ایلنا گزارش میدهد؛
نفس درختان بلوط در سکوت سرد مسئولان بند آمده است/ بیبرنامگی، عامل نابودی جنگلها / لزوم آموزش جوامع محلی برای کاشت گیاهان دارویی بجای ذغال کردن بلوطها
حدود ۷۰ درصد از جنگلهای زاگرس بهعنوان بزرگترین دارایی اکولوژیکی ایران را بلوط تشکیل میدهد که طی سالهای اخیر، به دلایل مختلف و در کنار سکوت سرد مسئولان، خسارتهای جبرانناپذیری به این جنگلها وارد شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا از خوزستان، درخت بلوط یکی از درختان مفید است که نقش مهمی در اکوسیستم مناطق زاگرس نشین دارد و بهعنوان درخت ملیِ بسیاری از کشورها محسوب میشود. عشایر ایران همواره از میوه درختان بلوط بهعنوان مکمل قوت لایموت خود استفاده کرده و علاقه و تعصب خاصی نسبت به اینگونه خوراکی و دارویی دارند.
جنگلهای زاگرس با گستردگی در ۱۱ استان کشور با ۶ میلیون هکتار مساحت، ۴۰ درصد جنگلهای ایران را تشکیل میدهند و حدود ۷۰ درصد تیپ گونههای جنگلی زاگرس را بلوطها شامل میشوند.
جنگلهای بلوط این روزها حالوروز خوشی ندارند و هرچند وقت یکبار شاهد آتشسوزی، حمله اَره به دستان برای تبدیل بلوط به زغال، حمله آفتها، ریز گردها و بسیاری عوامل دیگر به اینگونه درختی باارزش هستیم.
بیش از ۲۰۰ هزار هکتار از جنگلهای بلوط خوزستان مورد حمله آفتها
هوشنگ فرجی، خبرنگار و فعال حوزه محیطزیست، دراینباره میگوید: کاشت یک نهال بلوط تا زمان به میوه نشستن، ۵۰ سال به طول میانجامد و نیاز به مراقبتهای ویژه دارد.
او میگوید: هر درخت بلوط بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ سال عمر میکند، به همین خاطر عشایر علاقه و اُنس شدیدی به این درخت دارند.
فرجی با ابراز تأسف از کاهش نزولات آسمانی طی ۳۰ سال اخیر، ادامه میدهد: بیش از ۳۵۰ هزار هکتار از جنگلهای چهارمحال بختیاری، ۸۷۳ هزار و ۶۰۰ هکتار از کهگیلویه و بویر احمد و ۹۰۰ هزار هکتار از جنگلهای خوزستان از بلوط تشکیل شده است.
وی اضافه میکند: در حال حاضر بیش از ۲۰۰ هزار هکتار از جنگلهای بلوط خوزستان با حمله سه نوع آفت پروانه برگخوار، کرم زغالی (تنه خوار) و کرم ریشه خوار مواجه گردیده و استانهای یادشده نیز با آمار بیشتر در خطر نابودی قرار گرفتهاند.
این فعال محیطزیست، میگوید: متولیان منابع طبیعی و آبخیزداری استانهای یادشده با بستن دیوارههای نگهدارنده آب در پای هر درخت بلوط، تلاش خود را برای سیراب شدن ریشه درخت و همچنین کاشت نهال برای جلوگیری از نابودی زاگرس به کار بستند، اما برای ادامهی حیات مراتع طبیعی و صیانت از جنگلها که علاوه بر درخت بلوط درختان دیگری مانند بادام کوهیگ کیکُم، ارزن، گردو، زالزالک(سیستن)، کلخنگ، بن(بنک) به وفور یافت میشود، نیازمند عزم ملی است.
دخالتهای بشر باعث کاهش زادآوری درختهای بلوط
محمد جلیلی یکی دیگر از فعالان محیطزیست حوزه زاگرس، میگوید: برداشت بیرویه، طرحهای عمرانی و جادهسازی، شخم زدن و فرسایش خاک ناشی از دخالتهای بشر باعث کاهش زادآوری جنگلهای بلوط شده است.
او میافزاید: جنگلهای زاگرس در کمربند خشک و در مجاورت بیابانها قرار دارد؛ تغییر اقلیم، کمبود آب و کاهش آبهای زیرزمینی منجر به هجوم بیماریها شده است.
آسیبپذیری جنگلهای بلوط ماحصل بیبرنامگی سازمان جنگلها
هژیر کیانی دبیر انجمن دوست داران طبیعت و محیطزیست خوزستان، دراینباره اظهار کرد: اتفاقاتی که برای بزرگترین دارایی اکولوژیکی ایران میافتد، ماحصل یک بیبرنامگی در سازمان جنگلهای حوزه زاگرس است.
وی میافزاید: این جنگلها که عمدتاً از بلوط تشکیل میشود بین ۴۰ تا ۵۰ درصد منابع آب کشور را تولید میکند و آنقدر برای ایران سود و منفعت دارد که لازم است یک برنامهی جامع برای نجات و احیا آن داشته باشیم.
کیانی میگوید: هیچگاه به مردم محلی آموزش ندادیم که میتوان بجای زغال کردن درختان بلوط، گیاهان دارویی کاشت و با داراییهای فرهنگی و معماری سنتی اقامتگاه بوم گردی که هزینههای پایینی دارد ایجاد کنیم.
دبیر انجمن دوست داران محیطزیست خوزستان با بیان اینکه هر بلوط بر اساس کارشناسیهای متعدد حدود یک میلیارد تومان ارزش اکولوژیکی دارد، اضافه میکند: بلوط در اکسیژن سازی، تثبیت خاک، ذخیرهسازی آب، حفظ یک زیستبوم، سرپناهی برای حیاط وحش و همچنین ارزشهای گردشگری نقش دارد.
تجهیز جوامع محلی، یکی از راههای کمهزینه برای حفظ جنگلهای بلوط
او به تجهیز جوامع محلی برای حفظ درختان بلوط تأکید کرده و تشریح میکند: جنگلهای زاگرس آنقدر اهمیت دارند که برای هر استان، بالگرد ویژه آبپاش در مواقع آتشسوزی خریداری شود.
کیانی ادامه میدهد: اگر توانایی خرید این تجهیزات را ندارند، با ساماندهی تیمهای محلی اطفا حریق، میتوان با خرید تجهیزات اولیه برای هر فرد و بیمه حادثه، گام بزرگی برای حفظ این جنگلها برداشت.
وی عنوان میکند: جنگلهای بلوط، آب را تولید و وارد سفرههای آب زیرزمینی میکنند و باعث ذخیرهسازی و پایداری چشمهها و تبدیل آن به رودخانهی بزرگی مانند کارون میشوند.
دبیر انجمن دوست داران محیطزیست خوزستان، تصریح میکند: اداره منابع طبیعی و آبخیزداری از لحاظ امکانات و نیرو بسیار ضعیف است. بهطوریکه جنگلهای ۴۰۰ هزار هکتاری ایذه و دهدز را ۱۶ نیرو باید مدیریت کنند.
مرکز تحقیقات تخصصی برای پژوهش و حفظ درخت بلوط نداریم
او با ابراز تأسف از بیتوجهیها نسبت به درخت بلوط، میگوید: ما مرکز تحقیقات تخصصی که بهصورت جدی روی درخت بلوط و پژوهش کامل و جامع در نقاط مختلف زاگرس انجام دهد نداریم.
کیانی اضافه میکند: ریز گرد نهتنها بر روی درخت بلوط بلکه روی سطح برگ هر گیاهی بنشیند عامل خشکیدگی میشود و بهترین بستر را برای تولید آفت و بیماری بلوط محیا میکند.
او میافزاید: بیماری زغالی یا خشکیدگی بلوط دلیل مشخص و قانعکننده بهصورت پژوهشی و درمانی مشخص ندارد. بااینحال کارهایی بهصورت منقطع مثل حذف سرشاخهها، سوزاندن و هرس آنها انجام میدهند.
کیانی بار دیگر تصریح میکند: اگر یک درصد اعتباراتی که در دشتهای خوزستان برای ریز گردها هزینه شد که بسیاری از آن بیهوده بود، صرف توانمندسازی جوامع بشری در شمال و شمال شرق خوزستان میشد، بسیاری از مشکلات سومین رویشگاه زاگرس با حدود یکمیلیون هکتار جنگل بلوط حل میگردید.
وی میگوید: به دلیل توسعه جادهها، علاقهمندی مردم به گردشگری در طبیعت و پوشش گیاهی خوب به خاطر بارشهای ۲، ۳ سال اخیر، بستر مناسبی برای توسعه و گسترش آتشسوزی به وجود آورده است.
زاگرس هنوز توان باروری و احیای خود را دارد
کیانی در پایان اضافه میکند: بالای ۸۰ درصد آتشسوزیها عامل انسانی دارد که بیشتر از عدم آموزش و آگاهی و روشن کردن آتش برای کارهای غیرضروری است. زاگرس هنوز توان باروری و احیای خود را دارد، کافی است انسانها دست خود را از طبیعت کوتاه کنند.
جنگلهای زاگرس بهخصوص بلوط، زینتبخش اکوسیستم محیطزیست و امانت الهی و سد بیولوژیک در مقابل ریز گردها به مرکز کشور است که ضربات سنگینی بر جنگلهای زاگرس وارد میکند.
طبق برآوردهای سال گذشته، سالانه ۶۰ هزار هکتار از جنگلهای بلوط نابود میشود. نابودی درختان بلوط یعنی نابودی زیستگاه بسیاری از جانوران، کاهش آب سفرههای زیرزمینی، کاهش تثبیت خاک، تعدیل سازی و تصفیه آلودگیهای هوا، آسیب گردشگری طبیعت و بسیاری از مسائل دیگر است.
درختانی که سالهای زیادی را گذراندهاند تا به این قامت و زیبایی برسند، کسری از ساعت در آتشسوزی نابود، طی چند ساعت توسط اَره به دستان قطع و طی چند هفته توسط آفت نابود میشوند که نشان از بیبرنامگی، آشفتگی و وارد نبودن مسئولین در مدیریت است.
درختان بلوط در سکوت سرد مسئولین نفسشان بند آمده و طبیبی بر زخمهای آنها یافت نمیشود؛ هرچند جوامع محلی و فعالین محیطزیست تا حدودی از سرعت نابودی آنها میکاهند ولی کافی نبوده و نیازمند برنامهای جامع و ایجاد پژوهشگاههای تخصصی با افرادی مجرب برای احیای آن است.
بلوطها با همه این اتفاقات هنوز استوار ماندهاند و منتظر رسیدن نوشدارویی برای التیام بر زخمهای خود هستند.
امید است مسئولان قبل از اینکه دیر شود نگاهی عمیقتر به مشکلات زاگرس داشته باشند تا در آینده حسرت تماشای پیر درختان رشتهکوههای زاگرس بر دلمان نماند.
گزارش: سروش یوسفی