ایلنا از خوزستان گزارش میدهد؛
پامُله، روستایی بدون برق در کنار بزرگترین سد بتُنی خاورمیانه
پامُله روستایی محروم از هر نوع امکانات، حتی برق است. برقی که از قلب این روستا تا نقاط دوردست کشور میرود، ولی نزدیکترین روستای به این سد هنوز در خاموشی مطلق به سر میبرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا از خوزستان، پامُله نام روستایی است در کنار سد کارون ۳ ایذه که بنا به گفتهی اهالی این روستا فاصلهای میان آن تا دیواره سد چیزی کمتر از هزار متر می باشد.
این روستا محروم از هر نوع امکانات، حتی برق است. برقی که از قلب این روستا تا نقاط دوردست کشور میرود، ولی نزدیکترین روستای به این سد هنوز در خاموشی مطلق به سر میبرد.
روستایی که تاکنون، امکان استفاده از آب دریاچهی کارون ۳ را نداشته و سهمی از بیشمار برق تولیدی این ابر نیروگاه برقی خاورمیانه ندارد.
باور این موضوع شاید سخت و دور از ذهن باشد که اهالی یک روستا در خوزستان، در قلب یک سد بزرگ اسکان دارند، ولی در فقر مطلق به سر میبرند. فقری که در بسیاری موارد به خاطر نبود امکانات جادهای و سختی رفتوآمد، منجر به مرگ اهالی این روستا میشود.
در تازهترین گزارشی که رسیده، مرگ یک مرد میانسال به خاطر ایست قلبی و ناتوانی اهالی در انتقال او به بیمارستان بخاطر نبود جاده گزارش شده است.
یکی از اهالی دهدز می گوید: روستای پامُله فاقد جاده است و تنها راه عبور و مرور آن همان راه "مال رویی" می باشد که از قدیم بوده است؛ روستایی مشرف به دریاچه سد کارون ۳ و درست پشت دیواره سد قرار دارد. فاصلهاش با خود سد کمتر از هزار متر است. مردم این روستا برای عبور و مرور و طی کردن یک مسیر ناهموار هر بار باید از روی تاج این سد عبور کنند و به شهرهای ایذه و دهدز بروند. کوهستانی بودن منطقه، عبور و مرور اهالی را سخت و در بسیاری موارد ناممکن میکند.
اهالی این روستا به دلیل نبود برق از باطریهای خورشیدی برای شارژ گوشیهای موبایل و موارد اضطراری استفاده میکنند. همچنین آب پامُله نیز از طریق چشمه تأمین و بهوسیله الاغ و قاطر حمل میشود.
هژیر کیانی دبیر انجمن دوست داران طبیعت و محیط زیست خوزستان به ایلنا، میگوید: پامُله نماد دروغهای سدسازان برای توسعه منطقه و ارتقاء معیشت جوامع محلی است.این روستا درواقع نشان میدهد که توسعهای بنام سدسازی وجود ندارد و سدسازیها، بیشتر یک ایجاد فرصت برای شرکتهای سدسازی و سهامداران خاص آن است، تا راهی برای توسعه.
پامُله نماد رنج انسان جوامع محلی معاصری است که قربانی توسعه سدسازها شده اند؛ سدی که از داشتههای بیشمار آن حتی روستایی در قلب خودش هم بینصیب است، چه برسد به مناطق دیگری در دهدز و ایذه.