رییس جمهور در آکادمی علوم تاجیکستان:
مروجان تعصب نسبتی با مسلمانی ندارند / مدارا مفهوم واقعی اسلام است
آنان که ایرانستیزی و اعتدالستیزی را ترویج میدهند با آزاداندیشی حافظها، انساندوستی سعدیها و معناگرایی و سطحیستیزی مولویها در جنگ و ستیزند / اسلام یک دین و دعوت جهانی با میراثهای پارسی و عربی و ترکی و هندی و کردی است. اسلام یک ایدئولوژی بسته و مذهب افراطی و فرقهتکفیری نیست.
رییس جمهوری در آکادمی علوم تاجیکستان با اشاره به اینکه " ایران فرهنگی " مرز تاریخی و جغرافیایی ندارد، گفت: هر فردی که به زبان حافظ، سعدی، فردوسی و مولوی سخن بگوید و سخن آنان را بفهمد، او شهروند فرهنگ بزرگ پارسی منطقه است و فرق نمیکند تبعه سیاسی کدام کشور باشد.
به گزارش ایلنا، حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی شامگاه چهارشنبه در جمع اساتید و دانشگاهیان تاجیکستان گفت: ایرانیان چون در میان تاجیکان سخن میگویند گویی در خانه خویش سخن میگویند.
رییس جمهور با تاکید بر اینکه تاجیکستان به عنوان یک دولت مستقل، پاره تن تمدن و فرهنگ ایران باستان است، گفت: ایران فرهنگی بسیار گستردهتر از ایران سیاسی است چرا که ایران فرهنگی یک معنای تاریخی دارد که مرز آن حصار سیاسی و سرباز نظامی نیست بلکه ادبیات و زبان فارسی است.
وی گفت: پارسیان همواره نماد عقل و تدبیر و سیاست هستند و از هرگونه افراط و تفریط حذر داشتهاند و اگر با سلاطین همکاری داشتهاند بر مبنای عقل و مصلحت بوده و چنین بود که تمدن اسلامی قوام یافت.
رییس جمهور با اشاره به این شعر حافظ که " آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت با دشمنان مدارا "، گفت: این سخن قبل از ظهور شخصیتهایی چون جان لاک و روسو بیان شده است.
روحانی با اشاره به یک سری حرکتهای انحرافی که به نام دین و جهاد، انسانهای بیگناه را میکشند، گفت: اینها فاصله زیادی با فرهنگ اسلام دارند.
رییس جمهور گفت: آنانی که ایرانستیزی و اعتدالستیزی را ترویج میدهند در حقیقت با آزاداندیشی حافظها، انساندوستی سعدیها و معناگرایی و سطحیستیزی مولویها در جنگ و ستیزند.
وی اظهار داشت: ایرانستیزی و اعتدالستیزی آنان نه به معنای ستیز با ایران سیاسی است بلکه به معنای فاصله گرفتن از میراثفارسی و ادب میانه روی و اعتدال است.
رییس جمهور با تاکید بر اینکه باید فرهنگمان را برای نسل جدید بازتعریف کنیم، تصریح کرد: کسانی که به جای مدارا که مفهوم واقعی اسلام است، تعصب را ترویج کنند، نسبتی با اسلام و مسلمانی ندارند.
روحانی در ابتدای این نشست نیز گفت: در منطقهای زندگی می کنیم که فرهنگ، اقتصاد، سیاست، امنیت و امور اجتماعی ما به هم گره خورده است و این وضعیت به گونهای است که اگر ایران و تاجیکستان فقط به فکر توسعه و امنیت خود باشند، هیچکدام به نتیجهای نمیرسند.
رییس جمهور که اظهاراتش بارها با تشویقهای پی در پی همراه میشد، افزود: ایران در عرصه فناوری و علم در سطح جهانی، از جایگاه ویژه و درخوری برخوردار است و در منطقه نیز در رده اول است و ما در کمال سخاوت کاملا آمادهایم که در همه زمینههای علمی و فناوری با دوستان و همسایگان خود بویژه تاجیکستان به عنوان یار دیرین، همکاری کنیم.
روحانی تصریح کرد: ایران و تاجیکستان بخشهای یک ساختمان بلند تمدنی هستند و ما کاملا آمادهایم در همه زمینهها در کنار دولت و ملت بزرگ تاجیکستان باشیم.
گفتنی است که هیات عالی آکادمی علوم تاجیکستان شامگاه چهارشنبه، حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی رییس جمهوری ایران را به عنوان عضو خارجی این آکادمی اعلام کرد.
بخشهای مهم سخنرانی رییس جمهوری در آکادمی علوم تاجیکستان به این شرح است:
" ایرانیان چون در میان تاجیکان سخن میگویند، گویی در خانه خویش سخن میگویند.
تاجیکستان به عنوان یک دولت مستقل پاره تن تمدن و فرهنگ ایران است و ایران فرهنگی بسی فراختر از ایران سیاسی است.
ایران فرهنگی یک معنای تاریخی دارد که مرز آن نه حصارها و سیمهای خاردار نظامی که ابیات و مصراعهای زبان فارسی است یعنی هر کس که به زبان فارسی سخن بگوید و زبان حافظ و سعدی و رودکی و فردوسی و مولوی را بفهمد شهروند افتخاری ایران محسوب میشود و فرق نمیکند که تبعه کدام دولت باشد؛ چه تاجیکستان، چه افغانستان چه ایران.
اینکه پارسی را چه بنامد، آن را زبان تاجیکی یا دری یا فارسی بخواند هر آشنای زبان فارسی ایرانی است هرچند که هر ایرانی فارسی زبان نیست و در جهان فرهنگ و تمدن ایرانی زبانهای گوناگونی از آذری و ترکی و کردی وجود دارد اما حتی آنان نیز به زیبایی و شیرینی زبان فارسی آگاهند چنان که مولوی در قونیه قدیم و ترکیه جدید به پارسی شعر میگفت ولی در عین حال نفوذش در سیاست و زندگی ترکان مشهود است و همچنان درباره گورکانیان هندوستان در دوره افول شعر فارسی در ایران میزبان شاعران پارسی و حامیان سبک هندی بودند و امروز نقش زبان پارسی در فرهنگ و زندگی اهالی شبه قاره از پاکستان تا مردمان هندوستان مشهود است.
چه سرود ملی پاکستان که به زبان فارسی است و چه زبان رسمی آن که اردویی، اکنده از کلمات فارسی است و چه پارسیان هند که در رشد و توسعه این کشور نقش مهمی داشتهاند.
زبان فارسی اما فقط قصیده و غزل و ترانه و ترنم نیست بلکه زبان فارسی یک عامل مهم حیات سیاسی و اجتماعی مردم ما در این منطقه از جهان است و سخنوران فارسی زبان هم فقط ناظم کلمات زیبا نبودهاند.
گفتهاند که شعر حکمت است و سیاست هم اوج حکمت است چون سیاست نه به معنای فن اقتدارگرایی که به معنای علم تدبیر و نماد اعتدال و دولت عقل باشد، اتمام حکمت است.
این تعریف از سیاست در حکمت ایرانی و اسلامی بیسابقه نیست و حکمای ما از قدیم سیاست را علم تدبیر میدانستند و سیاستمدار را مردم حکیم؛ نهاد وزارت در ادب و فرهنگ پارسی نهاد حکمت بوده نه زور و قهر حتی اگر سلاطین نماد قهر و غلبه بودند. و به مدد علم و عقل و اعتدال آنان بوده که در سیاست کهن جایی برای عدالت مانده بود.
در همین جهان اسلام گرچه خلافت به سلاطین اموی و عباسی رسید که به شمشیر سربازان و تدبیر پارسیان، خلافت آنان استوار بود پارسیان در آن دوران نماد عقل و تدبیر و سیاست بودند.
آنان از هر نوع افراط و تفریط برحذر بودند و اگر با شاهان و خلفای وقت همکاری میکردند برای حفظ عقل و مصلحت بود. این چنین بود که تمدن اسلامی قرنها دوام یافت، نصیحتالملوکها نوشته شد و سیاستنامهها تدوین شد؛ همه بر پایه عقل و خردی که اسلام توصیه کرده بود.
این چه رازی در زبان پارسی است که پارسیان را به جای سپهسالاری به سوی دیوان و دولت عقل رهنمون میکرد؟ عامل اول ادب پارسی، ادب «رواداری» است، سالهاست که از زبان حافظ میخوانیم که «آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است، با دوستان مروت با دشمنان مدارا» و این سخن قبل از پدیدار شدن جان لاک و ژان ژاک روسو بیان شده است. این جوهر اندیشه سیاسی ایرانی – اسلامی است که در اوج استبداد حاکم بر فارس آن روز بیان شده است.
دوم؛ ادب پارسی، ادب نوع دوستی است، قرنهاست که از زبان سعدی میخوانیم که «بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند» و این سخن قبل از پدیدار شدن تفکرات اومانیستی غرب بیان شده است؛ این جوهر اندیشه سیاسی، ایرانی و اسلامی است که در اوج تعصبات مذهبی و قومی زمانه بیان شده است.
سوم، ادب پارسی ادب معناگرایی است. هر لفظ را دارای معنایی و هر ظاهری را دارای باطنی میداند که مهمتر از ظاهر آن است و همه ما قصه شبان و موسی اثر مولوی را به یاد داریم که «هیچ آداب و ترتیبی مجو / هرآنچه میخواهد دل تنگت بگو».
این جوهره عرفان فارسی است. عرفان اسلامی و ایرانی که زبان بیانش فارسی است در درجه اول بر نفی ظاهرگرایی و اصالت معناگرایی تاکید کرده است.
اکنون با این سه اصل و سه ضلع چگونه میتوان پدیدار شدن افراطگرایی و بنیادگرایی دینی را توضیح داد؟ آنان که به نام جهاد دروغین، داعش و طالبان دم از احیای خلافت و امارت و دولت اسلامی میزنند در درجه اول با این فرهنگ اسلامی و انسانی میجنگند. اعتدالستیزی و ایرانیستیزی آنان – ایران فرهنگی نه ایران سیاسی – به معنای علت فاصله آنان با «رواداری و آزاداندیشی» حافظها، «انساندوستی و نوع پروری» سعدیها و «معناگرایی و سطحیستیزی» مولویها میجنگند. آنان این مفاهیم بلند را که از عمق فرهنگ و معارف اسلامی برخاستهاند را قبول ندارند؛ آنان فرهنگ اسلامی را قبول ندارند و به نام اسلام با اسلام میجنگند.
آنان فکر میکنند باید با پیراستن اسلام از این فرهنگ به حقیقت اسلام برسند غافل از اینکه آنچه از تلاش آنان میماند یک آیین خشک و جامد و راکد که با روح دین محمد(ص) بیگانه است و این ریشه افراطیگری است.
ما در پناه دین اسلام و فرهنگ اسلام در پناه حضرت محمد(ص) و به مدد مولویها و سعدیها و حافظها و ابنعربیها و ابنسیناها سالها در کنار هم زندگی کردیم؛ شیعه و سنی، از مذهب اهل بیت و اهل سنت، از بخارا تا قرطبه، از لاهور تا استانبول، از قم تا قاهره، از مشهد تا طرابلس.
هیچ کس نپرسید مولوی یا سعدی یا حافظ یا فردوسی شیعه است یا سنی؟ اکنون سالها و قرنهاست که در ایران شیعه از مولوی میخوانند و میآموزند و حتی فقیهان بزرگ ما مانند امام خمینی از او به نیکی یاد میکنند، همچنان که فردوسی شیعه در سرزمین سنی شما محبوب است.
حال چه شده که یک گروه افراطی در شرق و غرب ما به نام احیای خلافت اسلامی، شیعه کشی میکنند که علمای سنی را به جرم عدم بیعت میکشند.
باید در عقل و در نیت اینان شک کرد، آنان که دشمن فرهنگ اسلامیاند نمی توانند دوست شریعت اسلامی باشند، شریعت در بستر فرهنگ اسلامی شکل گرفته است و شریعت اسلامی یک الگوی صرفا آسمانی و لاهوتی نیست که به بکار زمین نیاید.
خدا دین را برای اداره دنیا ساخته است نه برای نفی دنیا؛ فرهنگ اسلامی فرزند دین اسلامی است که به طلب علم و حجیت عقل تاکید کرده است.
خود پیامبر بارها سنتهای درست قبل از اسلام را امضا کرد و در مواردی آنان را اصلاح کرد و ارتقا داد.
اسلام یک دین و دعوت جهانی با میراثهای پارسی و عربی و ترکی و هندی و کردی است. اسلام یک ایدئولوژی بسته و مذهب افراطی و فرقهتکفیری نیست. از اسلام تکفیر درنمیآید. اسلام و قرآن حتی در حق کافرانی که اهل ظلم نباشند میگوید «لکم دینکم ولی الدین».
اسلامی که حقوق کافران را رعایت میکند چگونه میتواند کارخانه کافرسازی و کافرکشی راه بیاندازد؟
آنان که بر جای مدارا تعصب مینشانند، آنان که برای انسان ارزشی قائل نیستند و فقط عقیده آدمها برایشان مهم است، آنان که ظاهرگرایند و از باطن بیخبر و بلکه باطن را انکار میکنند افراطیاند.
راه مبارزه با افراطیگری روشن است و راه آن احیای فرهنگ اسلامی با همه ارزشها و آثار ادبی و هنری و فلسفی و علمی آن است.
این نه فقط یک دغدغه فرهنگی که یک برنامه سیاسی و اجتماعی است، البته نباید در گذشته بمانیم و باید در آن اجتهاد و ابتکار و نوآوری کنیم اما به تکثر تاریخ خود بازگردیم و از تعصب و تکفیر و تحریم عقل و علم پرهیز کنیم.
چه جایی بهتر از قلرو بزرگ زبان و ادب فارسی چه ایران چه تاجیکستان. دشمنان اعتدال فرهنگ و تمدن ما را نشانه گرفتهاند پس چاره کار روشن است، احیای فرهنگ رواداری، فرهنگ نوعدوستی، فرهنگ معنامحوری و پرهیز از ظاهرگرایی از قبیلهگرایی و عصبیتمحوری. فرهنگی که فرزند اسلام است و زبانش زبان من و شماست، زبان پارسی همچون عامل و اتحاد و آزادی سیاسی زبان صلح و دوستی است
اما در بخش پایانی میخواهم بگویم امروز در منطقهای زندگی میکنیم که فرهنگ، اقتصاد و مسایل مهم اجتماعی، سیاسی و امنیتی همه ما بهم گره بخورد، اگر ایران به فکر توسعه و امنیت خود باشد و تاجیکستان نیز در فکر توسعه و امنیت خود باشد، هیچکدام به اهداف خود نمیرسند.
در دنیای امروز امنیت همه ما بهم گره خورده است و توسعه اقتصادی ما بهم گره خورده است و برای پیشرفت در تمدن بلند اسلامی در این منطقه باید در کنار هم و با هم به کمک بشتابیم.
جمهوری اسلامی ایران خوشحال و خرسند است که اولین کشور بود که استقلال مردم تاجیکستان را به رسمیت شناخت و از آن روز تا امروز هر روز بهتر از دیروز برای کمک به مردم عزیز و همزبان و هم دین و هم فرهنگ خود تلاش کرده و خواهد کرد.
در عرصه علم و فناوری، در تمام زمینهها آماده توسعه همکاریها هستیم و شما میدانید در جمهوری اسلامی ایران نه تنها پیشرفت بلندی در علوم انسانی، اقتصاد، سیاست، حقوق و علوم اجتماعی تحقق یافته است بلکه در زمینه نانو، بیوتکنولوژی، آی تی، هوا - فضا و هستهای ما میبینیم که کشور ما در ردیف ۱۷،۱۸ و ۱۹ جهانی و ردیف اول منطقهای قرار دارد.
ایران با کمال سخاوت کاملا آماده است در همه زمینههای علمی و فناوری با دوستان و همسایگان به ویژه با کشور همزبان و هم تمدن، یار و دوست دیرین تاجیکستان همکاری کند.
ما بخشهای یک ساختمان بلند تمدنی هستیم که بخشی از این ساختمان را ایران مینامیم و بخشی دیگر را تاجیکستان و افغانستان لقب میدهیم و حتی در بخش بزرگی از شبه قاره هند و در بخشی از آسیای مرکزی ما تمدن واحد را از گذشته مییابیم و میبینیم.
امروز کاملا آمادهایم تا در همه زمینههای فرهنگی، اقتصادی، گردشگری، سیاسی و امنیتی در کنار ملت بزرگ و عزیز تاجیکستان باشیم و خواهیم بود.