اختلالات روانی به بحران تبدیل شده است

کار‌شناس امور بانوان استانداری خوزستان گفت: شهریور ماه سال گذشته بود که معاون امور بهداشتی وزیر بهداشت در‌‌ همان جلسه معارفه خود آماری از وضعیت اختلالات روانی در مردم ایران، مبنی بر نزاع با اسلحه گرم، زنده به گور کردن فرزندان و به قتل رساندن اعضا خانواده با چاقو منتشر کرد. اینکه ما چه چهره‌ای از اجتماع خوزستان به دنیا نشان خواهیم داد جای بحثو تامل دارد. البته تامل بیشتر را باید بر روی نگرش‌های کار‌شناسانه اختلالات روانی در اجتماع استانی انجام داد، براستی کدام دستگاه، مسئول بررسی کار‌شناسانه اختلالات روانی است؟

به گزارش خبرنگار ایلنا از خوزستان، پونه پیلرام افزود: با وجود دستگاه‌های متعددِ متولی این مهم، هنوز برنامه ریزی‌های دقیقی برای کاهش اختلالات روانی در استان طرح ریزی نشده و با وجود عدم توجه به سلامت روان در طرح تحول سلامت باید همچنان شاهد نگرانی از بحران اختلالات روانی بود.

وی در ادامه گفت: باید به این امر توجه جدی و سریع شود. امری که بسیار هزینه بر است و نیاز به فرهنگ سازی در خصوص برداشتنِ انگ دیوانگی از روی بیماران روحی و روانی دارد. علی اکبر سیاری گفته بود طبق آمار، ۱/۲۱درصد مردم کشور اختلالات روانی داشته‌اند!. پیش از آن هم وزارت بهداشت آمارهایی منتشر کرده بود که نشان می‌داد ۵/۲۶درصد زنان و ۸/۲۰درصد مردان ایرانی در طول یکسال حداقل به یک نوع اختلال روانی مبتلا می‌شوند.

کار‌شناس امور بانوان استانداری خوزستان افزود: این بررسی همچنین نشان داده بود که بیماریهای روانی در زنان کشور رتبه اول را در بیماری‌ها دارد و در مردان بعد از حوادثعمدی و غیر عمدی که عمدتاً حوادثترافیکی است دومین بار بیماری‌ها را از نظر مرگ و ناتوانی باعثمی‌شود. همچنین بررسی‌هایی هم عامل اصلی بروز اختلالات روانی را مسائل اقتصادی، گرانی و تورم می‌دانند که ذهن و جان انسان را رنج می‌دهد.

مشاور مدیر کل بانوان استانداری خوزستان گفت: اختلالات روانی در کشور به بحران تبدیل شده است. بحرانی که رییس دولت دهم در آغاز به کارخودش و کیلد زدن تحول نظام سلامت، عنوان کرد که: «بسیاری از رفتار‌ها، بدبینی‌ها و بی‌اعتمادی‌ها در محیط زندگی، مشکلات و فشارهای عصبی را ایجاد می‌کند که خود زمینه‌ساز بروز و تشدید بیماری‌های گوناگون جسمی خواهد بود و همه باید دست به دست هم بدهیم تا از فشارهای روانی که معضلات بسیاری در سلامت مردم به وجود می‌آورد، کاسته شود و آرامش را در جامعه ایجاد کنیم.» اما با وجود این سخنان که ضرورت توجه به سلامت روان جامعه در طرح تحول سلامت را متذکر می‌شود، نمود آن در اجرا به چشم نمی‌آید. متاسفانه عجیب‌تر از این آمار و عدم توجهات به سلامت روان - واکنش مسئولان به تکرار رفتارهای پرخاشگرایانه و خشونت آمیز است.

بی‌گمان فاجعه‌ای که در آن مرد خانواده دست به چاقو می‌برد و قتل نفس مرتکب می‌شود بیش از انکه آثار فردی اختلال روانی را نشان دهد، یک فاجعه در نهاد خانواده و بالطبع جامعه رخ داده است. با در نظر گرفتن عصر رسانه‌ای وسرعت منتشر شدن فجایع در دنیا می‌توان به عمق تاثیر اینگونه فجایع رسید! اینکه بعد از انتشار یک خبری از این دست، چه جلوه‌ای از امنیت و فضای حقوقی شهر‌هایمان به جهانیان نشان می‌دهیم جای بحثندارد و نیازی نیست که مغلطه کنیم که تا چه حد باید به این مهم پرداخت.

پیلرام در پایان افزود: بالاخره چه زمانی تعداد زیاد متولیان رسیدگی به بهداشت روان شهروندان پیشقدمی در این راه پیدا می‌شود و رسیدگی به بحران اختلالات رفتاری را جدی می‌گرد. اگرچه بی‌شک باید عزمی استانی برای این بحران به جریان آید. البته در سال فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی چندان نباید سخت باشد.