خبرگزاری کار ایران

درحاشیه انتخاب احتمالی سرافراز برای سکان‌داری رسانه ملی؛

در دوران ضرغامی؛ رسانه ملی مبدأ کینه‌ورزی و ایجاد تفرقه میان مسئولان شد

در دوران ضرغامی؛ رسانه ملی مبدأ کینه‌ورزی و ایجاد تفرقه میان مسئولان شد
کد خبر : ۲۱۸۳۶۶

قهر نخبگان و فرهیختگان جامعه، آزرده‌خاطری اغلب سیاستمداران دلسوز نظام و بی‌تفاوتی مردم، حاصل عملکرد ده سال اخیر بوده است. باید امیدوار بود سلف آقای ضرغامی، به اهمیت این رسانه و وضعیت موجود فرهنگی کشور واقف باشد.

اخیراً در خبرها آمده بود که محمد سرافراز، معاون برون‌مرزی سازمان صدا و سیما و مدیر شبکه تلویزیونی انگلیسی‌زبان پرس‌تی‌وی، گزینه نهایی برای ریاست سازمان صدا و سیماست.

قادر باستانی، نویسنده و مدرس علوم ارتباطات اجتماعی به ایلنا گفت: اگر خبر درست باشد، در میان افرادی که نام‌شان به عنوان نامزد ریاست رسانه ملی مطرح بود، آقای سرافراز به جهت صبغه رسانه‌ای‌، انتخابی هوشمندانه برای سازمان صدا و سیماست.

وی افزود: به جز آقای سرافراز، مابقی نامزدهای مطرح، اغلب وابستگی جناحی داشتند و صبغه سیاسی آنها بیشتر بود. دوران فعالیت حرفه‌ای آقای سرافراز در معاونت برون مرزی سازمان، همراه با موفقیت‌های خوبی بود. شبکه‌های تلویزیونی پرس‌تی‌وی و هاسبان‌تی‌وی، توانسته‌اند مخاطبان به‌نسبت زیادی در کشورهای انگلیسی و اسپانیولی زبان جمع کنند و هر دو شبکه تلویزیونی، به طور حرفه‌ای اداره می‌شوند.

این کارشناس رسانه گفت: من ارزیابی مثبت از عملکرد آقای سرافراز دارم، ضمن اینکه در حال حاضر، دولت مستقر، سیاست‌های متعادل را پشتیبانی می‌کند و ایشان هم در کل عملکرد معتدلی در گذشته از خود نشان داده است. ضمن اینکه اگر صدا و سیما به‌ مثابه یک رسانه اداره شود، مشکلاتش حل می‌شود.

باستانی اظهار داشت: در دوره ده ساله آقای ضرغامی، موفقیت‌هایی در تولیدات نمایشی، فیلم، سریال، مستند، برنامه‌های آموزشی، علمی، سلامت‌محور، ورزشی و معارف قرآنی، افزایش شبکه‌های ملی و بین‌المللی و اجرای پروژه بزرگ سیگنال‌رسانی دیجیتال در سراسر کشور حاصل شد، اما در رقابت با شبکه های فارسی‌زبان ماهواره‌ای به جهت کم‌توجهی به مخاطب، نتوانست نتیجه مطلوب را بگیرد.

وی تصریح کرد: اگر عملکرد ده ساله صدا و سیما موفقیت‌آمیز بود، باید مابه‌ازای این موفقیت، در شرایط فرهنگی کنونی کشور قابل مشاهده بود. رشد تعداد شهروندانی که تماشای سیمای جمهوری اسلامی را کنار گذاشته‌اند، تعداد گیرنده‌های ماهواره‌ای که هر روز بیشتر از گذشته، خود را در شهرها و روستاها نشان می‌دهد و ده‌ها آمار دیگر از نابهنجاری‌های فرهنگی و اجتماعی خصوصاً در نسل جدید، نشانگر آن است که سازمان صدا و سیما به عنوان کانال انحصاری شبکه‌های رادیو و تلویزیون در کشور، در ده سال گذشته عملکرد مطلوبی نتوانست از خود نشان دهد.

این استاد دانشگاه گفت: برای ارزیابی عملکرد سازمان در ترازوی نقد، باید فاصله اهداف و انتظارات نظام اسلامی از صدا و سیما و عملکرد عینی آن را با هم سنجید. بی‌تردید مهم‌ترین هدف سازمان و توقع از آن، تحکیم پایه‌های نظام از طریق تقویت وحدت و همگرایی در میان مسئولان امر و همچنین افزایش رضایتمندی مردم است؛ همان وحدت‌کلمه‌ای که تکیه‌کلام بنیانگذار فقید انقلاب اسلامی بود و رهبر معظم انقلاب نیز همیشه بر آن تاکید می‌کنند. به نظر من در این ده سال، نه تنها این هدف حاصل نشد، بلکه در مواردی خود رسانه ملی، به مبدأ کینه‌ورزی و ایجاد تفرقه در میان مسئولین و هیزم بر لهیب آتش اختلافات تبدیل شد.

وی اضافه کرد: دلیل اصلی این امر، دور شدن مستمر این نهاد فرهنگی، از یک سازمان رسانه‌ای مخاطب‌محور به یک سازمان غیررسانه‌ای امنیت‌مدار بود. اغلب تصمیم‌گیران سازمان، غیررسانه‌ای بودند و با نگاهی امنیت‌محور کار رسانه‌ای را دنبال می‌کردند. در بخش اطلاع‌رسانی و خبر، در این ده سال به دلیل تأسی از شیوه‌های غیرحرفه‌ای، اعتماد مخاطب به رسانه‌ملی کاهش یافت و ریزش مخاطب، به ویژه در اقشار پُرتعداد طبقه متوسط شهری، سال به سال بیشتر شد. نمونه حی و حاضر چنین سبک اطلاع رسانی، در مورد رویداد اخیر اسیدپاشی در شهر اصفهان قابل مشاهده است که چگونه یک موضوع محلی، در اثر ناشی‌گری کار رسانه‌ای در صدا و سیما، ابعاد ملی یافت و سیستم را درگیر خود ساخت.

باستانی شرایط کنونی رسانه‌ملی را دارای فاصله با مطلوبیت توصیف کرد و اظهار داشت: حتماً آقای سرافراز یا هر شخص دیگری که سکان سازمان صدا و سیما را در دست می‌گیرد، به خوبی به نارسایی‌های فعلی توجه دارند و قطعاً برای بهبود شرایط تلاش خواهند کرد. قهر نخبگان و فرهیختگان جامعه، آزرده‌خاطری اغلب سیاستمداران دلسوز نظام و بی‌تفاوتی مردم، حاصل عملکرد ده سال اخیر بوده است. باید امیدوار بود سلف آقای ضرغامی، به اهمیت این رسانه و وضعیت موجود فرهنگی کشور واقف باشد و این سازمان را در راه رسیدن به آرمان‌های اصیل انقلاب اسلامی یاری کند.

وی تأکید کرد: البته آقای ضرغامی متوجه نارسایی‌ها شده بود و از دو سال پیش اصلاحات را کلید زده بود، اما سرعت تغییرات بسیار کم و سرعت تحولات در دنیای ارتباطات بسیار بالاست و ضرورت دارد، در دوره مدیریت جدید، این سرعت افزایش یابد.

وی گفت: در کشور استعدادهای بسیاری وجود دارند که راه به صداوسیما ندارند. هنرمندان، شاعران، نخبگان فکری، تحلیلگران برجسته سیاسی و اجتماعی، نویسندگان و نظایر آن‌ها امروز مهجور واقع شده‌اند و نسل نوجوان و جوان کشور، در غیاب آن‌ها، توسط شبکه‌های ماهواره‌ای و اینترنتی، به نخبگان هنری و فرهنگی غرب گرایش پیدا کرده‌اند.

این مدرس علوم ارتباطات اجتماعی تاکید کرد: در سال ۱۳۷۲، شورای عالی انقلاب فرهنگی، بحثمهمی را در خصوص استفاده بخش خصوصی از امکانات رسانه ملی و تاسیس شبکه‌هایی با نظارت سازمان صدا و سیما مطرح کرد. همین طور در سال ۱۳۹۰ حرکتی در مجلس شورای اسلامی برای قانونمند ساختن رسانه‌ملی شروع شد که تاکنون نتیجه عملی دربرنداشته است. در طرح مجلس، هیات امنا، هیات مدیره و شورای نظارت با تفکیک وظایف و همین‌طور امکان استفاده از توان بخش خصوصی، پیش بینی شده بود.

باستانی ابراز امیدواری کرد، دولت تدبیر و امید، با تدوین لایحه نحوة اداره سازمان صدا و سیما، منطبق با خواسته‌های واقعی مردم و با رویکردی نو و روزآمد، به مقوله حیاتیِ ارتباطات در هزاره سوم، خدمتی اساسی به آرمان‌های بزرگ انقلاب اسلامی داشته باشد.

این کار‌شناس رسانه، زمان فعلی را فرصت خوبی برای بازاندیشی در تجدید ساختار و اتخاذ سیاستی نو در رسانه‌ملی دانست و گفت: مناسب است که از خرد جمعی عقلای قوم بهره‌گیری شود و در یک کار منسجم و سنجیده، آسیب‌شناسی جدی انجام پذیرد و راه‌حل‌های کار‌شناسی مطرح و مورد بحثقرار گیرد و در ‌‌نهایت تصمیمی اتخاذ شود که این سازمان بزرگ را به پویایی و اثربخشی نزدیک کند و نکات مثبت آن را موثر‌تر و نکات ضعف آن را تا حد ممکن برطرف سازد.

باستانی در پایان تصریح کرد: اگر نظام، اجرای اصل ۴۴ در صدا و سیما و دخیل کردن آحاد مردم و نخبگان جامعه در ایجاد و مدیریت ایستگاه‌های رادیویی و تلویزیونی را بپذیرد، شاهد رشد امنیت ملی در کشور، کاهش استفاده از رسانه‌های خارجی، تقویت اساسی ارتباط دولت - ملت و رشد خلاقیت‌ها و استعدادهای ملی خواهیم بود.

ارسال نظر
پیشنهاد امروز