ایلنا از خوزستان گزارش میدهد؛
احیایحیات تالاب بُندان ایذه، راهی میانبر در تقویت گردشگری طبیعی
چه کسانی از مرگ تالاب بندان سود میبرند؟
یکی از عمده جاذبههای خوزستان و دشت ایذه که از گذشتههای دور میزبان پرندگان مهاجر بسیاری از سیبری روسیه بوده و باعث جذب گردشگران داخلی و خارجی میشده، تالابهای بندان و میانگران هستند که طی یک دهه گذشته به دلیل قطع سرشاخههای آبی و چشمه های طبیعی حاشیه این دو تالاب، اکوسیستم منطقه را دستخوش تغییرات عمدهای کرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا از خوزستان، سرگردانی پرندگان مهاجر در فصل کوچ و تغییر زیستگاه از تالاب به سایت زباله مرغا، سرریز شدن فاضلابهای شهری، آوارگی گاومیشهای ساکنان بومی دشت بُندان در برزخ میان کشتارگاه و زندگی در فاضلاب، تلاش سیستماتیک برای مثله کردن و تغییر کاربری توسط برخی از ادارات و سازمانها و تعرض شبانه روزی به حریم تالابهای بندان و میانگران، بخش کوچکی از داستان مرگ تدریجی یکی از جاذبههای طبیعی خوزستان در حاشیه شهر ایذه است.
فعالین محیط زیستی خوزستان بر این باورند که دستهای پیدا و پنهان بسیاری تلاش دارند تا تالاب تاریخی بُندان را از بین ببرند. آنهم تالابی که میتواند با ثبت در کنوانسیون جهانی رامسر نهتنها حقابه آن تأمین شود، بلکه سبب احیای معیشت جوامع محلی و ایجاد بیش از ۲٬۰۰۰ شغل پایدار در میان مردمان پیرامون خود در زمینههای پرندهنگری، گردشگری و آبزیپروری شود.
این فعالین میگویند: شرکتهای آب و فاضلاب روستایی و شهری با حفر بیش از ۲۰ حلقه چاه از مسببین مستقیم شرایط فعلی این تالاب هستند. تالابی که به جای ایجاد فرصتهای شغلی متنوع برای مردم نیازمند منطقه، به جولانگاهی برای زمینخواران و کانون فعال ریزگردهای منطقهای در فصول گرم سال تبدیل شده است.
یکی از عمده جاذبههای خوزستان و دشت ایذه که از گذشتههای دور میزبان پرندگان مهاجر بسیاری از سیبری روسیه بوده و باعث جذب گردشگران داخلی و خارجی میشده، تالابهای بندان و میانگران هستند که طی یک دهه گذشته به دلیل قطع سرشاخههای آبی و چشمههای طبیعی حاشیه این دو تالاب، اکوسیستم منطقه را دستخوش تغییرات عمدهای کرده است.
هژیر کیانی دبیر انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست خوزستان در این خصوص به خبرنگار ایلنا گفت: برآوردها نشان میدهد احیاء تالابهای ایذه در صورت تامین حقآبه میتواند زمینه ساز ایجاد شغل پایدار برای بیش از پنج هزار نفر در جامعه محلی پیرامون خود گردد. مطالعاتی که از سوی انجمنهای محیط زیستی انجام گرفته و دوستداران این تالاب خواهان تامین حقابه به مصرف رسیدهی آن توسط دولت و شرکتهای دولتی هستند.
غلامحسین عالیپور فعال مدنی خوزستانی نیز میگوید: این روزها اگر سری به تالاب بندان بزنید، با توجه به بارشهای زمستانی و بهاری، میتوان اوج شکوه و عظمت طبیعت و رونق زندگی زیستمندان را در تالاب مشاهده کرد، تالابی که به هزار زبان گویا خواستار بازگشت به دوران حیات خود است.
عالیپور میافزاید: حفاری دهها چاه و سالها برداشت بی رویه آب از سفره آبهای زیر زمینی و قطع شریان چشمههای روستاهای اطراف توسط آبفای خوزستان که منبع اصلی تغذیه این تالاب بوده، باعث شده است تا اندک نزولات جوی صرفا برای یکی دو ماه کفاف زمستان گذرانی پرندگان مهاجر و گامیش های بومی این تالاب را بدهد.
یکی از اهالی روستای کلدوزخ «حاشیه تالاب» با تاکید بر این موضوع که بخش مهمی از زمستان گذرانی و بهار چرانی دامداران در این تالاب انجام میشود به خبرنگار ایلنا گفت: ساکنین حاشیه این تالاب که جمعیتی بالغ بر ۱۰ هزار نفر هستند، روزگاری نه چندان دور در حاشیه این تالاب علاوه بر کشاورزی و دامداری، صیفی کاری نیز انجام میدادهاند و تالاب را به عنوان فرصتی برای زیست بهتر خود میدیدند، هرچند هنوز هم این آرزوی بازگشت حیات به تن نیمه جان را دور از ذهن نمیدانند.
یک دانش آموز دبستانی که در کنار گاومیشهای خود در تالاب مشغول لذت بردن از طبیعت فصلی آن است، میگوید: پرندگانی که وارد تالاب میشوند، یا همین گاومیشها و گوسفندانی که در حال چرا در حاشیه تالاب هستند، با خود سرزندگی را میآورند. امیدوارم هر چه زودتر تالابهای بندان و میانگران که به گواه پدران ما روزگاری به عنوان دروازه ورودی تالابهای خوزستان میزبان میلیونها قطعه پرندهی مهاجر بودند، دوباره احیاء شوند.
چه کسانی از مرگ تالاب بندان سود می برند؟
گزارشهای میدانی خبرنگار ایلنا در اواسط فروردین ماه ۱۴۰۳ نشان میدهد به جز چند صد متر از این تالاب که دارای عمق مناسب برای شنای گاومیش هاست، مابقی تالاب بندان هنوز به اردیبهشت نرسیده خشک میشود. آنچه پس از آن باقی میماند، همان فاضلاب و پسماندهای شهری است که از شهر ایذه وارد چالههای عمیق این تالاب میشود و در بی آبی و تحمیل مرگ، از گاومیش و پرنده گرفته تا هر خزنده و چرندهای به آن پناه میبرند.
در مستنداتی که انجمن دوستداران طبیعت و محیط زیست خوزستان در اختیار خبرنگار ایلنا قرار دادهاند، آمده است: شرکت آب خوزستان در این ۳ ، ۴ دهه نه تنها موجب خشکی تالاب شده است(نمونه مستند آن خشکانیدن چشمه موسوم به دالو زهرا و انتقال آن برای مصرف آب شرب شهر نشینان) بلکه بی توجه به سرعت بخشی به طرح فاضلاب شهر و محلههای اطراف و شاید روستاهای ایذه سبب تشدید غلظت آلودگیها برای زیست مندان نیز شده است.
هژیر کیانی میگوید: حقیقت بر این گواه است، یکی از عمدهترین تالابهای در خطر انقراض، تالاب بُندان ایذه در خوزستان است. این تالاب با وسعتی معادل ۱۲۰۰ هکتار در شرق شهر ایذه واقع شده و در یک دهه پیش، در تصمیمی غیر کارشناسانه و بیسابقه در تاریخ تالابهای ایران، به اداره راه و مسکن و شهرسازی واگذار شد که به دلیل عدم توان تخصصی برای مدیریت این تالاب، سیر قهقرایی این زیستگاه تاریخی _طبیعی آغاز و باعث شد تا صدها پرونده و تقاضای زمین از سوی دستگاههای دولتی و خصوصی برای تصرف این تالاب تشکیل شود که آخرین پرونده در مسیر مرگ نهایی تالاب، تقاضای ۳۰٬۰۰۰ متر مربعی سازمان زندانها بوده است.
هژیر کیانی با تاکید بر اجرای راهکارهای علمی در راستای احیای حیات تالابهای ایذه گفت: ۴ سال است به فرمانداری پیشنهاد میدهیم کارگروه ویژه تالابها برای ساماندهی و مدیریت شان تشکیل گردد که تاکنون علیرغم قول و وعدهها به نتیجه نرسیده است که امیدواریم نماینده ایذه در دور جدید مجلس شورای اسلامی این مطالبه جدی عمومی، جامعه محلی و دوستداران تالاب را هرچه سریعتر پیگیری نماید.