خبرگزاری کار ایران

در گفت‌وگو با ایلنا عنوان شد؛

حکایت تلخ سرقت‌های سریالی از خانه یک باستان‌شناس در خوزستان

حکایت تلخ سرقت‌های سریالی از خانه یک باستان‌شناس در خوزستان
کد خبر : ۱۳۵۳۳۲۱

یک باستان‌شناس ایرانی از یک رشته سرقت‌های سریالی از خانه خود در خوزستان و تهران می‌گوید.

به گزارش ایلنا از خوزستان، نام جعفر مهرکیان با برخی کشفیات باستان‌شناسی در مناطقی از خوزستان مانند: دشت سوسن ایذه، عمارت منسوب به اتابکان، اشکفت سلمان، کولفرح، کمپ پمپ بنزین شوش، مسجد رانگونی‌های آبادان، نجات بخشی آثار موجود در قلعه و موزه‌های شوش، "هفت تپه" در دوران آغازین جنگ تحمیلی و ... پیوند خورده است.

جعفر مهرکیان که خود زاده خوزستان و متولد آبادان است، در گفت و گو با خبرنگار ایلنا، در تشریح وقایع پیش آمده طی دوران حضور خود در ساختمان‌های موسوم به "هشت دستگاه" و با اشاره به یک رشته سرقت‌های سریالی از خانه‌اش در تهران و ایذه در سال‌های ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷، گفت: شهر ایذه را از خود مردم ایذه بهتر می‌شناسم. سال‌های بسیاری از عمر و جوانی خود را در این شهر سپری کرده و همچنان دلبستگی ویژه‌ای به این شهر دارم. در دوران تحقیقات و حضورم در ساختمان‌های موسوم به هشت دستگاه اتفاقات عجیب و غریبی را تجربه کردم و هنوز هم با پیامدهای آن دوران دست و پنجه نرم می‌کنم.

مهرکیان افزود: در آغاز کار تحقیقاتی، به دلیل نبود محلی برای اسکان تیم‌های دانشجویی، گروه‌های باستان‌شناسی و هیات‌های علمی، خانه‌ای را در ایذه واقع در منطقه محمد رسول الله "ص" طی یک قرارداد با اداره راه و شهرسازی اجاره کردیم و در واقع فعالیت‌های خود را تحت عنوان اولین پایگاه میراث فرهنگی در شهرستان ایذه در همین مکان آغاز کردیم.

وی ادامه داد: اولین سرقت زمانی اتفاق افتاد که من در ایذه نبودم، یکی از همکاران در غیابم در خانه سکونت داشت، به دلایل کاری خانه را ترک و به استان دیگری رفته بود. در بازگشت از تهران با دو تن از دوستانم به محض بازگشایی در حیاط و ورود به منزل با یک صحنه بهت‌آور مواجه شدم. انگار همین دقایقی پیش از ورود ما خانه مورد دستبرد قرار گرفته بود. وارد هر اتاقی که می‌شدیم با بخشی از تخریب‌ها و به هم ریختگی مواجه می‌شدم. کامپیوترها روی زمین پهن شده بودند و تمام سیستم داخلی آنها را باز کرده و هر آنچه را که توانسته بودند را با خود برده بودند و ما را با حجمی از سردرگمی و ناامیدی درون یک خانه دزد زده رها کرده بودند.

حکایت تلخ سرقت‌های سریالی از خانه یک باستان‌شناس در خوزستان

مهرکیان گفت: با همکارم که خانه را ترک کرده بود تماس گرفتم، پاسخ نمی‌داد، از همین روی بر اساس آنچه از دستم بر می‌آمد به سرعت پیگیر مراحل قانونی سرقت شدم. بعد از این ماجرا همچنان این نگرانی در من وجود داشت تا اینکه برای کاری ایذه را ترک و به کراکوف لهستان رفته بودم. این بار نیز در برگشت دوباره با همان اتفاق پیشین مواجه شدم. قفل درها شکسته و برچسبی تحت عنوان ممنوعیت ورود به دستور دادستانی روی در زده شده بود. دوباره در نبود من داستان تازه‌ای شروع شده بود. با توجه به قراردادی که با اداره راه و شهرسازی بابت اجاره این ساختمان داشتم، به آنجا مراجعه کردم. به من گفتند که می‌خواهند این خانه را از من گرفته و به دیگری واگذار کنند. شنیدن این حرف‌ها دلگیر‌کننده بود. این حرف‌ها و اینگونه کارشکنی‌ها باعث دلزدگی و تشدید خستگی من می‌شد، از همین روی پیگیر موضوع شدم، در بررسی‌های انجام گرفته در پی این اتفاق، متوجه شدم بخش زیادی از وسایل، کتاب‌ها، اسناد و نتایج مطالعات من مفقود شده‌اند.

این باستان‌شناس خوزستانی در ادامه با اشاره به فشارهایی که در همان بازه زمانی از طرف مدیریت اداره راه و شهرسازی ایذه و افراد دیگری برای تخلیه این خانه صورت می‌گرفت، گفت: از اداره راه و شهرسازی بارها با من تماس گرفته می‌شد، نامه‌های مختلفی می‌زدند که برای تخریب و تبدیل این ساختمان‌ها به مکان سالن کشتی، باید خانه را تخلیه کنید. بارها و در هر بار که بحث تخریب ساختمان‌های هشت دستگاه را مطرح می‌کردند به نقش و جایگاه فرهنگی آنها و لزوم ثبت ملی این بناهای ارزشمند اشاره می‌کردم اما متاسفانه گوش هیچ کس در این میان بدهکار نبود.

وی ادامه داد: سرقت ساختمانی که بارها و بدون اجازه صاحب منزل، اقدام به تخریب درب ورودی، شکستن قفل و ... کرده باشند، در مراحل بعد برای یک سارق و حتی یک شخص عادی کار چندان مشکلی نخواهد بود. به دلیل اینکه در غیاب من اداره راه و شهرسازی اقدام به تخریب قفل‌های درب ساختمان کرده بود، امنیت ساختمان از بین رفته و متاسفانه برای بار سوم و این بار از طریق پشت ساختمان به دفتر پایگاه با انبوهی از گزارشات، اطلاعات دست اول و تحقیقات من دستبرد زده شد. سارقین با استفاده از حرارتی که به پنجره‌ها وارد کرده بودند و از طریق دستگاه‌های تخریبی که به همراه داشتند، از راه پشت وارد ساختمان شدند و بخش بسیاری از لوازم من را با خود بردند. این سرقت‌ها جدای از دوبار دستبردی است که در تهران به خانه و زندگی من زده شد. حقیقتا این حجم از فشار روحی، آدم را دچار نگرانی می‌کند.

مهرکیان گفت: در مدت زمانی که در یکی از واحدهای ساختمان‌های موسوم به هشت دستگاه بودم بارها اخطار تخلیه فوری دریافت کردم. اعلام شد که حق ورود به ساختمان را ندارید، برچسب پلمپ زدند، تهدید کردند و در نهایت گفتند می‌خواهند در اینجا یک سالن ورزشی احداث کنند و باید به سرعت واحد مذکور را تحویل دهم. حتی در جریان راضی کردن من قسم خوردند، وعدهِ دادنِ یک ساختمان جایگزین را بدهند، آدم واسطه کردند و با هزاران فریب کاری مرا از ساختمانی بیرون کردند که همواره نگران ارزش‌های معماری و فرهنگی آن بودم ولی متاسفانه متولیان اداره راه و شهرسازی اصلا شناختی نسبت به جایگاه و اهمیت این ساختمان‌ها نداشتند و به تنها موضوعی که فکر می‌کردند، تخلیه و تخریب بود.

وی ادامه داد: ورود تکنولوژی جدید معماری به شهر ایذه در قالب ساختمان‌های هشت گانه‌ای که برای مدیران ادارت شهر نوپای ایذه طراحی شده بود، شکل و شمایل تازه‌ای به مدنیت در این منطقه استراتژیک می‌بخشید. این ساختمان‌ها که در منطقه موسوم به چهاربرجی بنا شده بودند، از نظر معماری در نوع خود بی‌نظیر و واجد ارزش‌های ثبت ملی بوده و هستند. ساختمان‌هایی که متاسفانه بدون هرگونه شناختی با لودر به جانشان افتادند و امروز دیگر تنها چهار واحد از آن هشت ساختمان دارای شناسنامه شهر ایذه باقی مانده‌اند و باید با توجه به عدم شناخت برخی از مدیران شهری و نمایندگان مجلس«ماننده نماینده وقت در دوران تخلیه خانه» نگران آینده این چند ساختمان باقی مانده بود.

مهرکیان می‌گوید: در دورانی که در این ساختمان مشغول به فعالیت بودیم، آدم‌های بزرگ و شناخته شده بسیاری به ایذه سفر کرده و میهمان این ساختمان بودند. از خاویر آلوارز مون عیلام شناس و مدیر گروه باستان‌شناسی دانشگاه استرالیا، مارک جان اولدبریخت رئیس دانشگاه لهستانی و از باستان‌شناسان و پژوهشگران برجسته دوره پارت، پروفسور عبدالمجید ارفعی، سید محمد بهشتی رئیس پیشین سازمان میراث فرهنگی، زنده یاد باقر آیت الله زاده شیرازی، ویتو مسینا و تیم ۸ نفره او، سفیر و رایزن فرهنگی ایتالیا تا هنرمندان و دانشجویان بسیاری که برای تکمیل تحقیقات خود به ایذه سفر و به این خانه به عنوان یک دانشگاه و مرکز علمی نگاه می‌کردند، هنوز باور ندارند که مدیران وقت ایذه اینگونه بی‌رحمانه به جان بخشی از بدنه فرهنگی شهر افتادند و آنها را حذف کردند.

مهرکیان گفت: هنوز بسیاری از این چهره‌ها باورشان نمی‌شود که با تنگ نظری و نگاه منفی مدیران وقت اداره راه و شهرسازی و نماینده وقت مجلس و موافقت مدیر اداره میراث فرهنگی ایذه، به جای تلاش در جهت حفظ، نگهداری و تبدیل این ساختمان‌های باارزش، با لودر به جان آنها افتادند و بخشی از میراث فرهنگی شهر را برای همیشه حذف کردند. با فریبکاری باعث دلزدگی هیات‌های باستان‌شناسی شدند و به دنبال این روند، جریان کاووش های علمی راکد ماند.

در همین رابطه، سیامک رشیدی نیک رئیس اداره راه و شهرسازی ایذه ضمن تایید تخریب این منازل، به خبرنگار ایلنا گفت: شش واحد از ساختمان های موسوم به هشت دستگاه در سال ۹۵ به منظور ایجاد و  ساخت  خانه کُشتی توسط مدیران  سیاسی و رئیس اداره راه و شهرسازی وقت دستور  تخریب صادر شد و متعاقب آن تغییر کاربری و واگذاری آنها انجام شد.

رشیدی نیک ضمن تایید جایگاه فرهنگی این ساختمان‌ها در قالب هویت شهری ایذه و لزوم سرعت بخشی در جهت تکمیل پرونده ثبت ملی برای جلوگیری از هرگونه خطر احتمالی، گفت: اگر زمین خالی یا ساختمان بی ارزشی بودند، این تخریب ها قابل توجیه بود، اما اصالت این ساختمان ها بسیار حائز اهمیت است و با توجه به تخریب بخشی از آنها، در صورت درخواست از طرف متولیان حوزه میراث، این آمادگی از جانب ما برای همکاری وجود دارد.

انتهای پیام/
بهنام رضایی مالمیر
ارسال نظر
پیشنهاد امروز