یادداشتی از اشکان زارعی:
سیزدهبهدر، گرامیداشت روز رستاخیز
در این یادداشت، تاریخ شناس معاصر خوزستانی از سیزدهبهدر، در فرهنگ و پیشینه ی مردم ایران سخن می گوید.
به گزارش ایلنا از خوزستان، اشکان زارعی می گوید: «سیزده به در» از پس هزارههای کهن، از دل استوره و تاریخ میآید تا بار دیگر، امید به دگرگونی را برای دستیابی به آغازی بهتر و زندگی ای شیرینتر، به ایرانیان پیشکش کند.
همواره انسان ایرانی، چشم به آینده ای روشن داشته و آرزوهای خویش را با هر جشن و آیینی از جمله «سیزده به در» در هر هنگامه ای چه شاد باشد و چه ناشاد، چه در ایران و چه در انیران، ارج نهاده و گرامی می دارد.
مردم گمان می کنند شمارهی سیزده، بد شگون بوده و «سیزدهبهدر» آیینی برای از میان بردن ناخجستگی آن است.
در حالی که این نگرش ریشه در فرهنگ ایرانی نداشته، پیدایی آن را باید در بیرون از مرزها جستجو کرد، چنانکه به گفتهی تورات، در روز سیزدهم سال نو مصری با خورشید گرفتگی، مرگ انسانها و ویرانی بسیاری پدید آمده است.
برای مسیحیان نیز سیزده یادآور گرفتار شدن حضرت عیسی(ع) در روز سیزدهم ماه و شما، سیزده نفری است که در شام آخر همراه او بودند.
در افسانههای یونانی نیز اهریمن که در جرگهی خدایان دوازده گانهی آنان است، یکی از این خدایان را کشته و دیگران را آزار می دهد.
بنابراین، بدشگونی «سیزده» را باید برآمده از رویدادهای سهمگین یا خاطرات ناگواری دانست که از دیرباز در اندیشهی مردم نقش بسته است.
درباور ایرانیان باستان، جهان عمری ۱۲۰۰۰ هزار ساله دارد که در پایان آن رستاخیز فرامی رسد، بدکاران سزای خویش رادیده، نیکوکاران پاداش می گیرند. آنچه می ماند خوبی و انسان های خوب است. به زبانی دیگر، هزاره سیزدهم، هزاره دگرگونی است، هزاره زندگی دوباره انسان، هزارهای آرمانی که در آن زشتی و زشتکاری راه ندارد.
انسان ایرانی همواره در هزارتوی تاریخ خود خواهان آرامش و شادی بوده، نیکی و خوبی را ستایش کرده است.
از این رو در جشن نوروز «سیزده به در» را نماد هزاره سیزدهم قرار داده است که باید به یاد آن روز فقط شادی و شادمانی کرد و به زندگی اندیشید.
چنانکه در این روز رفتار ایرانیان نشانگر تداوم زندگی است. مانند: شادی و پایکوبی در دشت و دمن، انداختن سبزه در آب روان، زیرا سبزه نشانهی سرسبزی و زندگی و آب نماد روانی وتداوم است و این یعنی ادامه زندگی، گره زدن سبزهها برای گره گشایی از گرفتاریها، به ویژه بخت گشایی که این کردار خود اشارهای به زایش نخستین زن و مرد آریایی به نام «مشی و مشیانه» دارد که به گونهی دو شاخهی گیاه ریواس درهم تنیده، رویش نمودند.
برخی از پژوهشگران «سیزده به در» را با آیین باران خواهی در پیوند میدانند. بر پایهی گاهشماری باستانی سیزدهم هرماه به نام تیر ایزد باران نامگذاری شده بود که همیشه با آپوش دیو خشکسالی در ستیز است.
از این رو مردم در «سیزده فروردین» هنگامی که کشتزارها تازه سبز شدهاند، به درون دشتها، جنگلها و کنار جویبارها رفته با شادمانی از خداوند آرزوی بارش باران میکردند.
«سیزده به در» روز طبیعت نیست، «سیزده به در» برای از بین بردن بدشگونی هم نیست، بلکه ارج نهادن به روز رستاخیز و گرامیداشت جهان آرمانی به دور از بدی و سیه کاری و آرزومندی برای رسیدن به آرامش و نیک ورزی است.
نوروز نگاه اندیشمندانه نیاکانمان به زندگی بهتر و انسانیتر بوده که همواره چشم به نو، روزی و به، روزی داشته است.
نوروز بخشی از فرهنگ ما است، فرهنگ شناسهی ملی ما به شمار میآید و ملیگرایی همواره پشتیبان این سرزمین بوده است.
یاری نامه:
جهان فروری، بهرام فره وشی/
نوروز و گاهشماری ایران باستان، هاشم رضی/
نوروز باستانی، آذرنوش آذرتاش/
نوروز جشن نوزایی آفرینش، علی بلوکباشی /
جشنهای باستانی، علیخوروش/
جشنها و آیینهای کهن در ایران امروز، محمود روحالامینی/
آناهیتا پنجاه گفتار، ابراهیم پورداود/
پیکهاینوروزی، سید احمد وکیلیان/
جستارهایی در فرهنگ ایران، مهرداد بهار/
از آغاز تا سرانجام، علی محمد کاوه/
رمزگشایی از آتش، کاظم علوی پناه.