یادداشتی از منصور بزرگمهر؛
طرح جامع گردشگری، آری یا خیر؟
منصور بزرگمهر (مدرس دانشکده باستان شناسی شهید چمران اهواز و مسئول کتابخانه میراث فرهنگی استان خوزستان) در یادداشتی به بررسی و لزوم یا عدم لزوم طرح جامع گردشگری در خوزستان پرداخت.
رویکرد نادرستی که در مدیریت و برنامهریزی استانی و شهریِ حوزه گردشگری استان خوزستان وجود دارد این است که مدیران استانی و شهری اغلب گمان میکنند فقط از طریق استفاده از طرحهای جامع میتوان به توسعه در حوزه گردشگری رسید. اما واقعیت این است که طرحهای جامع گردشگری بیشتر در کشورهای در حال توسعه متداول و رایج بوده و در کشورهای توسعه یافته و موفق در حوزه گردشگری از این نوع طرحها در سطح کلان و حتی محلی استفاده نمیشود، بلکه شیوه برنامهریزی در آنها، پیوسته و پویا است.
در این کشورها، خط مشیها و راه کارهای آینده توسط شوراها یا اتاق فکرهای توسعه گردشگری منتشر شده و در اختیار دست اندرکاران و سایر افراد و گروههای علاقهمند قرار میگیرد.
گاهی مقامات و مسئولان سازمانهای فعال در امور گردشگری گرد هم آمده و راهکارها و چشماندازهای آینده را مورد بحث و تبادل نظر قرار میدهند. همچنین هر زمان و هرجا که لازم باشد، قوانین و مقررات موجود را تغییر میدهند.
طرحهای جامع گردشگری نه تنها موجب از بین بردن سرعت و پویایی در اجرای برنامههای توسعه در حوزه گردشگری میشوند، بلکه بخاطر محدودیتهای منابع مالی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، عدم انتقال دانش و مهارتهای کافی به نیروی انسانی محلی، عدم شفافیت درباره اطلاعات پایه، طرح پیشنهادهایی فراتر از ظرفیتهای تأسیسات موجود، عدم تعهد ساکنین محل به پیروی از طرح جامع و حذف برنامههای عملی یا پیگیری توافق شده، موجب رکود در بخش گردشگری و جمود در مدیریت و برنامهریزی آن میشوند.
در طرح های جامع گردشگری معمولاً بودجهها یکجا دریافت و مصروف امور غیر مرتبط میشود و پس از تحلیل رفتن اعتبارات مالی، گروه اجرایی از هم میپاشد و طرح جامع نیز معمولاً به هدف خود نمیرسد.
این نوع رویکرد به فرایند برنامهریزی را نگرش پروژهای مینامند. نگرش پروژهای، برنامهریزی مستمر را بخشی از وظایف خود نمیداند و طرحهای جامع گردشگری را پیش درآمدی بر اجرای پروژههای بزرگ به ویژه طرحهای ساختمانی میداند. نگرش پروژهای در سطح محلی، بیشتر به برنامه ریزی فیزیکی و طراحی مناطق و تأسیسات استراحتگاهی میپردازد. این در حالی است که مدیریت گردشگری نباید فیالمثل به احداث چند اقامتگاه بومگردی محدود شود، زیرا هدف غایی مدیریت گردشگری برنامهریزی جهت رسیدن به توسعه پایدار در محل از طریق بسیج تمام امکانات بخشهای دولتی و خصوصی است.
از آنجا که اطلاعات جدید مربوط به امور پویایی مانند آمار، تبلیغات، بازاریابی، مالیه و بررسی عملکردها تأثیری در طرح جامع ندارند، بهترین کار این است که در چارچوب یک برنامهِ باز اجرایی توسعه گردشگری در نهایتِ انعطاف پذیری، ضمن شناسایی ظرفیتها، تعیین راهبردها و راهحلهای کلی و برآورد هزینههای حدالاقلی به برنامه ریزی مستمر پرداخت و برنامه ها را افرادی اجرا کنند که در تدوین آن مشارکت داشتهاند، زیرا شناخت این افراد از طرح ها و اجرای آنها موجب پیشبرد بهتر اهداف خواهد شد. البته باید برنامهها و طرحها را با مشارکت کلیه مدیران و کارکنان صنف و ستاد تهیه و اجرا کرد.
منظور از تهیه و تدوین طرحهای گردشگری چیزی جز ارائه راهبرد و راه حل اجرایی جهت توسعه گردشگری از راه بسیج امکانات و ظرفیتها در بالاترین حد بهرهوری نیست. در نتیجه، طرحهای جامع گردشگری در استان خوزستان و حتی شهرستانها در دایره این تعریف نمیگنجند، چون این طرحها بیشتر به شناسایی و معرفی امکانات و ظرفیتها پرداختهاند و جنبه اجرایی ندارند. در واقع، از طرحهای مذکور فقط میتوان در بخش شناسایی ظرفیتها استفاده نمود، این در حالی است که طرحهای گردشگری باید در راستای توسعه و ایجاد چرخههای پویای تبلیغات، بازاریابی، حمل و نقل، اسکان، بازدید، اشتغالزایی، درآمدزایی و حتی محرومیت زدایی تنظیم شوند.
در نتیجه، دستگاههای دولتی متولی امور گردشگری، باید خط مشیها و اولویتها را تعیین و اداره و کنترل نمایند. همچنین، فعالیتهای برنامهریزی توسط بخشهای مختلف را هماهنگ کنند تا چرخه های پویای مورد نظر ایجاد و استمرار یابند.
برای رهایی از چمبره طرحهای جامع گردشگری باید در سطح استانی و شهری شوراهای گردشگری بعنوان اتاقهای فکر و سیاستگذاری گردشگری با ترکیبی از مدیران و ایده پردازان و فعالان حوزه گردشگری تشکیل و استمرار یابند تا خط مشیهای پویا و مقتضیات آنها در حوزه گردشگری، برنامه ریزی و اجرایی شوند.