاغل در این بخش هستند. در مقیاس جهانی چنانچه ظرفیت حمل و نقل عمومی را به دو برابر فعلی آن ارتقا دهیم، سالانه 170 میلیون تن نفت ذخیره خواهد شد، همچنین دو برابر کردن سهم حمل و نقل عمومی از انتشار بیش از نیم میلیارد تن دیاکسید کربن در فضا تا سال 2025 جلوگیری خواهد کرد چراکه هر کیلومتر سفر با وسیله نقلیه شخصی مثل اتومبیل، 3.5 برابر بیشتر از وسایل حمل و نقل عمومی گازهای گلخانهای وارد جو میسازد.
یکی دیگر از ابعاد شهر هوشمند که در شهرسازی آینده بسیار مورد توجه قرار خواهد گرفت ساخت و ساز هوشمند است. یک ساختمان هوشمند شامل نصب و به کارگیری سیستم های فنآوارانه پیشرفته و یکپارچه مربوط به ساخت وساز است. این سیستم شامل اتوماسیون ساختمان، امنیت زندگی، ارتباطات از راه دور، و سیستمهای مدیریت تاسیسات است. ساختمانهای هوشمند اطلاعات عملی و کاربردی را در مورد کلیت ساختمان و یا فضای داخلی آن، در اختیار مالک ،مستاجر و مدیر ساختمان قرار می دهند. امروزه با استفاده از فناوری اطلاعات میتوان هزینه های سرسام آور مقاومسازی و موارد مشابه آن را به طور چشمگیری کاهش داد این کاهش هزینهها میتواند در خدمت افزایش بهرهوری و پایداری شهری قرار بگیرد. شهرهایی که علاقهمند باشند در مسیر هوشمندسازی گام بردارند در ابتدای امر باید فرکانس ابزارهای گردآوری اطلاعات را بالا ببرند و بهعبارتی داده ها و اطلاعات دقیق تولید کنند.
افزون بر همه اینها شهرهای فردا باید به مباحث اجتماعی نیز توجه جدیتری مبذول دارند. بهعبارتی شهرهای فردا مکان پیشرفت اجتماعی هستند. آنها سطح بالایی از کیفیت زندگی و درجه بالایی از انسجام اجتماعی، یکپارچگی و تعادل را ارائه می دهند و دارای امنیت و ثبات خواهند بود. در شهرهای فردا به اقشار مختلف از جمله سالمند و کودک و معلول اهمیت بیشتری باید اختصاص داده شود. همچنین شهرهای فردا باید سکویی برای دموکراسی و مکانی برای گفتگو و تنوع فرهنگی باشند. برای این منظور فضاهای عمومی شهری از جمله خیابانها و اماکن عمومی بیش از پیش ارزش پیدا خواهند کرد.
موضوع مهم دیگری که باید شهرها و مدیریت شهری آینده در نظر بگیرند گسترش عدالت اجتماعی در شهرهاست. امروزه قریب به 30 درصد از شهروندان کشورهای در حال توسعه که رقمی بالغ بر یک میلیارد نفر را شامل می شود در زاغهها و حلبیآبادها زندگی میکنند. در همین راستا یکی از اهداف توسعه هزاره، کاهش فقر و ارتقاء زندگی 100 میلیون از زاغهنشینان تا سال2030 است و تلاش مدیریت شهری نیز باید کاهش فقر و کاهش شکاف بین طبقات شهری باشد. بدین منظور سازمان ملل در سال 2015 برای پر کردن شکاف موجود بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تقاضای سرمایه گذاری سالانه 2.5 تریلیون دلاری در کشورهای رو به توسعه را مطرح کرده است.
همچنین باید در نظر داشت شهرهای فردا دانش محور و دانش بنیان خواهند بود. در عرصه بین المللی، بسیاری از سازمانها از جمله سازمان ملل، اتحادیه اروپا، سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه و بانک جهانی هر یک به سهم خود به اهمیت حیاتی اقتصاد دانش اشاره کرده و تاکید دارند که بشر در آستانه افتتاح یک تمدن جدید بر محور دانش قرار دارد. بهعبارت دیگر قرن 21 قرن دانش نیز نامیده شده است. بعد از جنگ جهانی دوم، در بسیاری از کشورهای صنعتی، بیش از 50 درصد تولید ناخالص داخلی از مسیری به دست میآید که به جای ماده محوری بر دانش محوری تمرکز دارد. در کشور ما یکی از ارزشمندترین اسناد برای اشاره به نقش دانش در توسعه، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی است که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده است و تاکید اکیدی بر دانش بنیان نمودن اقتصاد دارد که می تواند نقشه راه ارزشمند و پر اعتباری برای مدیریت شهری در کشور و بهخصوص کلانشهرها باشد.
نویسنده: محسن طباطبایی مزدآبادی
دبیر انجمن علمی اقتصاد شهری ایران